تشویق یا تنبیه؟: تحسین کلامی، وعده ی تهیه ی وسیله ی مورد نیاز فرزند و… به عنوان شیوه های مرسوم تشویق از سوی والدین استفاده می شود و برای تصحیح رفتارهای نامناسب فرزندان از نصحیت کردن و روش های تنبیهی مانند سرزنش، با صدای بلند ملامت کردن، ناسزا گفتن، تنبیه جسمی و… استفاده می کنند.
در واقع در به کارگیری تشویق و تنبیه، ما معمولا از روش های تقلیدی و تکراری که از والدین خود یاد گرفته ایم یا در اطرافیان خود دیده ایم استفاده می کنیم حال آن که تنبیه و تشویق اگر می خواهیم اثر بخش باشد، ضرورت دارد تا مطابق اصول آن انجام شود. تقريباً هر كسي در روز نوعي تشويق يا تنبيه را مستقيم يا غير مستقيم ، ارادي يا غير ارادي بر ديگران و يا كسي بر او روا مي دارد . امّا احتمالاً كمتر از ماهيت تشويق و تنبيه و نتايج و عواقب واقعي آن اطلاع دارد .
نادیده گرفتن اصول این دو شیوهی تربیتی، باعث میشود والدین در موارد بسیاری سرخورده و ناامید شوند. آنها اغلب شکایت میکنند که اولادای این دوره و زمانه فرق کردهاند؛ اما فراموش میکنند این والدین استند که باید شیوههای رفتار صحیح با فرزندان را بیاموزند و در واقع آن زمان که بدانند چگونه مناسب با فرزندان، مقتدرانه تعامل داشته باشند، تلاشهایشان به نتیجه خواهد رسید.
اگر میخواهید تشویق اثرگذار باشد هر گاه رفتار خاص فرزند خود را میپسندید بلافاصله باید تشویق کنید نه اینکه چند ساعت بعد یا چند روز بعد.
گاهی ما به دلیل غافلگیر شدن از رفتار فرزند یا جالب بودن حرفی که زده است، ناخواسته رفتار او را با خندیدن یا توجه زیاد و تعریف کردن آن برای اطرافیان تقویت میکنیم.
همواره بهتر است تاکید ما بیشتر بر روی تشویق باشد؛ اما ما گاهی مجبوریم از تنبیه هم استفاده کنیم. تنبیه به معنای آشنا کردن طفل با پیامد و نتیجهی رفتار نامناسب است؛ تا دیگر رفتار نامناسب را تکرار نکند.
هماهنگی والدین در تشویق و تنبیه با یکدیگر، قاطعیت داشتن و انجام آن پس از عمل، از دیگر اصولی است که حتما باید رعایت شود.
بعضی از والدین فقط به رفتارهای بد طفل حساس استند و در مواقعی که او رفتار خوب و شایسته ای دارد از او غافل اند ولی به محض اینکه او رفتار بدی انجام می دهد واکنش نشان می دهند. والدینی که این گونه استند به احساس ارزش مند بودن فرزند صدمه می زنند.
گاهی اوقات زمانی که فرزند کار مناسبی انجام داده است مثلا یک کار دستی درست کرده است و نظر والدین را در مورد آن می خواهد ممکن است در آن لحظه والدین به دلیل خستگی، ناراحتی یا خشم نسبت به موضوعاتی که ارتباطی با طفل ندارد به او بی توجهی کنند یا حتی با پرخاشگری او را پس بزنند.
در مورد این موضوع صحبت شد، گاهی والدین با خنده، شوخی و یا توجه زیاد به رفتار نامناسب فرزند به رفتار او پاداش میدهند.
والدین به دلیل بیحوصلگی، مصروف بودن به کار و یا… گاهی ممکن است اگر کودک رفتار نامناسب داشته، بسیار بیتوجه از کنارش بگذرند.
بعضی از والدین حاضر نیستند روش فکری خود را به نفع کودک تغییر دهند و تغییر رفتار برای آن ها کار بسیار دشوار می شود. مثلا بعضی از والدین وقتی به فرزندان خود در مورد رفتار مناسب و نامناسب به صورت کلامی توضیح می دهند، انتظار دارند تا تمام عمر آن گونه رفتار کند. بنابراین پس از مدتی به بی اثر بودن شیوه های تنبیهی و تشویقی خود پی می برند و به جای این که تلاش کنند روش خود را تغییر دهند، فرزند خود را مقصر می دانند و می گویند که فرزندشان با بقیه فرق دارد؛ در صورتی که علت اصلی مشکل از عمل کرد آن هاست.