ارتباطات و حملونقل یک جنبه اساسی در زندگی انسان است که ستون فقرات آن را انتقال کالاها، خدمات و انتقال سرمایه، تشکیل میدهد.
همانطور که روزبهروز تجارت و حملونقل بینالمللی پیشرفت میکنند، روشهای کارآمدتری برای تأمین ارائه خدمات موثر و انتقال سرمایه فراهم میشود. با این حال، تکنولوژی بلاکچین (Blockchain)، بُعد دیگری را برای مقابله با نقاط ضعف صنعت حملونقل در زمینههایی مانند شفافیت و ردیابی کارآمد سرمایه و کالا، به ارمغان آورده است.
جان مونارش(John Monarch)، مدیر عامل شرکت Shipchain، خاطر نشان میکند که بسیاری از مردم دنیا در بخش تدارکات و حملنقل استخدام میشوند. او توضیح میدهد که به دلیل گسترش این بخش طی هزارها سال، هماکنون نوآوری در میزان جابهجایی کالا و افزایش کارآیی ضروری است. این بار این نوآوری در زمان چهارمین انقلاب صنعتی اتفاق میافتد.
وی در این رابطه بیان داشت:
دستگاهها و نرمافزارهایی که به هر نحوی به شبکه اینترنت متصل شدهاند و به بیانی کلیتر اینترنت چیز ها نیاز به سطح بالاتری از امنیت دارند. تکنولوژی بلاکچین یک راهحل بینظیر در این زمینه است زیرا امنیت بالایی را از طریق توزیع اطلاعات در جهان، رمزگذاری پیشرفته، قراردادهای هوشمند و کاهش واسطهها فراهم میکند. در نتیجه، این امر به کاهش فساد، سرقت، هزینه های حق بیمه و امکان ردیابی موثرتر کالاها و افراد میپردازد.
او نتیجه میگیرد در زمانی که شبکههای بلاکچین شروع به برداشتن اولین قدمهای خود در سطح بازار انبوه کند، در صنعت تجارت بینالمللی، حداقل ۵۰ میلیارد دلار در سال صرفه جویی خواهد شد. و بعد از بلوغ این شبکه، فن آوری بلاکچین می تواند در صنعت حملونقل نیز سالانه تا حدود۵۰۰ میلیارد دلار صرفهجویی به وجود آورد.
الکساندر ماتانوویچ (Aleksandar Matanovic) که یک متخصص بلاکچین است میگوید:
فناوری بلاکچین در واقع به عنوان یک ابزار برای بهبود فرایندهایی است گه نیاز به ویژگیهای اساسی صنعت دارند.
وی همچنین افزود:
بلاکچین را نباید به عنوان یک ابزار برای افزایش کارایی در صنعت دید، چون ابزارهای بسیار کارآمدتری برای این افزایش وجود دارند. بلاکچین را باید به عنوان راه حلی برای ایجاد سیستم شفافتر، قویتر و کمتر وابسته به واسطهها دید.
مدیرعامل اجرایی شرکت بیت لند(BitLand)، کریستوفر بِیتس(Christopher Bates)، توضیح میدهد که یکی از مسائل اصلی در زنجیره محافظت، دانستن زمانی است که دارایی مالک تغییر کیفیت میدهد.
بِیتس از یک ماشین زمان به عنوان مثال استفاده میکند:
بسیار مهم است بدانیم که آیا ماشین در یک حادثه بزرگ بوده و دارای آسیب ساختاری شده است یا نه. ” اگر یک رکورد قابل دسترسی و تغییرناپذیر وجود داشت که تاریخچه خودرو را پیگیری میکرد، هیچ راهی وجود نداشت که یک فروشنده خودرو بتواند ماشینهایی که به شدت آسیب دیده اند را براحتی بفروشد.
بِیتس همچنین توضیح میدهد که مالکیت زمین نیز دارای مشکلات زیادی است که در سراسر جهان وجود دارد.
یکی از مشکالت همیشگی، زمانی است که یک قطعه زمین دو یا سه بار فروخته می شود، به این معنی که فرد زمین را به چندین نفر میفروشد و فقط یکی از فروشها (در صورت وجود) در واقع سالم است.
در بعضی از نقاط، اسناد ملک بر روی کاغذ نگهداری می شوند یا تنها توسط فرد ردیابی می شوند. در این موارد، اغلب غیرممکن است که یک زنجیره مناسب و سالم برای نگهداری این لسناد و سرمایه ها داشته باشیم و به همین دلیل است که افراد سوابق مالکیت داراییهای خود را برای سود شخصی دستکاری می کنند.
با توجه به این که حملونقل و جابهجایی هر کالایی دارای یک زنجیره ترابری طولانی است، بدست آوردن یک رکورد تغییرناپذیر از زنجیره معامله تقریبا غیرممکن است.
همچنین ردیابی کسانی که مسئولیت یک بخش از اموال را در طول هر انتقال به عده داشته اند، مشکل است. پیکهای موجود نیز اغلب مشخصات بستهها را تنها در مسیر مشخصی که طی می شود دنبال میکنند، اما این روشها نیز ناقص هستند.
بِیتس میگوید:
موضوع این است که تا زمانی که سوابق جابهجایی یک کالا قابل تغییر هستند، سوابق حمل و نقل را می توان به طور کامل پنهان و یا پاک کرد که این موضوع به ضرر مردم است. از سوی دیگر دولتها میتوانند هزینههای بازار سیاه خود را با پاک کردن سوابق حملونقل و یا جلوگیری از ثبت سوابق در همه موارد پنهان کنند. دولت ها معتقدند که این امر برای امنیت ملی ضروری است، اما از آن طرف، مالیات دهندگان و مردمی که این پول های مصرف شده از جیب آنهاست، شایستگی شفافیت را دارند.
تکنولوژی بلاکچین یک زنجیره ترکیبی از کنترل، حفاظت، همراه با شفافیت در نگهداری اسناد به صورت تغییرناپذیر است. این راهکار اکوسیستمی را ایجاد میکند که از حضور افراد مخرب و دلال جلوگیری میکند، زیرا آنها در فضای شفاف نمیتوانند فعالیت کنند.
بِیتس میگوید:
هر کسی که ادعای شفافیت و سلامت مالی(ولایی بودن) دارد، باید هر زمان که دولت تصمیم به استفاده از فن آوری بلاکچین از هر نوع کرد، بسیار خوشحال باشد. چون این به این معنی است که دولت به سمت شفافیت مالی حرکت کرده است
نظر شما در اینباره چیست؟ فناوری بلاکچین تا چه اندازه می تواند کشور های دارای بحران عدم شفافیت را نجات دهد؟ آیا در آینده نزدیک میتوان از همین راه(انتخاب مسیر بلاکچین توسط حاکمیت ها) به سلامت و قصد مبارزه با فساد سیستماتیک پی برد؟