در عصری زندگی میکنیم که تنها زمان استراحت مغز ما، زمانی است که به توالت می رویم! سپس در حالی که چشمهایمان بازتر شده بیرون می آییم و بقیه هم به شوخی میگویند: "چشات وا شد ها"...
بله چشمها و نماینده جغرافیایی شان در مغز، داشتند زیر رگبار نوتیفیکیشنهای گوشی و پریشان فکریها نیمسوز میشدند!
پس با این اوصاف عجیب نیست که سیگار، این فرسایشگر ریه، تبدیل به تنها فرصت مدیتیشن بشود، آن هم به کمک ماده شیمیایی نیکوتین!
به یک مثال دیگر توجه کن:
وقتی از سالن سینما بیرون می آیی و در روشنایی روز قدم میگذاری، چشمهای تو تا چندین ثانیه اذیت میشوند.
طول میکشد تا سلولهای حساس به نور در سطح چشمهای تو با میزان نور محیط هماهنگ بشوند.
ابتدا چشمهایت را کوچک میکنی .. سپس با دست جلوی تابش نور خورشید را میگیری تا آرام آرام عادت کنی.
این به چه معناست؟ یعنی بدن تو برای وفق دادن خودش با شرایط جدید احتیاج به زمان و همراهی تو دارد!
این یک مثال ساده بود اما …
در نبود سیگار چه کنیم؟
قضیه در ابعاد ذهن کمی پیچیده تر از جسم تو است.
اگر سال هاست که در اتاق ِ تاریک ِ عادت به سیگار باقی مانده ای، وقتی می خواهی از این سینمای پر از دود خارج بشوی،
نمی توانی صرفا به خودت بگویی “چند روز نمیکشم تا خود به خود حل بشه به نبودش عادت کنم!”
سینمای ذهن انسان صدها زاویه و بُعد مختلف دارد. به همان راحتی که چشمت با نور خورشید عادت می کند نیست.
یا حدقل برای وسوسه نشدن و آداپتیشن با شرایط جدید باید اصول تطابق با زندگی بدون سیگار را یاد بگیری!
برای زندگی بدون سیگار به تمرکز عمیق تری احتیاج داری. فکرهای ما یکی از پرسرعت ترین روالهای موجود در طبیعت هستند!
بله! فکرها با سرعت برق و باد از میان رشته های عصبی بدن تو پالس می دهند.
آیا برای رانندگی افکارت آن هم با این سرعت سرسام آور هیچ گواهینامه ای داری؟
با آن سرعت سرسام آور افکارت، هیچ بعید نیست با مغلطه ها و هوس های سیگار تصادف کنی! در ترافیک وسوسه ها گیر بیفتی!
اما خبر خوب اینکه همزمان با درک هندسه ی این فضا، آرام آرام کنترل تو روی افکارت بیشتر می شود.
آرام آرام در این جاده، دانایی تبدیل به توانایی می شود.
شاید سخت است که دیگران را ببینی با ترک های به قول خودشان “یابویی” دارند روزگار میگذرانند اما …
تا وقتی بتوانی مثل یک شیر روی ذهن خودت تسلط داشته باشی.. چرا به سراغ مثالهای بدقواره و ناکارآمدی مثل “یابو” برویم...
بنابراین این سوال که ترک سیگار چند روز طول می کشد برای هر شخص به میزان آداپته شدن ذهن او با زندگی بدون سیگار پیوند دارد:
به توجه و تمرکزی که برای لمس تجربیات عمیق و لذت بردن مغزت می گذاری!
که اگر این کار را نکنی، هزار و یک مارلبرو وینستون و کنت آماده خدمت رسانی هستند:)
کامنتها را میخوانم و پاسخ میدهم!
