تاریخچه پیکان گره خورده با محمود خیامی و برادرش احمد خیامی، احمد خیامی از کارآفرینان بزرگ قبل از انقلاب بود و بهش لقب پدر صنعت خودرو ایران رو دادند و مؤسس ایران ناسیونال ، بیمه آسیا و فروشگاه‌های زنجیره ای کوروش و چندین شرکت و کارخونه دیگه بود که بعد از انقلاب مجبور شد ایران رو ترک کنه و تمام اموالش و کارخانه ایران ناسیونال مصادره شد.
تاریخچه پیکان به صورت ویدئویی در یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=IjH_w413VHY&t
احمد خیامی در سال 1303 و محمود خیامی در سال 1308 در طرقبه مشهد به دنیا اومدند و پدر اونها علی‌اکبر خیامی در مشهد کامیون دار بود، ارتش شوروی که در دوران جنگ جهانی اول مشهد را اشغال کرده بود، کامیون‌های پدرشون رو مصادره کرد. علی‌اکبر خیامی از اون به بعد مکان توقف‌گاه کامیون‌ها را تبدیل به تعمیرگاه کامیون و کارواش کرد و به کسب و کار ادامه داد.
محمود که در آن زمان شاگرد «دبیرستان شاه رضا» در مشهد بود بخاطر کمک به پدرش در «دبیرستان رازی» به صورت شبانه ادامه تحصیل داد.
احمد خیامی هم در سن 19 سالگی با دختر عموی خودش ازدواج کرده و شروع کرد به یکسری سرمایه گذاری که در اونها شکست میخوره، ولی اعلام ورشکستگی نمیکنه. از یکی ازدوستاش پیشنهاد همکاری بهش داده میشه که در زمینه واردات کالا کار میکرده. احمد باهاش شریک میشه در قسمت ترخیص کالا از خرمشهر و به خرمشهر میره و کار ترخیص کالا رو برای بقیه انجام میداد و سود خوبی هم براش داشته.
در زمان جنگ جهانی دوم و تصرف ایران، احمد خیامی با شریکش به مشکل بر میخوره و مجدد به مشهد برمیگرده و با برادرش در زمینه شستشو ماشین با دستمزد روزانه 6 تومن در گاراژ پدرش مشغول به کار میشن.
یکی از فامیل هاشون کاری در شرکت نفت برای احمد خیامی پیدا کرده بود با حقوق 400 تومن ولی احمد دوست داشت که خودش کار راه بندازه، پس این پیشنهاد رو رد کرد.
احمد و محمود خیامی با پس اندازی که داشتن دو بشکه روغن و یک بشکه گازوئیل میخرن و در گاراژ پدرشون مشغول به کار میشن و اولین شراکت دو برادر از همین جا شروع میشه.
احمد برای گسترش کارش میره تا نمایندگی لوازم یدکی رو هم بگیره تا در گاراژ بفروشه. موفق میشه نمایندگی لاستیک کونتیننتال - باتری دلتا و ماشین های دست دوم استودبیکر رو از حبیب ثابت پاسال بگیره.
در اون زمان مردم برای سفر به مشهد از اتوبوس استفاده میکردند و در این گاراژ قسمت تعمیرات و شستشو ماشین رو محمود خیامی به عهده گرفته بود و قسمت فروش ماشین های دست دوم، فروش لوازم یدکی و حسابداری هم بر عهده احمد خیامی بود.
احمد خیامی در سال 1332 سفرهای زیادی به تهران میکرد تا اتومبیل دست دوم بخره و بیاره مشهد و بفروشه. اونجا اتومبیل های بنز رو میبینه و هرجور که شده پیش وارد کننده های بنز یعنی براردان سودآور در شرکت مریخ میره و با صحبت مفصل میتونه نمایندگی بنز رو در مشهد بگیره و دو تا ماشین بنز 180 رو با پس اندازی که احمد و محمود داشتن میخره و به مشهد میاره و سریع اونها رو میفروشه و مجدد میره پیش برادران سودآور این دفعه 5 تا ماشین میخره.
خیلی زود نمایندگی ماشین جیپ رو هم میتونه بگیره. جیپ مناسب جاده های مشهد بوده
این دو برادر کارشون در مشهد شهرت پیدا میکنه و از این راه پول خوبی به دست میارن تا جایی پیش میره که بیشتر فروش شرکت مریخ توسط اونها انجام میشده.
در سال 1333 وقتی احمد خیامی میبینه که برادرش محمود میتونه گاراژ پدرشون رو مدیریت کنه، اونجا رو بهش میسپاره و خودش همراه با زن و دو پسرش به تهران میان.
ورو به تولید
احمد خیامی در پاساژ صفا تهران یک مغازه اجاره میکنه در محدوده خیابان چراغ گاز یا اکباتان تهران و در اون فروش اتومبیل و لوازم یدکی رو شروع کرد و در این کار خیلی خوب پیشرفت میکنه به طوری که تعداد مغازه های خودش رو افزایش میده و چندین کارمند داشته و اسم plp رو برای مغازه خودش انتخاب میکنه و به یکی از بزرگترین توزیع کننده های قطعات یدکی کشور تبدیل میشه.
یکبار که به شرکت مریخ میره، میبینه که 23 عدد اوپک گوشه تعمیرگاه هست (اوپک اتومبیل های بنز بدون اتاق رو میگن) . احمد خیامی همیشه آرزو داشت تا وارد تولید اتومبیل و اتوبوس سازی بشه و وقتی متوجه میشه این اوپک ها چند سال هست گوشه گاراژ موندن و کسی اونها رو نمیخره، از فرصت استفاده میکنه و با قیمت پایین و اقساط طولانی مدت، این ماشین ها رو ازشون میگیره.
10 تا از این ماشین ها رو میاره و با همکاری یک اتاق ساز، ماشین رو تکمیل میکنه و برای تولید صندلی اتوبوس ها هم با آقا محسن صندلی ساز همکاری میکنه، محسن صندلی ساز همون آقای آزمایش هست که کارخانه آزمایش رو راه میندازه.
که میتونید ویدئو تاریخچه کارخانه آزمایش رو از اینجا ببینید.
10 تا اتوبوس اول ساخته میشه و خیلی سریع فروش میره. اوپک های بعدی رو هم میاره.
با ایده احمد خیامی، اتوبوس های بعدی رو براشون توالت هم میسازن. این خلاقیت، داخل تهران باعث مشهوریت احمد خیامی میشه، چون شرکتهای مسافربری تبلیغ میکردن که اتوبوس هایی دارن و داخلش توالت هم داره. ایده بعدی هم گذاشتن یخچال در اتوبوس بود.
احمد خیامی توسط نماینده بنز که باهاش دوست شده بوده، میفهمه که آقای سودآور زیر حرفاش زده و داره اون اوپک ها رو خیلی گرون بهشون میفروشه. احمد خیامی قبل از هر اقدامی، لوازم یدکی و اوپک به تعداد کافی از برادران سودآور میخره. احمد خیامی سر همین قضیه با برادران سودآور به اختلاف بر میخوره و اونها هم نمایندگی بنز رو ازشون میگیرن و حتی بهشون قطعه هم نمیفروشن.
احمد خیامی در سال 1337 به آلمان سفر میکنه تا با شرکت بنز صحبت کنه، ولی هیچ کسی جوابش رو نمیده و میفهمه که اونها طرف آقای سودآور رو گرفتن. احمد با شرکت اتوبوس سازی ماگیروس هم صحبت میکنه و این شرکت قبول میکنه نمایندگی به احمد خیامی بده، ولی احمد دوست داشت با بنز کار کنه.
بالاخره با ارتباط های آقای اعلامیری متوجه یک قضیه میشه که میتونن از طریق یکی از سرمایه گذارهای بنز شانس خودشون رو امتحان کنن، یعنی آقای فلیپس
