مرگبار ترین نبرد در طول تاریخ بشریت
روز اول سپتامبر 1939 با هجوم آلمان هیتلری به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز شد. شش سال بعد، در دوم سپتامبر 1945 با تسلیم ژاپن این جنگ به پایان رسید. نتیجه مستقیم این درگیری هولناک، چهل میلیون کشته و دهها میلیون آواره و قربانی دیگر بود

علل اصلی جنگ جهانی دوم عبارت بود از اشتباهات عهدنامه ورسای (۷ مه ۱۹۱۹) که ظاهراً به جنگ جهانی اول پایان داد، همچنین پیامدهای بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ و از همه مهمتر رقابت سیاسی فاشیسم و دموکراسیهای غربی و مارکسیسم. عامل اخیر چنان مؤثر بود که نبرد میان کشورهای درگیر، به شکل بیسابقهای، عموم مردم را به قلمرو جنگ کشاند، به طوری که در پایان جنگ تعداد کشتهشدگان نظامی و غیرنظامی تقریباً با هم برابری میکرد.
این جنگ، که بین دو بلوک متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن) و متفقین (انگلیس و فرانسه و آمریکا و شوروی) درگرفت، به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، بیهمتا بوده است.
وضع اسفبار زندگی مردم آلمان به دنبال شکست در جنگ جهانی اول و الزام دولت آلمان به پرداخت غرامت جنگی سنگین، ظهور آدولف هیتلر را که عامل اصلی شروع جنگ جهانی دوم بود، تسهیل کرد.
وی که شکست آلمان را نتیجه توطئه یهودیان و کمونیستها میدانست، نه تنها خواستار تجدیدنظر در عهدنامه ورسای شد، بلکه با طرح شعار پان ژرمنیسم و با اعلام برتری کامل نژاد ژرمن، حق گسترش قلمرو آلمان تا سرزمین ملتهای اسلاو در اروپای مرکزی و شرقی را مسلّم انگاشت و تبعیض نژادی را اساس جهانبینی خود قرار داد و به همین شکل در صدد گسترش نفوذ خود در دیگر نقاط جهان برآمد.
از سوی دیگر جامعه ملل، ایتالیا را به سبب اشغال اتیوپی در سال ۱۹۳۵، تحریم اقتصادی کرد و این امر به ایجاد محور رُم ـ برلین در سال ۱۹۳۶ انجامید.
این تفاوتها بیانگر چرایی عزم کشورهای کامیاب (بریتانیا، روسیه، فرانسه و آمریکا) در حفظ مرزهای موجود و اجتناب آنها از جنگ و در عین حال دلیل تداوم ناخرسندی فزاینده آلمان، ایتالیا و ژاپن بود. این امر ۳ کشور اخیر را در طول ۲۰ سال ترک مخاصمه (۱۹۱۹ـ ۱۹۳۹)، به سوی توسعه ابزارهای جنگی کشاند و آنها را به گسترش سرزمینهایشان واداشت و ستیزهجوییهای آنها اسباب جنگ جهانی دوم را فراهم آورد.
?
از شروع جنگ جهانی دوم تا تسلیم شدن هیتلر
در اول سپتامبر ۱۹۳۹، ارتش آلمان به لهستان حمله برد و در ۳ سپتامبر انگلیس و فرانسه به رایش آلمان اعلام جنگ کردند. لهستان در کمتر از یک ماه از ارتشهای آلمان و شوروی شکست خورد و زمینه برای حمله به دیگر مناطق فراهم آمد.
در آغاز، آلمان و متحدانش در تمام جبهههای مغرب و مشرق اروپا و خاورمیانه و خاور دور به پیروزیهای گستردهایدست یافتند. از پاییز ۱۹۴۲، اوضاع تغییر کرد و اولین نشانههای شکست متحدین پدیدار شد.
اشغال سرزمینهای شوروی باعث اتحاد متفقین با این کشور شد و زمینه را برای تصرف سرزمینهای از دست رفته فراهم کرد. در اواخر نوامبر ۱۹۴۲، ارتش سرخ شوروی در جبهههای مشرق، ضدحمله گسترده خود را در حوضه ولگا در شمال و استالینگراد در جنوب آغاز کرد و تا ۲ فوریه ۱۹۴۳، کلیه قوای آلمان را سرکوب کرد.
ارتش سرخ شوروی، بهرغم مقاومتهای سرسختانه قوای آلمانی در سایر نقاط شوروی، به پیشروی ادامه داد و توانست همه سرزمینهای تصرف شده را پس بگیرد. بدین ترتیب در اوایل سال ۱۹۴۳، دولتهای محور، ابتکار عمل را در کلیه جبههها از دست داده بودند.
پساز گردهمایی سران انگلیس و آمریکا و شوروی در اجلاس تهران (۲۸ نوامبر ـ اول دسامبر ۱۹۴۳)، آمریکا و انگلیس مشغول تدارک حملهای شدند که بزرگترین عملیات نظامی جنگ جهانی دوم به شمار میرفت.
روسها نیز در بهار ۱۹۴۴، همزمان با حمله نیروهای مشترک آمریکا و انگلیس در شمال نورماندی، تهاجم بزرگ خود را در حوضه دنیپر آغاز کردند و از آنجا به رومانی و بلغارستان و سپس آلمان حملهور شدند.
در جبهه غرب، سپاه مشترک آمریکا و انگلیس پس از پس گرفتن پاریس در ۲۵ اوت، به سوی مرزهای آلمان پیشروی کرد و به این ترتیب، از فوریه ۱۹۴۵ از مشرق و مغرب به خاک آلمان هجوم بردند.
هیتلر که از قرارگاه زیرزمینی خود در برلینِ تحت محاصره، ناامیدانه به مقاومت ادامه میداد، وقتی خبر مرگ موسولینی را شنید، در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ خودکشی کرد و دولت جدید آلمان را دونیتس، فرمانده نیروی دریایی، در ایالت شلسویگ تشکیل داد و از متفقین تقاضای ترک مخاصمه کرد.
در ۸ مه، سند قطعی تسلیم بیقید و شرط آلمان در برلین امضا شد و براساس تصمیماتی که روزولت، استالین و چرچیل در اجلاس یالتا در فوریه ۱۹۴۵ گرفتند، این کشور به مناطق اشغالی تقسیم شد.
?
نابودی ناگازاکی و هیروشیما؛ پایان جنگ جهانی دوم
اما جنگ در خاور دور تا چند ماه دیگر ادامه داشت. ژاپن که هنوز اندونزی، هندوچین، بخش مهمی از خاک چین و تعداد زیادی از جزایر اقیانوس آرام را در اشغال داشت، با مقاومت سرسختانه خود، موجب ترس متفقین از ادامه جنگی طولانی شده بود.
گرچه ژاپن ضعیف شده بود ولی آمریکا مسئولیت پرتاب ۲ بمب اتمی را بر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی (به ترتیب در ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵)، پذیرفت و به این ترتیب سند تسلیم بیقید و شرط نیروهای مسلح ژاپن در ۲ سپتامبر همان سال بر عرشه رزمناو آمریکایی میسوری به امضا رسید و جنگ کاملاً خاتمه یافت.
در ساعت ۸ و ۱۵ دقیقه صبح روز ۶ آگوست ۱۹۴۵، آمریکا اولین آزمایش اتمی خود را بر روی شهر هیروشیما انجام داد. بمب اتمی آمریکا، تا شعاع ۲ کیلومتری همه چیز را در دمای چندهزار درجه سانتیگراد ذوب کرد. و تا کیلومترها آنطرفتر، تشعشعاتش زمین و ساکنانش را آلوده ساخت و ۲۰۰ هزار نفر قربانی اولین آزمایش عملیاتی سلاح هستهای شدند. طی ۵ ماه پس از انفجار، ۶۰ هزار نفر از عوارض این انفجار جان باختند. بسیاری از قربانیان بر اثر سرطان خون، سرطان پوست و بیماریهای ناشناخته دیگری جان باختند.
?
پیش از انفجار ۳۵۰ هزار نفر در این منطقه زندگی میکردند. شهری بزرگ که تجارت، صنعت و گردشگری در آن رونق خوبی داشت. اما ظرف ۱۰ ثانیه با خاک یکسان شد.
نکته جالب توجه اینکه در میان ژاپنیها نیز کم نیستند کسانی که معتقدند برای جلوگیری از ادامه جنگ و قربانی شدن (احتمالاً) میلیونها نفر، لازم بود صدها هزار نفر کشته شوند!
?
وزیر دفاع اسبق ژاپن از جمله مهمترین مقاماتی است که چنین نظری داشت. در سال ۲۰۰۷ فومیو کیوما در اظهارنظری گفت: «برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم، چارهای جز بمباران اتمی و کشتار تعداد کثیری از مردم وجود نداشتهاست.» اظهاراتی که مورد اعتراض شینزو آبه نخست وزیر قرار گرفت و وزیر دفاع مجبور به عذرخواهی و استعفا شد.
گرچه بهانه آمریکا پایان جنگ بود ولی هدفی جز آزمایش بمب هسته ای خود نداشت.
چرا جلوی هیتلر گرفته نشد؟
اینكه چرا جلوی هیتلر گرفته نشد به دلایل متعددی برمیگردد از جمله:
۱- ضعف جامعهً ملل
۲- عدم توانائی كشورهای اروپایی برای دادن پاسخ دندان شكن ( بر اثر سستی و مسامحهً فرانسه و آمریكا و انگلیس در مقابل هیتلر و اعلام بی طرفی از سوی شوروی باعث شد كه هیتلر دست خود را در اجرای اهداف نژاد پرستانه باز ببیند )
۳- كشورهای قدرتمند جهان هر كدام به دنبال منافع خود بودند و از درگیر شدن با هیتلر پرهیز میكردند و علاوه بر این مسئله همین كشورها به شدت درگیر بحران اقتصادی بودند .
۴ - ساختار به شدت تبعیض آمیز و امپریالیستی نظام بین الملل ، که باعث بوجود امدن چنین جریان های افراطی می گردید .
?
کشورگشایی؛ هدف آغاز کنندگان جنگ
آلمان نازی و امپراتوری ژاپن جنگ جهانی دوم را با این هدف آغاز کردند که سلطه دائم خود را از طریق پیروزی های نظامی به ترتیب بر اروپا و آسیا تثبیت کنند. این دو کشور مهمترین اعضای مجمع دولت محور به شمار می رفتند که بر مبنای ضدیت با کمونیسم و نارضایتی از نظم جهانی پس از جنگ جهانی اول شکل گرفته بود.
هدف آلمان نازی، تحت حکومت دیکتاتوری آدولف هیتلر، دستیابی به یک امپراتوری نوین و پهناور، شامل "فضای حیاتی" در شرق اروپا و اتحاد جماهیر شوروی بود. رهبران نازی معتقد بودند که تحقق سلطه آلمان بر اروپا مستلزم جنگ است؛ به همین دلیل، از روز نخست به قدرت رسیدن خود در اواخر ژانویه 1933، شروع به تدارک جنگ در اروپا کردند.
امپراتوری ژاپن با حمایت امپراتور خود، تشکیلات نظامی و بسیاری از نخبگان تحصیلکرده که خواهان سلطه و نفوذ ژاپن در سرتاسر شرق آسیا و اقیانوس آرام بودند، سیاست کشورگشایی را دنبال می کرد. در سال 1936، آلمان و ژاپن یک جبهه ضد کمونیستی علیه اتحاد جماهیر شوروی تشکیل دادند. همان سال، کمی پس از اینکه ایتالیا استیلای پیروزمندانه و خشونت بار خود بر اتیوپی را کامل کرد، ایتالیای فاشیست و آلمان نازی هم پیمان شده و جبهه متحدین را تشکیل دادند.
پس از جنگ جهانی دوم بر ایران چه گذشت؟
با آغاز جنگ جهانی دوم در اول سپتامبر 1939 م.(9 شهریور 1318 ش) دولت ایران بیطرفی خود را در این جنگ رسما اعلام کرد اما طولی نکشید که با حمله آلمان به شوروی، دامنه جنگ به مرزهای ایران نیز کشیده شد.
جنگ جهانی دوم یکی از بزرگترین جنگهای خانماسوزی بود که به سبب موقعیت استراتژیک ایران، دامنه آن به ایران نیز کشیده شد. موقعیت راهبردی و سوقالجیشی ایران از یکسو و اهداف سیاسی و نظامی متفقین از سوی دیگر موجب شد تا در سحرگاه سوم شهریور 1320 شمسی، ارتش شوروی از شمال و ارتش انگلیس از جنوب و غرب به بهانه حضور جاسوسان آلمانی در ایران وارد کشور ما شوند و پس از تصرف شهرهای سر راه، به سوی تهران پیشروی کنند. در پی این رویداد، طی چند هفته، ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه استعفا کرد و در 25 شهریور فرزندش محمدرضا با کمک محمدعلی فروغی و موافقت متفقین به سلطنت رسید.
جنگ جهانی دوم برای ایران پیامدهای اقتصادی بسیاری به همراه داشت. به طوریکه محمدعلی کاتوزیان در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی» درباره گسیختگی و نابسامانی اقتصادی ایران پس از اشغال متفقین مینویسد: «پیامدهای اقتصادی اشغال ایران ویرانکننده بود. متفقین به مواد غذایی، توتون، مواد خام و جز اینها برای مصارف نیروهای خود در ایران و سایر نقاط نیاز داشتند. از این رو دولت ایران را عملا وادار کردند تا این منابع اقتصادی را در اختیارشان قرار دهد. این اقدام با استفاده از سیاست پولی و به ویژه کاهش ارزش پول ایران، بسط عرضه پول و افزایش اعتبارات انگلیس و شوروی به انجام رسید. به زبان ساده، کل قضیه، یعنی کاهش ارزش پول، انتشار اسکناس و اعطای وام به انگلیس و شوروی دزدی مسلحانهای بود از ملتی بسیار ضعیف و فقیر...»
محمود قرآنینوشاد میگوید: «شورویها به هر بهانهای دست تطاول بر مال و جان ایرانیان میگشودند و از رفتارهای غیر اخلاقی هم ابایی نداشتند. از جمله اقداماتی که نیروهای شوروی در نقل و انتقالات نظامیشان انجام میدادند، سرقت اموال عمومی و شخصی بود. به گونهای که وقتی هنگ سوار شوروی آماده حرکت به سمت کشورشان بود، اموال سربازخانه بیمارستان را فروختهاند، بد مستی و شلوغ کاری کردند...»
گسترش و شیوع بیماریهای مختلف
دستاوردهای این جنگ برای مردم ایران قحطی، گرانی و شیوع بیماریهای مختلف بود. در این میان تیفوس، یکی از مهلکترین و شایعترین این بیماریها به شمار میرفت که روزانه تعداد زیادی را به کام مرگ میکشاند. اگرچه بیماری تیفوس، پیش از جنگ جهانی دوم نیز شیوع داشت و جامعه ایران با آن بیگانه نبود اما تیفوسی که در خلال این جنگ در ایران شایع شد، در مقایسه با موارد مشابه، بسیار گستردهتر و مهلکتر بود.
اغلب اسرای لهستانی که وارد ایران میشدند، بیمار بودند و لباسهایشان کثیف و آلوده به انواع میکروبهای مهلک بود که پس از استحمام به آنها لباس جدید میدادند و لباسهای کثیف و آلوده آنها، بدون آنکه ضدعفونی شود، در مقابل مبلغ مختصری به ایرانیان بیبضاعت و فقیر فروخته میشد. (آرشیو اسناد وزارت امور خارجه 2-24-1321 ش)
تلفات و خسارات جنگ جهانی دوم
در جنگ جهانی دوم قریب به 27. 5 میلیون از مردم شوروی به کام مرگ رفتند، یعنی روزی 18 هزار نفر. پنجاه درصد این کشته شدگان خارج از شرایط «عادی» جنگ جان خود را از دست دادند. به جز این افراد، 3 میلیون روس در اردوگاه های آلمان و به ویژه در اتاق های گاز از پای درآورده شدند.
در بلاروس یک میلیون و 800 هزار نفر کشته شدند و در لنینگراد هم یک میلیون نفر قربانی 900 روز محاصره گشتند. حدود پنج میلیون شهروند لهستانی در طول جنگ جهانی دوم به دست نیروهای آلمان به قتل رسیدند که نزدیک به دو میلیون نفر آنان، غیر یهودی و سه میلیون نفر دیگر از یهودیان مقیم لهستان بودند، این رقم بیش از 16 درصد جمعیت آن کشور را نسبت به سال 1939 تشکیل می داد.
?
تلفات آلمان در جنگ جهانی دوم در برخی منابع 5 میلیون نفر اعلام شد که 3/3 میلیون نفر آن سرباز و 1/7 میلیون آن (تخمینی) افراد غیرنظامی بودند که در بمباران کشته شدند. پس از پایان جنگ جهانی دوم اعلام شد که 1/3 میلیون تن بمب توسط متفقین بر بسیاری از شهرهای آلمان فرو ریخته شده که نتیجه آن بی خانمانی 8 میلیون آلمانی بود.
همچنین 12 میلیون نفر در طول جنگ جهانی دوم بر اثر قحطی در چین، ایران، اندونزی، هندوچین فرانسه و هندوستان جان خود را از دست دادند که این تعداد تلفات، اغلب در آمارهای تلفات جنگ، از قلم افتاده اند. کل رقم کشته شدگان جنگ جهانی دوم که مرگبار ترین نبرد تمام تاریخ است، بین 50 تا 70 میلیون نفر تخمین زده می شود.
?
جنگ جهانی دوم و درس های آن
آلمانیها شش میلیون نفر را در کشورهای زیر سلطه خود و حدود بیست میلیون نفر را در شوروی سابق کشتند. ژاپنیها بنا بر برآوردهای مختلف بین ده تا سی میلیون نفر را در فاصله 1930 تا 1945 در منچوری و چین و آسیای جنوب شرقی به فجیعترین شکل شکنجه داده و کشتند. متفقین از طریق بمباران با بمبهای متعارف بر شهرهای آلمان و ژاپن و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی مرتکب بزرگترین جنایات شدند.
?
بهای این خشونتهای گسترده را امروز ما میدهیم: خشونتهای باورنکردنی و بیرحمیهای رسانهای شده در قالب سازمانهای هولناکی چون داعش و القاعده، تروریسم جهانی، قرار گرفتن یک فرد دیوانه چون ترامپ در راس بزرگترین قدرت نظامی جهان، در حالی که کلید شروع جنگ جهانی سوم را در دست دارد؛ جنگی که نتیجه آن را میتوان پایان جهان دانست.
در یک کلام، تجربههای تاریخی به هر صورتی تفسیر شوند، تجربههایی انسانی و زیستشدهاند و دارای تبعاتی هستند که به صورت کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت چون اشباحی سرگردان بازمیگردند. جنگ جهانی دوم یکی از هولناکترین این تجربهها بود، اینکه امروز بتوانیم از آن درسهای لازم را بگیریم به خود ما و نه هیچکس دیگر برمیگردد.
خبرگزاری اتاق خبر 24
مطلبی دیگر از این نویسنده
خروج گام به گام از مذاکره ای نافرجام
مطلبی دیگر در همین موضوع
جنگ پیچیده، صلح پیچیده
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
چیزهایی که درباره امر به معروف به ما نمیگن (بخش دوم)