بعضی کسب و کارها با پول ساخته میشن ولی بیشترشون با تصمیمهای سخت ساخته میشن.
یکی از ابعاد مهم هر کسب و کاری پول هست. پول برای خرید کالا، پول برای تامین مخارج جاری، پول برای همه چیز، پول برای زنده موندن ...
در واقع کسی که یک کسب و کار رو راه میندازه هم یک موجود زنده هست و برای بقا و دوام آوردن تو مسیر کسب و کار به پول نیاز داره. حالا فرض کن این بنده خدا بی پول هم باشه. برای تامین مخارج زندگیش باید چی کار بکنه؟
اونایی که برای راه اندازی کسب و کار پول ندارن، دوتا راه دارن:
یکی از شیکترین و باحالترین راهها برای کسب تجربه جذب سرمایه هست. دقت کردی چی گفتم؟
کسب تجربه، نه راه انداختن کسب و کار.
از نظر بنده حقیر در بیشتر مواقع سرمایهگذار جوری باهات رفتار میکنه و کاری باهات میکنه که نتونی کار خاصی انجام بدی و شما فقط میتونی پول سرمایهگذار رو بسوزنی و کسب تجربه داشته باشی.
یک استثنا در روش جذب سرمایه هست و اونم اینه که بتونی از یک فرد یا سازمان جذب سرمایه کنی که در حوزه خودت فعال باشن و در واقع یکی از بزرگان صنعت خودتون باشن و بدونن دارن چی کار میکنن.
اینجوری احتمال موفقیت خیلی بیشتر میشه.
بزارید یک مثال بزنم. اگر ما بخواهیم روزی برای سرو شیمی جذب سرمایه انجام بدیم بهتره از بزرگان صنعت مواد شیمیایی این کار رو انجام بدیم. چون اونا میدونن هر قسمت از اجزای کسب و کار چطور کار میکنه و ارزش واقعی هر کدام چقدر هست.
اونها میدونن که مشتری چه ارزشی داره و چطور باید مشتری رو پرورش داد. بقیه که نمیدونن.
روش سوسکی دومین روش برای راه انداختن کسب و کار هست. تو این روش شما میری یه جا کار میکنی که خرجت رو دربیاری و زور میزنی همزمان تا بتونی کسب و کارت رو هم رشد بدی و هر چی درمیاری از کار روی خودش سرمایهگذاری میکنی تا بتونی روزی از کار پایهات بیای بیرون و روی کار اصلیت تمرکز کنی.
در واقع در این روش باید بتونی هزینههای خودت و کارت رو از جای دیگه دربیاری تا بتونی کسب و کار رو رشد بدی و یه روزی کسب و کار بتونه خرج تو رو بده.
من فکر میکنم این روش امنترین و بهترین روش برای راهاندازی یک کسب و کار باشه.