hamedejmam
hamedejmam
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

شاخص غلط ، محاسبه غلط

اگر تحریم شدیم عیب از ماست یا از دشمن؟
اگر تحریم شدیم عیب از ماست یا از دشمن؟

شاخص ما چیست؟ آیا تحریم برای ما شاخص است؟

نکته ای که معمولا در تحلیلها (مخصوصا سیاسی) مورد غفلت واقع میشود این است که اگر کسی از ما مورد تحریم یا غضب دشمن قرار گرفت ، چه کسی باید مورد عتاب قرار بگیرد؟ خودی یا دشمن؟

به خودی باید بگوییم چرا کاری کردی که تحریم شوی (و کاری نکردی که تحریم نشوی) ، یا به دشمن باید بگوییم چرا تحریم کردی؟

این سوال علاوه بر تحریم ، بر دیگر نمودهای غضب دشمن نسبت به ما نیز صادق است.

بعنوان مثال در سال 2007-2008 ایران طبق مدالیته ی توافق شده ، 18 ماه فرصت داشت تا 6 مسئله ی مبهم در مورد پرونده ی هسته ای و تعدادی مطالعات ادعایی در همین رابطه را با آژانس بین المللی انرژی اتمی حل و فصل کند. ایران موفق شد طی 6 ماه همه ی مسائل مورد نظر آژانس را با مستندات پاسخ دهد و در 22 فوریه 2008 آژانس بیانیه رسمی صادر و اعلام کرد که تمامی مسائل پرونده ی هسته ای ایران حل شده است. 11 روز بعدش در تاریخ 3 مارچ قطعنامه 1803 شورای امنیت سازمان ملل علیه ما تصویب شد! در این ماجرا چه کسی باید مذمت شود؟

در همین ماجرای تحریم آقای ظریف (وزیر امور خارجه ایران) طبق بیان مقامات امریکایی ، آقای ظریف توسط یک سناتور به مذاکره رو در رو با شخص رئیس جمهور امریکا دعوت میشود و وی با توجه به سیاستهای کلی نظام این درخواست را رد میکند. در همان زمان ولی توسط سناتور امریکایی تهدید به تحریم میشود. چند روز بعد ایالات متحده شخص وزیر خارجه ایران را به دلیل آنچه «سخنگویی رهبر انقلاب در سراسر جهان» خوانده تحریم میکند. آیا در این ماجرا آقای ظریف باید مذمت شود؟

البته ذکر این نکته لازم است که این سوالات با این پیش فرض پرسیده میشود که عینک جناحی-سیاسی را برداشته و عینک ملی به چشم زده ایم. لذا در این مطلب از هر دو دولت نهم و دوازدهم شاهد مثال آوردم.

بعد از شاخص ذلت و حقارت ، به شاخص افتخار میرسیم. آیا شاخص افتخار ما نیز تشبه به فرنگیها است؟

بارها مقامات ایرانی به خاطر تسلط کم و ضعیف بر زبان انگلیسی مورد مذمت قرار گرفته و آن دسته از مسئولان که مسلط به زبان انگلیسی هستند مدح شده اند. در لازم بودن یادگیری و بکارگیری زبانهای خارجه تردیدی نیست ، اما آیا تسلط به زبان انگلیسی شاخص افتخار است؟

بعنوان مثال دیپلماتهای ما بنا به تسلطشان به زبان انگلیسی در سالهای اخیر در افکار عمومی ارزش گذاری شده اند نه شاخص عملکردشان. یا در مثالی دیگر ، چندی پیش آذری جهرمی (وزیر ارتباطات) یک سخنرانی را از روی کاغذ در یک مجمع قرائت میکند که موجب تمسخر و مذمت وی در شبکه های اجتماعی میشود.

اگر در ماجرای صحبت کردن رئیس جمهور به زبان انگلیسی بحثهایی مطرح میشود ، جنسش با موضوع بالا متفاوت است. در آن مورد بحث بر سر این است که چطور ممکن است کسی چندین سال در بریتانیا درس خوانده و رساله به زبان انگلیسی داده و دکتری گرفته باشد ولی یک جمله ی محاوره ای به زبان انگلیسی نتواند بیان کند.

به امید آنکه شاخصهای غلط در اذهان ما اصلاح شود تا شاهد محاسبات غلط نباشیم.

زبان انگلیسیدیپلماتسیاسیظریفجهرمی
پژوهشگر طرح ریزی راهبردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید