hamed_z928
hamed_z928
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

چرا مهاجرت نمیکنم


همیشه برای اطرافیان این سوال پیش اومده که آدمی زبانش خوبه، سابقه کار هم به اندازه کافی داره. تعداد رفیقاش در خارج از تعداد آشناهاش تو تهران بیشتره و وابستگی خاصی هم نداره چرا مهاجرت نمیکنه.

در این پست میخوام دلایل خودم رو براتون شرح بدم این دلایل حداقل در ذهن خودم منطقیه و شعار زده نیست

از تجربه خودم شروع میکنم که سالها در صنعت نفت مشغول به کار بودم و بعد از 5 سال تغییر رشته دادم به رشته حقوق!! یک لیسانس دیگه گرفتم و همون سال اول در ازمون وکالت ، قضاوت و چندتا ازمون دیگه قبول شدم. همزمان رابطه خودم با صنعت رو حفظ کردم و کارهای حقوقی و ساخت قطعات هم انجام میدادم. تقریباً ماهی یکی دوتا سفر کمپی هم رفتم. وقتی هم خواستم که بار دیگه به یک کار تمام وقت برگردم تنها در دو ماه از تمام شرکت های بزرگ نفتی ایران دعوت به مصاحبه شدم!!!!!

اگه فکر میکنید من خیلی آدم خفنی هستم که بسیار برنامه ریزی داره که به همه کارهاش برسه سخت در اشتباهید. واقعیت اینه که من به شدت آدم خسته ای هستم. شرایط اجتماعی و فقر دانش در جامعه باعث شد که من بتونم همه این کارها رو باهم انجام بدم. در یک جامعه فقیر بدلیل مهاجرت افراد نخبه هیچوقت تخصص به اندازه کافی عمیق نمیشه. به همین دلیل شما کافیه تا در یک کار تنها 3 الی 5 سال باقی بمونید. در اون جامعه کاری بلافاصله رشد خواهید کرد و بدلیل مهاجرت رقباتون به چشم میاید.

آدمی مثل من که به نظر خیلی موفق و باهوش میاد در بهترین حالت روزی 4 ساعت کار مفید انجام داده تا بتونه به اینجایی که هست برسه در صورتیکه با توجه به شناختی که من از کشورهای توسعه یافته دارم برای هرکدوم از کارهایی که من انجام دادم حداقل روزی 6 ساعت کار مفید نیاز هست.

نکته بعدی که باید بهش اشاره کنم میزان کار مفیدی است که ما انجام میدیم. من جایی رو نمیشناسم که در ایران بیش از 3 ساعت کار مفید انجام بشه و کافیه مقایسه کنید با جایی که شما حداقل 6 ساعت کار مفید باید انجام بدید. یادتون نره با 6 ساعت کار تازه شما مثل یک شهروندی که اونجا متولد شده هستید پس باید 8 ساعت کار کنید تا به چشم بیاید و بتونید در بازار کار رقابت کنید.

سوال بعدی که حتما برای شما پیش میاد اینه که خب در بهترین حالت اینجا مگر قراره چقدر حقوق بگیری!!! من به دلیل سفرهای زیادی که داشتم نه براساس شنیده ها بلکه براساس صحبت های رو در رو به این نتیجه رسیدم که یک شهروند در یک کشور اروپایی با شرایط من بین 300 تا 500 یورو در ماه رو میتونه ذخیره کنه. یعنی چیزی حدود 10 تا 15 میلیون تومان. این عدد حتی با توجه به افزایش شدید نرخ ارز هم خیلی عدد بزرگی نیست چراکه واقعیت اینه که من اگر به اندازه اونها کار کنم حداقل 30 درصد بالای این عدد رو بدست میارم.

اما مهمترین دلیلی که منو نگه داشته قابلیت شروع یک بیزینس در ایرانه. واقعیت اینه در یک مقایسه زندگی کارمندی بدون شک یک کشور توسعه یافته با اختلاف برنده مقایسه خواهد بود. اما وقتی راجع به شروع یک کسب و کار صحبت میکنیم بازی کاملاً فرق میکنه. بدلیل تحریم ها تقریباً از هرچیز نویی در این کشور استقبال میشه. شما خیلی اوقات حتی نیاز به ایده جدیدی هم ندارید تنها کافیه بتونید یک ایده دیگه رو کپی کنید. اسنپ ، تپسی و دیجی کالا نمونه های بارز این موضوع هستند. نیروی انسانی و انرژی ارزان مهمترین مزیت رقابتی شما خواهند بود. در یک کشور آزاد اقتصادی شما چه شانسی در برابر والمارت خواهید داشت؟ کما اینکه امروز فروشگاه هایی مثل رفاه ، کوروش و.... در حال نابود کردن بقالی ها هستند. این اتفاق در سطح گسترده در کشورهای دیگر اتفاق افتاده است. اگر روزی به خارج از ایران رفتید نگاه کنید که چند فروشگاه کوچک خوار رو بار فروشی میبینید.

در انتها رفتن یا موندن انتخاب هایی براساس شرایط شخصی آدمها است و هدف این نوشته تنها بیان دلایل شخصی خودم برای موندن در ایران بود.



مهاجرت
سایت zatajam.com متعلق به منه تمام این مطالب در اونجا هم وجود داره البته مسایل تخصصی رو در سایتم قرار میدم. در یک کلام یک مهندس هستم که الان حقوق میخونه بقیشم مهم نیست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید