هویت امری تاریخی و دارای دو رویکرد فردی و اجتماعی است و فکر می کنم در مواجهه با پدیده بحرانی کرونا هر دو رویکرد فردی و اجتماعی هویت « ما » آشکار شده است. به نظر می رسد « کیستیِ » امروز ما برآمده از همان هویت و فرهنگی است که در تعریف عام یعنی نوع و شیوه حیات انسانی در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و… که در دایره لغات عامه تمدن نامیده می شود. « ما » خود را تمدن ساز، با فرهنگ، دارای تاریخ و ریشه می دانیم؛ اما آیا امروز این « ما » همان «ما»ی تاریخ ساز، دارای فرهنگ و تاریخ و دارای تمدن است؟ شاید باید بپرسیم که امروز من، تو، او و ما، کیستیم؟ آیا ما امروز غیر از نام و نشان چیز دیگری هستیم؟ هویت یعنی ذات؛ معرفتی فراتر از نام و نشان؛حال ذات امروز «ما» چیست؟ مسئولیت پذیری و مسئول بودن در مقابل خود، اطرافیان و جامعه چقدر در شکل گیری هویت و کیستی سهم دارد؟ آیا کیستی امروز « ما » همان حرکت هیجانزده عبور از سد پیشگیری از گسترش بیماری کروناست در شمال است؟ یا احتار ماسک و مواد ضدعفونی کننده؟ یا نترسیدن ( که البته نباید ترسید ولی باید احتیاط کرد (از بحران پیش آمده و اینکه مرگ برای همسایه است؟ یا پرستاریست که عروسی خود را لغو و از زمان اعلام نیاز تا به امروز در بیمارستان خدمت می کند؟آیا اینجا می توان از جز به کل رسید و گفت یک مشت نمونه یک خروار است؟ آیا رفتار تعدادی از مردم برای رفتن به شمال یا حضور تعدادی از مردم در بازار یا صف ها و… با وجود هشدارها نمونه یک مشت است؟ اگر بپذیریم هویت در رابطه با دیگری است که خودنمایی می کند و به مرتبه ظهور می رسد و آگاهی نسبت به هویت به نوعی بازگشت شناخت به خود است، آنگاه این دیگری کیست که من می توانم بر اساس آن به شناخت خود برسم؟ آیا دیگریِ من، آن پرستار یا دکتر است که در نهایت آنچان غرق در وظیفه می شود که جان می بازد؟ یا دیگری من آن فردیست که خرسند از شکستن سد ورود به شمال و نادیده گرفتن هشدارهاست؟ یا دیگری، نظام سیاسی و حکومت من است که بازتاب رفتارهای جامعه است؟ آیا کیستی امروز «ما» مصداق از ماست که بر ماست؟ گاهی فکر می کنم این بخش از شعر فریدریش هولدرلین شاعر آلمانی برای جامعه تو در تو، حیرت انگیز و شبکه ای ایران که هر روز انواع تنش ها، تناقض ها، ابهام ها و بینظمی اجتماعی و ناکارآمدی را تجربه می کند، درست باشد:
نشانه ای هستیم «ما»
ناخوانا.