تولد ۹ سالگیِ دیوار است، پلتفرمی که در سطح وسیعی کاربر دارد و همین موضوع، روزبهروز، محبوبیت آن را در میان مردم را بیشتر میکند. من هم دوست دارم بهعنوان عضوی از این مجموعه، تجربههای خودم را از کار کردن در دیوار با شما در میان بگذارم و به شما بگویم همانقدر که دیوار در زندگی شما تاثیر مثبت داشته، زندگی ما را نیز در این سمت دیوار متحول کرده و به همه انگیزه و امید داده است.
من حامد پورحسینی هستم، ۳۳ سال دارم و در آخرین ماه پاییز سال گذشته، به دیوار پیوستم. من در رشته موسیقی تحصیلکردهام، اما علاقهام باعث شده که در حوزهای دیگر مشغول به کار شوم؛ و سالهای زیادی در این زمینه فعالیت کنم و تجربه خوبی را به دست بیاورم. در دیوار هم در تیم روابط عمومی کار میکنم.
کار من شامل ارتباط مستقیم با اهالی رسانه و در کنار آن بررسی روزانه مطبوعات و اخبار منتشرشده درباره دیوار، جمعآوری آنها و نشر مطالبی مثل معرفی سرویسها و خدمات بهروز شده دیوار است. بخشی از کار من نیز شامل ارائه تحلیلهای هفتگی و ماهانه در مورد این اخبار میشود. در حقیقت من نقش دیوار را در رسانهها تحلیل میکنم و هرچه که در رابطه با دیوار منتشر میشود به من هم مربوط است.
اگر در دیوار بخش جدیدی اضافه شود، من و همتیمیهایم انتشار اخبار مربوط به آن را بر عهدهداریم و شاید جالب باشد بدانید که وقتی که اعضای فامیل و خانوادهام بدون اطلاع از نویسنده و منبع، متنی را که خودم منتشر کردهام را برایم میفرستند، از کارم و تأثیر آن مطمئن میشوم. این یعنی توانستهام بهخوبی از پسکارم بربیایم.
انسانها از لحاظ علاقه به کار، در ۲ دسته قرار میگیرند. یا کارشان را دوست دارند و برایشان لذتبخش است یا از سر اجبار و برای امرار معاش، بهترین گزینه را انتخاب میکنند؛ اما شغلی که من انتخاب کردهام نهتنها در درسته اول قرار میگیرد بلکه دوست دارم بگویم که «کار من بیشتر از لذت، برایم هیجان دارد».
در هر شغلی، سختی و آسانی بهموازات هم درحرکتاند؛ اما در حوزه کاری من که به برداشتها و تحلیلهای منتشرشده از دیوار در وبسایتها و پلتفرمهای مختلف مربوط است، هیجان همیشه وجود دارد و ما باید همیشه برای هر اتفاقی آمادهباشیم. این به معنا است که من یک کار تکراری و روزانه ندارم.
یکی از دلایلی که کار کردن در دیوار را برای من زیباتر کرد و باعث شد انگیزه بیشتری برای فعالیتم داشته باشم، توجه ویژه مجموعه به فرهنگسازی در جامعه در کنار تمام بایدها و نبایدهایی است که مدیریت یک پلتفرم بزرگ با آن دست و پنجه نرم میکند.
بهتر است این موضوع را با یک مثال توضیح بدهم. حتماً شما هم میدانید که دیوار، برای علاقهمندان به نگهداری حیوانات خانگی هم بخش کاملی دارد؛ اما موضوعی که برای مجموعه ما همیشه اهمیت دارد، این است که تمام تلاش خودمان را به کار بگیریم تا خریدوفروش حیوانات را به حداقل رسانده و فرهنگ به سرپرستی گرفتن را بین مردم رواج بدهیم. برای این کار با فعالان محیطزیست ارتباط برقرار کردیم و از آنها مشاوره خواستیم و در تلاش هستیم که نقش خودمان را در پیادهسازی این فرهنگ مهم بهخوبی ایفا کنیم. در ۸ماهی که عضوی از دیوارم، این اتفاق یکی از شیرینترین بخشهای کارم بوده است.
درست وقتیکه کرونا در حال عوض کردن شرایط زندگی مردم بود و بیشتر افراد جامعه روزهای سختی را از نظر شغلی میگذراندند، من در دیوار مشغول به کار شدم. پلتفرمی که مطمئن بودم بسیاری از کسانی که به خاطر کرونا شغل خود را ازدستدادهاند، توانستهاند از طریق آن نهتنها بخشی از ضررهای مالی خود را جبران کنند، بلکه حتی سود مالی هم به دست بیاورند و این به من قوت قلبی میداد که در راه درستی قدم گذاشتهام و با کار روزانهام میتوانم به افراد زیادی از بین کاربران متعدد دیوار، کمک کنم.
ما در دیوار، بخشی با عنوان کمیته مدیریت بحران داریم. در این کمیته ما نهایت تلاشمان را میکنیم تا اگر مانعی سد راهمان شد با جان و دل برای رفع کردن آن تلاش کنیم و اجازه ندهیم به سنگ بنای دیوار یا همان کاربران آن، لطمهای وارد شود.
از فاکتورهایی که باعث شد جذب دیوار بشوم، اعتماد به افراد و در کنار آن تعهد مجموعه به حمایت از ما و تأمین کردن نیازهای ما برای یادگیری بیشتر بود. از روز اول به من تأکید شد که هرزمان احساس کردم که برای پیشرفت شغلی و رشد فردی خود، نیاز به گذراندن دوره یا تهیه ابزار خاصی دارم، گروه دیوار در سریعترین زمان ممکن، نیاز من را برطرف میکند. من در دوره کوتاه حضورم در دیوار، پیشرفتی داشتم که برایم دلنشین بوده و نهتنها توانستهام با خیال راحت تجربههای قبلی خودم را با اعضای دیگر در میان بگذارم، بلکه با وجود این افراد، دانش خودم را بیشتر کردهام و مطمئنم که همانطور که من به حضور آنها دلگرم هستم، آنها نیز روی من حساب میکنند و این اعتماد و احترام متقابل، اتفاقی بود که کمتر جایی میتوانستم تجربه کنم.
همه ما میدانیم که کار کردن بخش مهمی از زندگی است که ساعات زیادی از روز را به خود اختصاص میدهد و اگر این کار خوشایند نباشد قطعاً تأثیر خود را بر بخشهای دیگر زندگی هم میگذارد. از وقتی که در دیوار مشغول به کارشدهام، بهجرئت میتوانم بگویم که آرامش خاطر بیشتری دارم و این خیال راحت، فاکتور مهمی است که بهسختی میتوانم از آن صرفنظر کنم.
مطمئنم با شرایطی که دیوار حتی در دوران دورکاری برای کارمندانش به وجود آورده و توانسته آنها را بهقدری به یکدیگر نزدیک کند که همه دلتنگ حضور در محل کار باشند، اگر این سایه سیاه کرونا از سر همه مردم کم شود و بتوانیم دوباره کنار همدیگر باشیم، زندگی روی خوشی از خودش را به همه ما نشان میدهد. حتی تصور کردن چنین اتفاقی، امیدم را بهروزهای روشنتر زنده نگه میدارد.
در دیوار کار ما از طریق بهروزترین روشها انجام میشود و وظایف روزانه خود را از طریق امکاناتی مثل ابزارهای گوگل انجام داده و منتشر میکنیم؛ اما اهمیت این موضوع در این است که اگر مشکلی برای کسی به وجود بیاید و آن را با دیگران مطرح کند، هر کسی که در آن لحظه چالش همکارش را دیده و وقت آزادتری دارد، برای حل آن تلاش میکند. حتی گاهی این اتفاق پیشآمده که با راهحل یکی از اعضای گروه، یا حتی بخشهای دیگر، آن مانع برطرف شده و ما نمیدانیم این دست غیب از کجا رسیده است!
اگر بخواهم از نگاه دیگری این موضوع را بیشتر توضیح بدهم، به عنوان مثال میتوانم بگویم که در دیوار نباید حتماً اتفاق غیرمنتظرهای رخ دهد تا از افراد نظر بخواهند، بلکه با برگزاری جلسات دورهای، همه را به ارائه نظر تشویق میکنند و این بلوغ بین همه اعضا وجود دارد که اگر نقدی به آنها وارد شد، بتوانند بهراحتی از پس آن بر بیایند.
در یک کلمه، دیوار برای من اتفاق مهمی بود که باعث شد مطمئن شوم که تا این نقطه از زندگیام را درست آمدهام.