ویرگول
ورودثبت نام
حامد محمدجانی hamedmohamadjani
حامد محمدجانی hamedmohamadjani
حامد محمدجانی hamedmohamadjani
حامد محمدجانی hamedmohamadjani
خواندن ۳ دقیقه·۸ روز پیش

اپیزود سوم – سال‌های فشار گوگل زیر ریتم سریع رقبایی مثل GPT و Grok

دوره‌ای میان Bard و Gemini 3 که کمتر دیده شد اما همه‌چیز را تغییر داد.

بعد از جنجال Bard، گوگل وارد مرحله‌ای شد که می‌توان آن را «سال‌های فشار» نامید؛ دوره‌ای که نه با شکست‌های بزرگ، بلکه با موفقیت‌های پی‌درپی رقبا تعریف می‌شد.

این اپیزود دربارهٔ همین دوره است: زمانی که OpenAI و xAI ریتم بازی را آن‌قدر سریع کردند که گوگل مجبور شد ساختار خودش را از نو تصور کند.

۱ آغاز دوره تازه با GPT 4 و جهش انتظارات جهانی

پس از Bard، جهان به استقبال نسل بعدی GPT رفت.

GPT 4 که منتشر شد، چند موضوع روشن شد:

۱) سطح انتظارات کاربران از AI چند برابر شد

۲) مدل‌های زبانی دیگر «فناوری» نبودند؛ «تجربه» بودند

۳) مقایسه‌ها مستقیم، احساسی و سریع شده بود

۴) هر آپدیت OpenAI روایت را دوباره می‌ساخت

برای کاربران مهم نبود گوگل چه مقاله‌ای منتشر کرده؛

مهم این بود که چه چیزی در دست مردم است.

این جایی بود که گوگل فهمید «ریتم» اکنون بخش اصلی رقابت است.

۲ ورود آپدیت‌های پیاپی از سوی OpenAI از GPT 4.1 تا 5.1

در سال بعد، OpenAI حرکتی را آغاز کرد که می‌توان آن را

به‌روزرسانی‌های فشردهٔ محصول نامید.

آپدیت‌ها تقریباً بدون توقف آمدند:

  • 4.1 با تمرکز روی سرعت و تعادل

  • Assistants و نقش‌آفرینی‌های جدید

  • Tools ساده‌سازی‌شده

  • قابلیت‌های reasoning که تجربهٔ کاربر را طبیعی‌تر کرد

  • و نهایتاً 5.1 با تمرکز روی وضوح و رفتار انسانی‌تر

هر آپدیت، یک سیگنال بود:

OpenAI دارد روی محصول کار می‌کند نه فقط روی معماری.

این همان چیزی بود که گوگل هنوز در آن بازآموزی می‌شد.

۳ ظهور Grok و تغییر لحن رقابت

xAI هم وارد میدان شد و با Grok لحن جدیدی ساخت:

  • سریع

  • ریسک‌پذیر

  • طنزآمیز

  • تهاجمی

  • و رسانه‌پسند

Grok فقط یک مدل نبود؛یک شخصیت رسانه‌ای بود.

این موضوع برای گوگل یک یادآوری مهم داشت:

رقابت AI فقط رقابت کیفیت نیست

رقابت روایت‌پردازی است.

در حالی که گوگل محتاط بود، رقبایش بی‌پرده حرف می‌زدند. در فضای رسانه‌ای امروز، بی‌پرده بودن خودش مزیت است.

۴ سال‌هایی که گوگل خاموش شد اما درونش در حال تغییر بود

در نگاه بیرونی، گوگل «کم‌سر‌وصدا» بود.

اما درون شرکت چند تغییر زیرپوستی شروع شد:

۱) مهاجرت از مدل‌های پراکنده به معماری واحد Gemini

۲) افزایش ادغام میان Google Research و DeepMind

۳) تغییر لحن در معرفی محصولات

۴) تمرکز بر کاربردهای واقعی نه فقط benchmark

۵) شروع بازطراحی تجربهٔ کاربر از پایه

این دوره به نظر کند می‌آمد، اما در واقع دورهٔ بازسازی ساختاری بود.

هر سازمان بزرگی وقتی ضربه می‌خورد، یک دورهٔ سکوت لازم دارد تا دوباره هویت محصول را تعریف کند.

۵ فشار بیرونی چگونه ریتم داخلی گوگل را تغییر داد

هر بار که رقبایی مثل GPT 4.1 یا 5.1 منتشر شدند،

به‌جای آنکه گوگل شتاب‌زده شود (مثل دورهٔ Bard)،

این‌بار مسیر دیگری انتخاب کرد:

  • سرعت را با معماری هماهنگ کرد

  • محصول را بدون هیجان غیرضروری توسعه داد

  • آزمایش‌ها را عمیق‌تر کرد

  • طراحی روایی را آرام و هدفمند پیش برد

  • و مهم‌تر از همه ذهنیت «پاسخ‌دادن» را کنار گذاشت

چیزی که در ظاهر «تاخیر» دیده می‌شد در واقع تغییر روش جنگیدن بود.

۶ پایان اپیزود سوم ورود به لحظهٔ بازگشت

این اپیزود با نتیجه‌ای ساده تمام می‌شود: سال‌های فشار، دوران باخت نبود دوران بازسازی بود.

OpenAI و xAI ریتم بازی را سرعت دادند، اما گوگل در سکوت ریتم خود را ساخت.

و این سکوت، پیش‌درآمد کامبک Gemini 3 بود.

اپیزود چهارم، دقیقاً همین لحظه را روایت می‌کند:

لحظه‌ای که گوگل از سکوت بیرون آمد و Gemini 3 را به‌عنوان بازگشت معرفی کرد.

گوگلهوش مصنوعیسم آلتمنتکنولوژی
۲
۰
حامد محمدجانی hamedmohamadjani
حامد محمدجانی hamedmohamadjani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید