این منم! سر هر موقعیت که نیاز به تصمیم گیری داره...
یکی از مسئلهها و دغدغههای همیشگی من انتخاب کردنه! همیشه گیج میشم و سردرگم. این که آخرش چی میشه؟ تبعات این تصمیم من چی میتونه باشه؟ آیا اگر برگردم همینو انتخاب میکردم؟ و.... در این مطلب سعی دارم دغدغه و چالشی که تو مغزم وجود داره رو با کسایی که این مظلب رو میخونن در میون بذارم.
در دوران تحصیل واحدهای زیادی رو در زمینه تصمیم گیری پاس کردم اما هیچ کدوم تو زندگی واقعی چندان برام مفید نبود! هرچند بیشتر روش های و متدها در زمینه کاری برام موفقیت آمیز بوده و درآمد به همراه داشته اما در زندگی فردی زیاد برام دستاوردی نداشته. شاید بیشتر این موضوع برمیگرده به شخصیت خودم. من به شخصه آدم درونگرا و توامان محافظ کاری هستم. به عنوان مثال در پیدا کردن فردی برای معاشرت، اولش همیشه پیدا کردن فرد مورد نظر زمان زیادی رو ازم میگیره اما اگه همه چیز خوب پیش بره و فرد مورد نظر پیدا بشه موقع تصمیم به ادامه همچنان فکر میکنم و فکر میکنم. اصطلاحا بهش میگن (Over Thinking) و در کمال تعجب به یک آدم منفعل تبدیل میشم و فقط نظاره گر تا زمانی که دیگه معاشرت ادامه پیدا نمیکنه.
بیشتر مواقع این تعلل و انفعال باعث آسیب به ابعاد مختلف زندگی من شده و همچنان دارم روش کار میکنم تا بتونم بهش غلبه کنم.
همچنان مطالعه میکنم و امیدوارم زودتر این مشکل برطرف بشه؛ چیه این آدم واقعا؟؟!
اگه شما هم همچین مشکلی داشتین و براش راهی پیدا کردین خوشحال میشم باهام به اشتراک بذارین.
ممنون از وقتی که برای این مطلب گذاشتی