معمولا افرادی که در صنعت کار کردن نگاهشون به خیلی چیزهای پیرامونشون از زاویه صنعت است. مثلا این وسیله چطور درست شده و چه ماشین آلات و تجهیزاتی برای اون استفاده شده و از این قبیل موارد و اگه اون وسیله چینی (MADE IN CHINA ) باشه که میرن تو این فکر که مگه میشه با این قیمت توی ایران تولید کرد؟ این قیمت مواد اولیه اش هم نمیشه! تازه سربار تولید و هزینه قالب و دستمزد کارگر و ... چی میشه ؟! سود تولید کننده و تاجر و گمرک و ... رو هم بزاریم روش دو سه برابر میشه و این چشم بادومی ها واقعا چطوری با این قیمت تولید می کنند؟! بعد هم برای آروم کردن دل خودش میگه بابا دولتشون کمکشون میکنه و وامهای با بهره صفر میده و جایزه صادرات میده و کارگر اونجا زیاده و ارزون و چند تا بهانه دیگه ...
بعضی وقتها هم میره به عالم تخیل که ما هم میتونیم و اگه به کارخانه های ما هم وام بدون سود بدن و کارگر ارزان و مواد اولیه با قیمت مناسب از این بهترش رو تولید میکنیم و حتی صادرش میکنیم به چین و ما چین!! و در این تخیل غوطه ور میشه و شروع میکنه به راه اندازی کارخانه و تولید انبوه :
میره تقاضای مجوز برای تولید میکنه و کمتر از دو ساعت تمام مجوزات و پروانه های لازم رو بهش میدن! میره بانک با اون مجوزات تسهیلات با بهره 1% بهش میدن و هنوز از بانک بیرون نیامده که پیامک واریز وامش براش میاد! بعد میره شرکت شهرک های صنعتی و تا مجوزات رو نشون میده میگن بفرما این سوله با اقساط 10 ساله در شهرک صنعتی در خدمت شما! خلاصه ماشین آلات رو میخره و نصب و راه اندازی میکنه و شروع میکنه به تولید انبوه ! نیروهای تولید و کنترل کیفیت رو میبینه که دارن با جونِ دل کار میکنند و دستگاهها هم همینطور قطعه تولید میکنند و میریزن توی باکسها و انواع سیستمهای ISO و بهرهوری و خطاناپذیرسازی رو پیاده سازی کرده و همه چیز بر وفق مراد است و تولید رو به راه!
آماده مذاکره با شرکتهای بازرگانی خارجی میشه برای صادرات که یکباره خانمش با صدای بلند میگه مرد کجایی؟!
ببین توی این گروه نوشته دلار شده 20 تومن (پیشواز حذف چهار صفر رفتن) و سکه شده 8 تومن (احتمالا پیشواز حذف سه صفر بعدی در چند سال دیگه هم رفتن)!
خلاصه این بنده خدا از عالم تخیل صنعتیش میاد بیرون و میگه اینا همش توطئه است و میخوان صنعت رو به زانو در بیارن ولی عمراً اگه بتونن!! صنعتی خواهیم ساخت نمونه!!