امروزه جوانان حق انتخاب بیشتری برای ازدواج دارند. ازدواج ها از سبک سنتی که والدین به تنهایی و به صلاحدید خود همسری برای فرزندشان انتخاب می کردند به سبک مدرن و برقراری ارتباط بیشتر پیش از ازدواج و انتخاب آگاهانه تر حرکت کرده است. شاید در نگاه اول علت مشکلات زناشویی نسل قبل را نداشتن رابطه عاشقانه قبل از ازدواج بدانیم و تصور کنیم اگر پدر و مادرهای ما فرصتی برای پیدا کردن عشق خود داشتند با مشکلات کمتری در زندگی روبرو می شدند. طبق این نگاه، انتظار می رود ازدواج های امروزی که بیشتر بر مبنای عشق و علاقه ی طرفین اتفاق می افتد پایدارتر و موفق تر باشد. اما متاسفانه شاهدیم که آمار طلاق روز به روز رو به افزایش است.
اشکال کار کجاست؟
واقعیت اینست که برقراری رابطه عاشقانه بین دو نفر به این معنی نیست که این دو از هماهنگی و سازگاری کافی برای داشتن ازدواج موفق با هم برخوردارند. امروزه مراکز مشاوره پر از افرادی است که درگیر حل و فصل جدایی های عاطفی و شکست های عشقی هستند. نکته ای که باید به دقت به آن توجه کرد هدف از برقراری یک رابطه عاشقانه است. در جامعه ی ما با وجود مشکلات اقتصادی و بالا رفتن سن ازدواج، بسیاری از دختران و پسران با قصد دوستی وارد رابطه می شوند اما از این رابطه توقع تعهداتی دارند که فقط در رابطه ی ازدواج وجود دارد. تفکیک رابطه به قصد دوستی و رابطه به قصد ازدواج می تواند کلید حل بسیاری از مشکلات باشد.
در رابطه به قصد دوستی، جاذبه های جسمی و جنسی، خوش تیپ بودن، اجتماعی بودن، دست و دلباز بودن و اهل تفریح و خوشگذرانی بودن در اولویت قرار دارند.
« نازنین و مهدی ۵ ماه است که با هم دوست هستند. با هم به پارک و سینما و گردش و مهمانی می روند. هر روز صبح با پیامک به هم صبح بخیر می گویند و شبها با شب بخیر و ابراز علاقه به هم با پیامک یا تلفنی به خواب می روند. در طول روز چند بار از حال هم با خبر می شوند و قرارهای ملاقاتشان را تنظیم می کنند. آنها ساعات خوشی را با هم می گذرانند و کمتر دچار اختلافهای جدی می شوند. آنها واقعا عاشق هم هستند و صادقانه یکدیگر را دوست دارند. بنابراین مهدی پیشنهاد داده که با هم ازدواج کنند و تا آخر عمر عاشقانه کنار هم بمانند»
به نظر شما چه مشکلاتی ممکن است برای ازدواج این دو جوان عاشق به وجود بیاید؟ به ادامه ماجرا توجه کنید:
« مهدی تازه لیسانس گرافیک گرفته و شغل ثابتی ندارد و گهگاه در دفتر یکی از دوستانش پروژه های موقتی انجام می دهد. او هنوز سربازی نرفته و بنابراین نمی تواند جایی استخدام شود. خانواده مهدی به شدت مذهبی هستند و مادر مهدی به دنبال یک عروس مذهبی و چادری می گردد.
نازنین تنها دختر خانواده است و خانواده آنها اصلا مذهبی و مقید به حفظ حجاب نیستند. پدر نازنین معتقد است داماد حتما باید شغل پر درآمد و منزل شخصی داشته باشد و به این دلیل بسیاری از خواستگارهای نازنین را رد کرده است. اخیرا یک خواستگار خوب برای نازنین آمده است که شرایط پدرش را دارد…»
همانطور که دیدید وقتی صحبت ازدواج به میان می آید اولین موضوع، خانواده های دو طرف هستند. ما با یک خانواده ازدواج می کنیم نه با یک فرد در خلاء. هماهنگی فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و اقتصادی خانواده ها موجب تحکیم این پیوند و عدم هماهنگی موجب تنش و مشکل در رابطه می شود. ما برای شروع زندگی، نیاز به حمایتهای مالی، اجتماعی و عاطفی خانواده ها داریم.
مهدی قبل از آشنایی با نازنین همیشه دوست داشت یک همسر کدبانو داشته باشد که دست پختش خوب باشد ولی در این مدت تا حالا از او در مورد این موضوع نپرسیده است.
نازنین قبل از آشنایی با مهدی از خانواده های پرجمعیت برای ازدواج خوشش نمی آمد ولی در این مدت توجه نکرده بود که مهدی ۴ خواهر و ۲ برادر دارد.
وقتی رابطه به قصد دوستی شروع می شود ملاکهای وارد شدن به رابطه، بسیار متفاوت از زمانی است که رابطه به قصد ازدواج شروع می شود. دو نفر که مدتها دوستان خوبی برای هم بوده اند و عاشقانه یکدیگر را دوست دارند لزوما زن و شوهر خوبی برای هم نخواهند بود. ازدواج تعهد ها ، احساس مسئولیتها و مهارتهایی را می طلبد که در رابطه دوستی وجود ندارد. بعد از ازدواج ما به دنبال تصویر ایده آلی که از همسر در ذهن خود داشتیم می گردیم و اگر به دلیل عشق و محبت زیاد برخی کاستی های طرف مقابل را ندیده باشیم دچار سرخوردگی می شویم.
از سوی دیگر افرادی هستند که معتقدند وقتی یک رابطه به قصد ازدواج را آغاز می کنیم باید صد در صد منطقی عمل کنیم و اجازه ندهیم هیچ عشق و محبتی قبل از ازدواج شگل بگیرد تا تصمیم عاقلانه ای گرفته باشیم. این افراد ممکن است در دوره آشنایی به ابراز محبتهای طرف مقابل پاسخ مناسب ندهند چون آن را نا بجا می دانند و یا ازینکه در دل خود علاقه ای نسبت به او احساس می کنند احساس ترس کنند که این علاقه مانع تصمیم گیری درست بشود. واقعیت اینست که نباید از این طرف بام هم افتاد. وجود حدی از کشش و علاقه به طرف مقابل برای شروع رابطه ضروری است و اگر هیچ جاذبه ی عاطفی وجود نداشته باشد پیش آگهی خوبی برای یک زندگی رضایت مندانه نخواهد بود. عشق و دوست داشتن گرما بخش زندگی است و انرژیی به همسران می دهد که تحمل بسیاری از مشکلات زندگی را راحت تر می کند.
افرادی که وقتی وارد یک رابطه عاطفی نزدیک می شوند دچار اضطراب می شوند و نگران از دست دادن طرف مقابل هستند و یا نگرانند این میزان عشق و علاقه ای که در دوره آشنایی وجود دارد بعد از ازدواج ادامه پیدا نکند و طرف مقابل آنها را طرد کند و نیز افرادی که تمایلی به نزدیک شدن عاطفی به دیگران ندارند و همیشه فاصله ای بین خود و طرف مقابل می گذارند و اجازه ی نزدیک شدن عاطفی به خودشان یا طرف مقابل نمی دهند از نظر روان شناسی دارای سبک دلبستگی ناایمن هستند. این افراد اگر با کسی که سبک دلبستگی ایمن دارد و به راحتی وارد روابط صمیمانه می شود و بدون اضطراب، ابراز محبت می کند و محبت طرف مقابل را می پذیرد ازدواج کنند ممکن است به تدریج در رابطه، احساس ایمنی کنند و بتوانند رابطه ی نزدیک عاطفی با آرامش را تجربه کنند. اما ازدواج دو نفر با سبک دلبستگی ناایمن شروع سوء تفاهم ها و مشکلات زناشویی زیادی خواهد بود. تشخیص سبک دلبستگی در مشاوره های پیش از ازدواج صورت می گیرد و سبک دلبستگی نا ایمن با انجام روان درمانی قابل اصلاح است.
به طور کلی ازدواج های موفق در روابطی شکل می گیرد که به قصد ازدواج و با توجه آگاهانه به ملاک های فردی و خانوادگی شروع می شوند، نقش خانواده ها در تصمیم گیری پر رنگ است و به هماهنگی بین خانواده ها از ابعاد مختلف توجه می شود. دختر و پسر فرصتی پیدا می کنند که با نظارت خانواده ها مدتی با هم رفت و آمد کنند تا شناخت کافی نسبت به هم پیدا کنند و درجه ای از علاقه مندی و جاذبه بین دو نفر وجود دارد. این شکل از رابطه منافاتی با داشتن عشق و علاقه به یکدیگر ندارد. اما باید توجه داشت که به قول روان شناس معروف مکتب شناختی ،آرون بک :
«عشق هرگز کافی نیست »
پانوشت: «عشق هرگز کافی نیست» نام کتابی است که توسط این روان شناس نوشته شده و در آن شیوه ای نو برای حل مشکلات زناشویی بر اساس شناخت درمانی به زبان ساده مطرح شده است. این کتاب توسط مهدی قراچه داغی به فارسی ترجمه شده است. مطالعه این کتاب را به همه ی افرادی که ازدواج کرده اند یا در آستانه ازدواج هستند توصیه می کنم.
دکتر فاطمه فروزش یکتا - دکتری روانشناسی بالینی
منبع: مرکز مشاوره حال خوب
مقاله اصلی: ازدواج عاقلانه یا عاشقانه