ویرگول
ورودثبت نام
حمید عظیمی
حمید عظیمی
خواندن ۲ دقیقه·۱۰ ماه پیش

از جهاد تا رباط

تا زمانی که مرجعیت عربی تن به مسئولیت امامت ندهد، جهاد شیعی در زنجیر دولت‌های نامشروع است. در رکاب بعث و الدعوه و مارونی‌ها نه می‌توان جانانه تاخت و نه از توالی فاسد تاختن گریخت. یا به فرمان سفارت‌ها از پشت خنجر می‌زنند و یا با دستاوردهای خون تو مافیای فسادشان را فربه می‌کنند.

اینجاست که مفهوم «رباط» می‌تواند کارساز باشد. آنچه فقها تسامحا جهاد الدفع خوانده‌اند در واقع وضعیتی ویژه است از آنچه در سنت شیعی رباط خوانده می‌شود. در عبارات ائمه، جهاد و رباط دو مفهوم متباین هستند که در برابر هم مطرح می‌شوند.

رباط یعنی همان مرزبانی. با این تفاوت مهم که مرز در جهان پیشامدرن، نه خطی در میانهٔ کوهستان و بیابان، که مجموعه نقاطی با ماهیت شهری است. عجیب نیست که بسیاری از شهرهای رونق‌مند عهد باستان که امروز می‌شناسیم، اساسا برای کارکردی مرزی تاسیس شده‌اند. بدین ترتیب، این بیشتر توزیع و تراکم جمعیت بود که واقعیت سیاسی را ترسیم می‌کرد، نه عوارض طبیعت یا عقود دولت.

رباط موقعیتی است که یک واحد اجتماعی کامل را، مسئول دفاع از خود و باقی ملت می‌کند. آرایشی چنین انسانی در جغرافیای سیاسی، امکان پدیداری رباط را فراهم می‌کند. مرابطه اساسا نه یک حرفه است و نه موجب گسست از حیات شهری می‌شود. نفس اتراق در چنین مرزهایی شهری، به قصد دفع تجاوز احتمالی، یک عمل سیاسی و عبادی بوده که حتی در فقدان امام و امر او ممدوح است.

در صورت حملهٔ خارجی به رباط، جنگیدن وضعیتی ضروری و واکنشی پیدا کرده و بدون تعهد به دولت‌ محقق می‌شود. همین مکانیسم ظاهرا بسیط راهی برای گشودن گره‌خوردگی استعمار و استبداد است. دولت‌های متغلب و نامشروع، عموما بر اساس خلق انحصاری ارزش امنیت، وجود خود را تحمیل می‌کنند. سرشت دولت‌های اشغالگر نیز شهوت الحاق زمین است و نه جمعیت. جمعیت رباط با تولید امنیت درونزا، معاملهٔ میان این دو طرف را به هم می‌زند و از این نقطه مقاومت و انقلاب بالاخره با یکدیگر آشتی می‌کنند.

شاید به خاط همین است که روایات ما آدرس شیعیان واقعی را در «اطراف الارض» دانسته اند. اما رباط شیعه را کجا باید جانمایی کنیم؟ همانجا که جهاد سنی برقرار است. ما در دولت طاغوت نمی‌توانیم جهاد کنیم؛ آنها که می‌توانند! اگر بتوانند، و دشمن مشترک را وادار به واکنش کنند، دیگر در دفاع با مجاهدان سنی هم‌دست خواهیم بود.

با اطمینان می‌گویم؛ هیچ «ملت»ـی به اندازهٔ فلسطینیان آمادهٔ جهاد نیست. هیچ جایی نیز به اندازهٔ عمان، فلسطینی در دسترس برای شیعه ندارد. وقت آن است که به جای حمایت از تشیع عراقی، در برابر آنها یک ماموریت واقعی قرار بدهیم.

جهادفلسطیناستبدادشیعه
نسبتا طلبه؛ ندرتا شریفی؛ مطلقا انقلابی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید