رویدادهای دی ماه 98 که همزمان با آغاز سال نوی میلادی بود، در رسانه ها اعم از رسمی و غیر رسمی ( منظور توییتر، اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام ) بازتاب های جالب توجهی داشت. رسانه ها رسمی _ دولتی یا خصوصی_ وابسته یا مستقل رویکردهای متفاوتی به اتفاق های دی ماه داشتند. شاید بعضا همسو و همراه بودند اما در بطن پردازش خبری رویکردهای متفاوتی وجود داشت. نکته اینکه پیش از بررسی رسانه ها باید مرجع حمایتی آنها نیز مدنظر قرار گیرد. یعنی اینکه آیا آن رسانه مستقل است یا وابسته به یک نهاد یا سازمان یا دولت؟ برای مثال در ایران خبرگزاری ایسنا، ایرنا، روزنامه ایران و روزنامه شهروند دولتی هستند. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی ( رهبری )، روزنامه همشهری وابسته به شهرداری، روزنامه شرق و اعتماد وابسته به جریان اصلاح طلب، روزنامه کیهان و اطلاعات ( البته با دو نگاه متفاوت) وابسته به حکومت، خبرآنلاین وابسته به جریان اصولگرا است. در رسانه های خارجی نیز، سی.ان.ان وابسته به جریان دموکرات، فاکس نیوز وابسته به جمهوری خواهان، رویترز وابسته به دولت انگلستان، واشنگتن پست گرایش به دموکرات ها هستند. از این منظر بنده صرفا به عنوان یک فعال رسانه ای نه کارشناس رسانه ای، این رویدادها را به دو دسته بحران و ابر بحران تقسیم بندی کرده و نوع واکنش رسانه های رسمی (دولتی یا غیردولتی و داخلی و خارجی) و همچنین رسانه های غیررسمی را مطرح می کنم. البته نقدهایی وارد بوده و کاستی هایی وجود دارد که آن به دلیل دانش اندک بنده است.
بحران ها:
فروریختن سقف مدرسه ای در یکی از روستاهای شهرستان میناب
مساله تعرض به ساحل مقام در استان هرمزگان
سقوط هواپیمای مسافری بری اوکراین
درگذشت تعدادی از افراد حاضر در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی در کرمان
آتش سوزی در جنگل های استرالیا و از بین رفتن 500 میلیون حیوان
ابر بحران ها:
ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس
حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه نظامی آمریکا در عراق
به طور حتم حادثه آتش سوزی جنگل های استرالیا یک ابربحران است که اثرات محیط زیستی آن در آینده مشخص می شود، اما همیشه مساله سیاست بر همه مسایل ارجحیت داشته و رسانه ها ترجیح دادن چالش پیش آمده میان ایران و آمریکا را در صدر اخبار خود قرار دهند. از نظر ارزش های خبری یعنی دربرگیری، اثرگذاری، استثنا بودن به مراتب ترور سردار سلیمانی و واکنش متقابل ایران دارای بیشتری ارزش خبری در لحظه است.
اما رویکرد رسانه ها به این رویدادها فارغ از بحران یا ابربحران بودنشان چگونه بود. رسانه ها در این تمامی ایران رویدادها به چند گروه تقسیم بندی می شوند:
رسانه های جریان ساز، رسانه های واقع گرا ( عقلانی )، رسانه های موج سوار، رسانه های تهییج کننده/ برآمده از احساسات ( چه دارای اخبار موثق و چه اخبار غیرموثق )، رسانه های خنثی ( بی طرف )، رسانه های بلاتکلیف
در حوزه بحران ها عموما هم رسانه های داخلی و هم رسانه های خارجی در دسته رسانه های جریان ساز و واقع گرا قرار می گیرند. علت این مساله در دسترس بودن سوژه برای همه خبرنگاران، محل وقوع حادثه و در دسترس بودن منابع خبری است. این مساله حتی شامل رسانه های غیر رسمی نیز می شود که می توان اخبار موثق و قابل استناد را در حوزه رویدادهای بحرانی مشاهده کرد.
اما مساله اصلی در حوزه رویدادهای ابر بحران است. در این حوزه رسانه های رسمی ایران از رسانه های رسمی خارجی عقب ماندند. در عین حال شبکه های اجتماعی نیز تا حدودی نتوانستند به منبع قابل استنادی در این حوزه تبدیل شوند.
رسانه های رسمی داخلی عمدتا موج سوار، دنبال رو، تهییج کننده و حتی بلاتکلیف بودند. جالب آنکه عمده خبرهای مربوط به حمله موشکی ایران در رسانه های داخلی بازتابی از گزارش های و اخبار رسانه های خارجی و حتی بعضا مواضع هنرمندان خارجی در شبکه های اجتماعی بود: یعنی ترجمه.
حتی این مساله درباره شبکه های اجتماعی نیز صادق بود که بعضا با استناد به اخبار رسانه های خارجی، مطالب را منتشر می کردند.
کافیست به کلیدواژه های به کار رفته در تیتر و متن خبرهای رسانه ها توجه تا نوع کارکرد آنها را مشاهده کرد. کلید واژه هایی مانند انتقام، جنگ، تلافی، سقوط، تخریب و... عموم از جنس واژه های غیرواقعگرایانه هستند و بیشتر کاربرد موج سوار و تهییج کننده است. البته کارکرد این کلمات در جای خود در قالب تحلیل های کارشناسانه می تواند جنبه واقعگرایانه به خود بگیرد.
رسانه های رسمی داخلی که بنده آنها را رصد کردم و بر اساس اخبار منتشر شده آن به رفتار رسانه ای آنها پی بردم:
ایسنا، فارس، مهر، ایلنا، ایرنا،صداوسیما و باشگاه خبرنگاران جوان، تسنیم، دیپلماسی ایرانی، خبر آنلاین، بازتاب، تابناک،عصر ایران، انتخاب، انصاف نیوز، اعتمادآنلاین، روزنامه شرق، روزنامه اعتماد، روزنامه شهروند، روزنامه اطلاعات، روزنامه کیهان و روزنامه وطن امروز.
رسانه های رسمی خارجی که مورد بررسی قرار گرفت:
رویترز، بی.بی.سی جهانی، سی.ان.ان، ای پی، ای.اف.پی، یورونیوز (فارسی )، بی.بی.سی فارسی، رادیو فردا، رادیو صدای آمریکا ( وی.او.ای ) ایران اینترنشنال، الجزیره، العربیه، ان.چ.کی، ان.بی.سی، واشنگتن پست، فارین افرز، نیویورک تایمز، گادرین، فاکس نیوز و آسوشیتدپرس.
همانطور که گفتم در حوزه بحران، تمامی رسانه های داخلی و خارجی عمدتا واقعگرایانه، بعضا تهییج کننده (دارای منبع موثق و بدون از حاشیه ) بودند.
اما درباره ابر بحران با رویکرد به ترور سردار قاسم سلیمانی و همچنین حمله موشکی ایران اینگونه نبود. در روز حادثه ترور سردار سلیمانی همه رسانه های داخلی رویکردی صرفا تهییج کننده کننده داشتند. رسانه های خارجی رسمی به دو گروه فارسی زبان و انگلیسی زبان نیز رویکردی موج سوارگونه، بلاتکلیف و بعضا تهییج کننده ( بدون منبع موثق به خصوص فارسی زبانان)داشتند. اما پس از گذشت دو روز از واقعه ترور که همچنان رسانه های داخلی رویکرد تهییج کننده داشتند، بعضی رسانه های رسمی خارجی به دو گروه موج سوار/تهییج کننده و واقع گرا تبدیل شدند.
رسانه های خارجی فارسی زبان از جمله ایران اینترنشنال، رادیو صدای آمریکا صرفا نقش تهییج کننده ( ایجاد هیجان احساسی بدور از رویکرد عقلایی) و موج سوار را بازی می کردند. رسانه های انگلیسی زبان نیز مانند فاکس نیوز، الجزیره، العربیه، آسوشیتدپرس همان نقش رسانه های خارجی فارسی زبان را بازی می کردند. رویترز، یورونیوز، ای پی و ای اف پی رویکرد خنثی و بی طرفانه داشتند. ان بی سی، سی ان ان، بی بی سی جهانی، واشتنگتن پست، نیویورک تایمز و فارین افرز سعی کردند از این فضا فاصله گرفته و به سمت واقع گرایی سوق پیدا کنند. هرچند که برخی بلاتکلیفی ها در تعیین مواضع در برخی اخبار آنها مشاهده می شد.
در مورد پاسخ متقابل موشکی ایران، بعضا جای رسانه ها در رویکردشان به رویداد تغییر می کرد. اما همچنان رسانه های خارجی فارسی زبان، موضع تهییج کننده و موج سوار را تکرار کردند. اما در مورد رسانه های خارجی انگلیسی زبان به دلیل دسترسی بهتر به منابع خبری حادثه اعم از نیروهای نظامی- امنیتی، محل حادثه و همچنین طرف مقابل غیر از فاکس نیوز، الجزیزه و العربیه ما بقی سعی بر واقع گرایانه بودن داشتند. که در این میان سی ان ان رویکرد نقادانه نیز به اقدامات تحریک آمیز آمریکا که موجب واکنش ایران شد نیز داشت. یورو نیز همچنان بر موضع خنثی و بی طرفانه ماند.
متاسفانه رسانه های داخلی غیر از مساله اعلام خبر آغاز پاسخ ایران به اقدام آمریکا _ به دلیل در دسترس بودن منبع خبر _ در دیگر موارد از رسانه های انلگیسی زبان عقب مانند و بعضا در انتظار اخبار منتشر شده از سوی رسانه های خارجی بودند و به پوشش آن در قالب ترجمه پرداختند. در عین حال همچنان رویکرد موج سوارانه و تهییج کننده خود را حفظ کردند. روزنامه کیهان، وطن امروز و سایت های خبری تسنیم، فارس و مهر نیز رویکرد تهییج کنندگی آنها بیشتر از موج سواری بود.
به نظر می رسد موضوع درباره بررسی رسانه ها در حادثه دی ماه اعم از رویدادهای بحران زا و ابربحران زا، نیازمند تحلیل دقیق کارشناسان محتوایی است. من هم صرفا به همین اندازه اکتفا می کنم هرچند موارد به صورت فکت و موردی وجود دارد که می توانم به آن استناد کنم اما زیاده نویسی است. صرفا به این جمله بسنده می کنم که در حوزه رسانه های داخلی برآیند حاصله چه در حوزه بحران و چه ابر بحران، ابتدا ایسنا و سپس ایرنا، اعتماد آنلاین، خبرآنلاین و دیپلماسی ایرانی نمره قابل قبولی می گیرند. در روزنامه ها نیز روزنامه همشهری و ایران و سپس شهروند و سپس اعتماد می توانند مورد توجه قرار گیرند. در رسانه های خارجی انگلیسی زبان، سی ان ان، یورونیوز، بی بی سی جهانی و در رسانه های مکتوب، نیویورک تامیز، فارین افرز و گاردین را مورد توجه قرار داد. متاسفانه شبکه های اجتماعی به دلیل تسریع در انتشار خبر به نقل منابع نتوانستند نمره خوبی بگیرند و به عنوان منبع خبری مورد توجه باشند. اما توانستند صرفا در حوزه اطلاع رسانی و اظهارنظرها عمل کنند. به طور حتم دیدگاهایی مطرح می شود و پرسش هایی مدنظر قرار می گیرد که بنده می پذیرم.