من اساسا آدم تنبلی هستم، این تنبلی گاهی در رسیدگی به کارهای خانه هم دیده میشه، خصوصا در شستن ظرفها، سعی همیشگیم این بوده که نزدیک سینک هم نرم، البته یه دلیل اصلی این ماجرا اینه که سینک ظرفشویی خونه ما یک لگن داره، و به نظرم بهترین اتفاق یک خونه میتونه سینک ظرفشویی با دو لگن باشه :)
تازگی ها اما از یه متد خود ساخته استفاده میکنم، که هم باعث شده راحت ظرفها رو بشورم، هم باعث شده با یه نگاه سیستماتیک، مشکلات دیگه ای از شخصیت و زندگیم رو حل کنم!
چطوری؟
همه ما در طول روز مشکلات زیادی داریم، با خودمون، با دیگران، تو خیابون و... گاهی این مشکلات و اتفاق ها مثل خوره میاد تو مغز ما و ول نمی کنه، گاهی تا رخت خواب هم با ما میاد، متد من اینه که موقع شستن ظرفها هر ظرف رو یکی از اون مشکلات در نظر می گیرم، یکی از اون بغض ها، یکی از اون آدمهایی که در طول روز باهاشون مشکل داشتم، یکی از اون کارهایی که انجام نشده و...
قاشق و چنگال ها مشکلات کوچیک هستن، ظرف ها و لیوان ها دردسرهای بزرگتر، قابلمه معمولا اون مشکل یا شخصی هست که دو سه روز آزارم داده، بعد با حرص تمام میفتم به جونش، حسابی تمیزش میکنم، در همان موقع خیلی دقیق و جدی فقط و فقط به همون یک مشکل دقت میکنم، از ابعاد مختلف بررسی می کنمش، بعد میشورمش و میذارمش کنار، تو ذهنم میگم این رو تموم کردم، از ذهنم خالی می کنمش، حالا بعدی،....
همینطوری طی یه فرایند پانزده دقیقه ای، هم ظرفها شسته شدن، هم مقادیر زیادی بغض و نفرت و خستگی و حرص و... رفع شده.
اگر یاد بگیرم با همه موارد زندگیم اینطور شوخ و شنگ و فانتزی برخورد کنم احتمالا زندگی راحت تری خواهم داشت.