«ترجمۀ مقالۀ ۵ نمونه مارکتینگ پلن از سایت هاباِسپات، نوشتۀ کلیفورد چی»
ترجمه: حمید مهدیزاده
شما انجامش دادید.
شما الان برای مدتی جلودارِ چالشهای بازاریابی محتوایی سازمانتون شدید، و عملکرد تیم شما، رئیس شما رو قانع کرده که بازاریابی محتوا رو بهطور کامل بپذیره. اگرچه یه مشکل کوچیک وجود داره.
رئیس شما از شما میخواد که یه برنامه بازاریابی (مارکتینگ پلن) براش بنویسید و ارائه کنید، اما شما تا حالا چیزی شبیه به این انجام ندادید. شما حتی نمیدونید که از کجا باید شروع کنید.
خوشبختانه، ما بهترین برنامههای بازاریابی محتوایی رو برای کمک به شما جهت نوشتن یه برنامه بازاریابی منسجم که ریشه در اطلاعات (آمار) داره و نتایج واقعی تولید میکنه، گلچین کردیم.
به خوندن ادامه بدید تا متوجه بشید که یه برنامه بازاریابی (Marketing Plan) چیه و چهجوری تعدادی از بهترین برنامههای بازاریابی، استراتژیهایی که به کسبوکار مربوط به خودشون خدمت میکنن رو اجرا میکنن.
· برنامه بازاریابی چیه؟
· چهجوری یه برنامه بازاریابی بنویسیم؟
· نمونههای برنامه بازاریابی
برنامه بازاریابی یا مارکتینگ پلن چیه؟
یه برنامه بازاریابی یه نقشۀ راه استراتژیکه که کسبوکارها از اون برای سازماندهی، اجرا و دنبال کردن استراتژی بازاریابیشون تو یه دورۀ مشخص استفاده میکنن. برنامه بازاریابی میتونه شامل استراتژیهای بازاریابی مجزا برای تیمهای مختلف تو یه شرکت باشه، ولی همۀ اونها به سمت هدفهای کسبوکار یکسان کار میکنن.
به خاطر داشته باشید که بین برنامه بازاریابی و استراتژی بازاریابی تفاوت وجود داره.
استراتژی بازاریابی در مقابل برنامه بازاریابی
یه برنامه بازاریابی توصیف میکنه که چهجوری یه کسبوکار یه مأموریت یا هدف خاص رو به نتیجه میرسونه. این شامل اینکه اونها از کدوم کمپینها، محتوا، کانالها و نرمافزار بازاریابی استفاده میکنن تا تو اون مأموریت اجرا و موفقیتش رو دنبال کنن. یه برنامه بازاریابی حاوی یک یا تعداد بیشتری استراتژی بازاریابیه. این چهارچوبیه که از اون، همۀ استراتژیهای بازاریابی شما ایجاد شدهن و به شما کمک میکنه هرکدوم از استراتژیهاتون رو به یه عمل بازاریابی و هدف کسبوکار بزرگتر متصل کنید.
برای مثال، شرکت شما در حال راهاندازی یه محصول نرمافزاری جدیده که نیاز به مشتریهایی برای ثبتنام داره. این، نیاز به دپارتمانِ (بخشِ) بازاریابی داره که یه برنامه بازاریابی که به معرفی این محصول به صنعت و آوردن ثبتنامهای مطلوب (خواسته شده) طراحی کنه. دپارتمان تصمیم میگیره یه بلاگ مختص این صنعت، یه سری ویدوی یوتوب جدید برای ایجاد مهارت، و یه حساب تو توئیتر برای پیوستن به مکالمههای مرتبط با این موضوع راهاندازی کنه. همۀ اینها به جذب کردن یه مخاطب و تبدیل این مخاطب به کاربر نرمافزار خدمت میکنن.
میتونید تفاوت بین برنامه بازاریابی و سه استراتژی بازاریابی این کسبوکار رو ببینید؟
تو مثال بالا، برنامه بازاریابی این کسبوکار به معرفی محصول نرمافزاری جدید به بازار و آوردن ثبتنام برای اون محصول اختصاص داده شده.
این کسبکار اون برنامه رو با سه استراتژی بازاریابی اجرا میکنه: یه بلاگ صنعتی جدید، یه سری ویدیوی یوتوب، و یه حساب توئیتر.
البته این کسبوکار ممکنه همچنین این سه چیز رو یه استراتژی بازاریابی بزرگ که هرکدوم استراتژی محتوای مخصوص به خودشون رو دارن، در نطر بگیره. اینکه میخواید برنامه بازاریابی شما چقدر دارای جزئیات زیاد باشه، بستگی به خودتن داره. به هر حال، مجموعهی مشخصی از مراحل وجود داره که همۀ برنامههای بازاریابی تو ایجادشون، باید طی کنن. در زیر یاد بگیرین که اونا چی هستن.
چهجوری یه برنامه بازاریابی بنویسیم؟
۱. مأموریت کسبوکار خودتون رو تعیین کنید.
۲. شاخصهای اجرایی کلیدی (KPI) رو برای این مأموریت مشخص کنید.
۳. پرسونای خریداران خودتون رو شناسایی کنید.
۴. استراتژیها و محتوای اولیۀ خودتون رو شرح بدید.
۵. کوتاهیهای (از قلم افتادگیهای) برنامۀ خودتون رو بهوضوح معین کنید.
۶. بودجۀ بازاریابی خودتون رو معین کنید.
۷. رقیب خودتون رو شناسایی کنید.
۸. بهطور کلی، شرکتکنندههای در برنامۀ شما و وظایف اونها رو مشخص کنید.
۱. مأموریت کسبوکار خودتون رو تعیین کنید.
اولین قدم شما تو نوشتن یه برنامه بازاریابی اینه که مأموریت کسبوکار خودتون رو تعیین کنید. اگرچه این مأموریت برای دپارتمان بازاریابی شما مشخصه، باید به بیانیۀ مأموریت اصلی کسبوکار شما خدمت کنه. مشخص (دقیق) باشید، اما نه خیلی مشخص. شما مقدار زیادی فضای خالی تو این برنامه بازاریابی برای مفصل شرح دادن اینکه چهجوری میخواید مشتریهای جدید رو بهدست بیارید و این مأموریت رو انجام بدید، دارید.
برای مثال، اگه مأموریت کسبوکار شما «رزرو سفر را تبدیل به تجربهای دلانگیز کردن» هست، مأموریت بازرایابی شما ممکنه «جذب مخاطب از مسافران، آموزش آنها در صنعت گردشگری، و تبدیل آنها به کاربران بستر (پلتفرم) رزرو ما» باشه.
۲. شاخصهای اجرایی کلیدی (KPI) رو برای این مأموریت مشخص کنید.
هر برنامه بازاریابی خوبی، اینکه دپارتمان چهجوری پیشرفت مأموریتش رو دنبال میکنه رو شرح میده. برای انجام این کار، شما باید شاخصهای اجرایی کلیدی (KPI) رو مشخص کنید. شاخصهای اجرایی کلیدی، متریکهای منحصربهفردی هستن که عناصر مختلف یه کمپین بازاریابی رو اندازهگیری میکنن. این واحدها به شما کمک میکنن تا اهداف کوتاه مدت رو تو اهدافتون ایجاد کنید و پیشرفتتون رو به سران کسبوکار اطلاع بدید.
بیاید مثالمون رو از مأموریت بازاریابی قدم بالا بگیریم. اگه قسمتی از مأموریت ما «جذب مخاطب از مسافران» باشه، ممکنه بازدیدهایی از سایت که مشاهدۀ صفحۀ طبیعی (اُرگانیک) دارن رو دنبال کنیم. در این صورت، «مشاهدۀ صفحۀ طبیعی» یه شاخص اجرایی کلیدیه، و ما میتونیم رشد تعداد مشاهدههای صفحه رو در طول زمان ببینیم.
این شاخصهای اجرایی کلیدی، دوباره در قدم ۴، به بحث برمیگردن.
۳. پرسونای خریداران خودتون رو شناسایی کنید.
یه پرسونای خریدار، توضیحی از اینه که چه کسی رو میخوایم جذب کنیم. این میتونه شامل سن، جنسیت، آدرس، اندازۀ خانواده، شغل و ... باشه. هر پرسونای خریدار باید بازتاب مستقیمی از مشتریان و مشتریان احتمالی کسبوکار شما باشه.
بنابراین، این بسیار حیاتیه که سران کسبوکار همهشون روی اینکه پرسونای خریدار شما چی باشه، موافق باشن.
۴. استراتژیها و محتوای اولیۀ خودتون رو شرح بدید.
ایجا جاییه که شما نکات اصلی بازاریابی و استراتژی محتوایی خودتون رو درج میکنید. چون امروز لیست بلندبالایی از انواع (نمونهها) و کانالهای محتوا برای شما فراهمه، این حیاتیه که عاقلانه انتخاب کنید و توضیح بدید که چهجوری محتوا و کانالهاتون رو تو این بخش از برنامه بازاریابیتون استفاده میکنید.
یه استراتژی محتوا باید این موارد رو قید کنه:
· چه نوع از محتوایی ایجاد میکنید. اینهای میتونه شامل پستهای بلاگ، ویدیوهای یوتوب، اینفوگرافیکها، کتابهای الکترونیکی و ... باشه.
· چه مقدار از اون رو ایجاد میکنید. شما میتونید حجم محتوا رو تو بازههای روزانه، هفتگی، ماهانه، یا حتی فصلی تعریف کنید. همۀ اینها بستگی به گردش کار و اهداف کوتاه مدتی که برای محتواتون تنظیم کردید بستگی داره.
· هدفها (و شاخصهای اجرایی کلیدی) که برای دنبال کردن هر نوع استفاده میکنید. شاخصهای اجرایی کلیدی میتونه شامل ترافیک طبیعی (اُرگانیک)، ترافیک شبکههای اجتماعی، ترافیک ایمیلی، و ترافیک ارجاعی (ریفِرال) باشه. اهداف شما همچنین باید شامل اینکه ترافیک رو به کدوم صفحات میخواید بفرستید باشه، مثل صفحههای محصولات، صفحههای بلاگ، و صفحههای فرود.
· کانالهایی که روی اونها این محتوا رو پخش میکنید. بعضی از کانالهای محبوب که در اختیار شما هستن شامل فیسبوک، توئیتر، لینکدین، یوتوب، پینترست، و اینستاگرام میشن.
· هر تبلیغات پولی که جای این کانالها رو میگیره.
۵. کوتاهیهای (از قلم افتادگیهای) برنامۀ خودتون رو بهوضوح معین کنید.
یه برنامه بازاریابی چیزی که تیم بازاریابی قراره روش تمرکز کنه رو توضیح میده. با این وجود، همچنین چیزی که تیم بازاریابی قرار نیست روش تمرکز کنه رو هم توضیح میده.
اگه جنبههای دیگهای از کسبوکار شما که تو این برنامۀ خاص بهش رسیدگی نمیکنید وجو دارن، اونها رو تو این بخش وارد کنید. این از قلم افتادگیها تو موجه کردن مأموریت، پرسوناهای خریداران، شاخصهای اجرایی کلیدی، و محتوای شما کمک میکنن. شما نمیتونید تو یه کمپین بازاریابی همه رو راضی نگه دارید، و اگه تیم شما باهاش آشنا نیست، شما باید بشناسونیدش.
۶. بودجۀ بازاریابی خودتون رو معین کنید.
استراتژی محتوای شما ممکنه از خیلی از کانالها و بسترها (پلتفرمها) بهره ببره، ولی تعدادی از خرجهای مخفی برای یه تیم بازاریابی وجود دارن که باید به حساب بیان.
چه این خرجها حقالزحمۀ فریلسنر، ضمانت، یا یه استخدام بازاریابی تماموقت باشه، از این هزینهها برای ایجاد یه بودجۀ بازاریابی و بهطور خلاصه نشان دادن هر خرج تو این بخش از برنامه بازاریابی خودتون استفاده کنید.
۷. رقیب خودتون رو شناسایی کنید.
قسمتی از بازاریابی شناختن کسیه که در برابرش دارید بازاریابی میکنید. بازیگران کلیدی در صنعت خودتون رو تحقیق کنید و در نظر داشته باشید که از هرکدام، شرح حالی در اینبخش بنویسید.
در نظر داشته باشید که همۀ رقبا به یک اندازه برای کسبوکار شما چالش ایجاد نمیکنن. برای مثال، با اینکه یه رقیبتون ممکنه تو کلمات کلیدیای که شما برای سایتتون انتظار رتبه گرفتن توش دارید، رتبۀ بالایی تو موتورهای جستوجو داره، رقیب دیگهتون ممکنه یه جای پای قوی تو شبکههای اجتماعی که شما قصد راهاندازی یه حساب کاربری دارید، داشته باشه.
۸. بهطور کلی، شرکتکنندههای در برنامۀ شما و وظایف اونها رو مشخص کنید.
وقتی که برنامه بازاریابی شما آماده شد، حالا وقته اینه که توضیح بدید که کی چیکار میکنه. شما نباید بهطور عمیق تو پروژههای روزانۀ کارمندان کندوکاو (بررسی دقیق) کنید، اما باید مشخص باشه که کدوم تیمها و سران تیمها باید مسئول انواع محتواها، کانالها و شاخصهای اجرایی کلیدی مشخص و ... باشن.
نمونهها:
۱. برنامه بازاریابی شین اسنو برای کتابش، تیم رویایی
یه راهاندازی کتاب موفقیتآمیز، یه نمونۀ اولیه از بازاریابی محتوایی دادهمحور (مبتنی بر داده) است. استفاده از اطلاعات (آمار) برای بهینهسازی استراتژی محتوای شما، آگاهی بیشتری رو برای کتاب شما اشاعه میکنه، افراد بیشتری رو برای اشتراک تو محتوای شما میاره، تعداد بیشتری از مشترکین رو تبدیل به خریدار میکنه، و خریداران بیشتری رو تشویق به پیشنهاد کتاب شما به دوستاشون میکنه.
وقتی شین اسنو تبلیغ کتاب جدیدش، تیم رویایی رو شروع کرد، میدونست که باید از یه چهارچوب استراتژی محتوای دادهمحور بهره ببره. پس اون، استراتژی موردعلاقهشو انتخاب کرد: استراتژی محتوای آبشار، که توسط اکونومیک تایمز به عنوان مدلی که برای ایجاد سیستمی با رویکرد خطی و ترتیبی تعریف شده. برای اینکه بهتر متوجه این تعریف بشید، به نمودار زیر توجه کنید:
اسنو یه پست بلاگ دربارۀ اینکه استراتژی محتوای آبشار تو راهاندازی کتاب جدیدش کمک کرد، نوشت. بعد از خوندنش، میتونید از تاکتیکهای اون برای اطلاع دادن برنامه بازاریابی خودتون استفاده کنید. بهویژه، شما یاد میگیرید که اون چهجوری کارهای زیر رو انجام داد:
· اهداف کسبوکارش رو وارد کرد برای اینکه تصمیم بگیره کدوم متریکهای بازاریابی رو دنبال کنه.
· از هدف نهایی کسبوکارش که بهدست آوردن ۲۰۰,۰۰۰$ از فروشها یا ۱۰,۰۰۰ خرید هست برای تخمین نرخ تبدیل هر مرحله از قیف (منظور: قیف فروش) خودش استفاده کرد.
· پرسونای خریداران رو ایجاد کرد برای اینکه مشخص کنه مخاطبش از کدوم کانالها برای مصرف محتواش ترجیح میده.
· از میانگین بازدید پستش تو هر کدوم از کانالهای بازاریابیش استفاده کرد تا تخمین بزنه که چقدر محتوا باید ایجاد میکرده و هر چندوقت یهبار باید تو شبکههایاجتماعی پست میکرده.
· حساب کرد که رسانۀ اکتسابی و رسانۀ پولی چقدر میتونه مقدار محتوایی که باید ایجاد و پست میکرد رو کاهش بده.
· فرآیند و روند کاری خودشو طراحی کرد، تیم خودش رو ساخت، و اعضا رو به تکالیف (کارها) تعیین کرد.
· کتریکهای عملکرد محتوا رو برای اینکه استراتژی محتواش رو بهطور کلی پالایش کنه، آنالیز کرد.
· شما میتونید از برنامه بازاریابی اسنو برای پَروَروندن یه برنامه بازاریابی بهتر، شناختن بهتر مخاطب خوتون، و خلاقیت داشتن در مورد تبلیغ و پخش محتوا استفاده کنید.
۲. قالب (نمونۀ) استراتژی بازاریابی محتوای بافر
نوشتن یه برنامۀ محتوایی، چالشبرانگیزه، مخصوصاً اگه تا حالا ننوشته باشید. از اونجایی که فقط ۵۵% از تیمهای بازاریابی، استراتژی محتوای مدونی دارن، بافر تصمیم گرفته که به تیم بازاریابی محتوا کمک کنه.
با غربال کردن از میان تعداد بیشماری از نمونههای استراتژی بازاریابی محتوایی و امتحان کردن بهترینها، اونا یه قالب برنامه بازاریابی محتوایی با راهنماها و مثالهایی برای بازاریابهایی که هرگز استراتژی محتوای خودشون رو مدون نکردهن، ساختن.
بعد از خوندن قالب برنامه بازاریابی بافر، یاد میگیرید که چهجوری کارهای زیر رو انجام داده:
· جواب دادن به چهار سوال اساسی که تو ساختن یه خلاصۀ اجرایی واضح به شما کمک میکنه.
· اهداف بازاریابی محتوایی اسمارت رو تنظیم کنید.
· با مصاحبه از استراتژیستهای محتوای واقعی، پرسوناهای مخاطبان رو خیلی دقیق ایجاد کنید.
· مشکلات مخاطبان خودتون رو با محتوای خودتون حل کنید.
· با آنالیز کردن محتوای رهبر فکری رقیبهاتون و صنعتتون، تحقیقات رقابتی انجام بدید.
· استراتژی محتوای موجود خودتون رو توسط بررسی کردن موضوعها و تمهای بالاترین و پایینترین قسمتهای اجراییتون، ارزیابی کنید.
· اینکه کدوم نوع از محتوای جدید رو باید بسازید، با توجه به توانایی و گسترۀ تیمتون تعیین کنید.
· یه تقویم محتوایی بسازید.
· یه روند کاری تبلیغاتی ایجاد کنید.
روش محتوایی کانتنتلی مثل یه گردونه کار میکنه. اونا بهجای بهطور کامل بهکار بردن یه استراتژی جدید به هر کمپین بازاریابی، از استراتژی کمپین بازاریابی قبلیشون برای پیش بردن کمپین بازاریابی بعدی بهره میبرن. مشابه یه گردونه، روش محتواییشون به یه انرژی فشار اولیه برای به حرکت درآوردن دندهها نیاز دارن.
منبع این انرژی چیه؟ برنامۀ محتواییشون.
کانتنتلی کل برنامۀ محتواشون رو تو یه پست بلاگ برای کمک به بازاریابها برای ایجاد یه فرآیند بازاریابی خودکفا تبیین کرده. بعد از خوندن اون، شما یاد میگیرید که چهجوری کارهای زیر رو انجام بدید:
· اهداف محتوایی و شاخصهای اجرایی کلیدی رو با اهداف کسبوکارتون تنظیم کنید.
· پرسوناهای خریدار با جزئیات زیاد رو با استفاده از سایکوگرافیک (مطالعۀ ارزشها و خواستههای مصرفکنندگان) بهجای دموگرافیک (جمعیتشناسی)، ایجاد کنید.
· محتوای هر مرحله از قیف بازاریابیتون رو بسازید، براساس نقاط مصائب و مشکلات دورنماتون.
· موثرترین کانالهای بازاریابی خودتون رو شناسایی کنید.
· موضوعهای محتوایی رو که مخاطب شما طلب میکنه، کشف کنید.
· به نیازهای سازمانتون به منابع، دسترسی داشته باشید.
با به کار بردن استراتژی شبیه گردونه برای کارهای بازاریابیتون، شما لزوماً بارِ به کار بردن استراتژیهای جدید به هر کمپین بازاریابی بهطور جداگانه رو، از بین میبرید. در مقابل، تلاشهای مهمترِ شما در طول زمان شتاب میگیره و انرژی پیدرپی رو تو هرچیزی که بعداً منتشر میکنید، پخش میکنه.
۴. قالب برنامه بازاریابی فوربِس
فوربس یه قالب برنامه بازاریابی منتشر کرد که تقریباً چهار میلیون بازدید رو از اواخر سال 2013 جمع کرد. برای کمک به شما برای ساختن یه نقشۀ راه بازاریابی با دیدِ درست، قالب اونا به شما آموزش میده که چهجوری ۱۵ بخش کلیدی از برنامه بازاریابی (که در زیر مشاهده میکنید) رو پر کنید:
· خلاصۀ اجرایی
· مشتریان هدف
· پیشنهاد فروش منحصربهفرد
· استراتژی قیمتگذاری و موقعیتیابی
· برنامۀ توزیع
· پیشنهادهای شما
· نیازمندیهای بازاریابی
· استراتژی تبلیغات (پروموشنها)
· استراتژی بازاریابی برخط
· استراتژی تبدیل (کانورژن)
· شراکتها و معاملههای مشترک
· استراتژی ارجاع (ریفِرال)
· استراتژی برای افزایش قیمت تراکنشها
· استراتژی اِبقا (نگهداری)
· برآوردهای مالی
اگر شما نمیدونید که یه برنامه بازاریابی رو از کجا باید شروع کنید، این راهنما میتونه به شما کمک کنه که مخاطب هدفتون رو مشخص کنید، بفهمید که چهجوری بهشون دست پیدا کنید، و اطمینان حاصل کنید که مخاطبان تبدیل به مشتریهای وفادار بشن.
۵. راهنمای جامع هاباِسپات برای استراتژی بازاریابی محتوا
در هاباسپات، ما یه تیم بازاریابی از فارغالتحصیلان دو مدرسۀ تجاری که از کار روی یه میز عسلی تا کار تو یه نیروگاه با بیش از ۲۰۰ کارمند، ساختیم. تو این مسیر، ما درسهای بیشماری یاد گرفتیم که استراتژی بازاریابی محتوایی حالِ حاضرِ ما رو شکل دادهن؛ پس ما تصمیم گرفتیم که رهنمونهامون رو تو یه پست بلاگ برای آموزش به بازاریابها نشون بدیم که چهجوری میتونن یه استراتژی بازاریابی محتوایی موفق رو بدون در نظر گرفتن اندازۀ تیمشون راه بندازن.
تو این راهنمای جامع برای بازاریابهای مدرن، موارد زیر رو یادمیگیرید:
· بازاریابی محتوایی دقیقاً چیه.
· چرا کسبوکار شما به یه استراتژی بازاریابی محتوایی نیاز داره.
· چه کسی باید کارهای بازاریابی محتوایی شما رو رهبری کنه.
· چهجوری تیم بازاریابی محتواییتون رو براساس اندازۀ شرکتتون بسازید.
· چهجوری افراد درست رو برای هر وظیفه استخدام کنید.
· چه ابزار و فناوری (تکنولوژی) بازاریابیای برای موفقیتتون نیاز خواهید داشت.
· چه نوع از محتوایی رو تیمتون باید ایجاد کنه، و کدوم کارمندان باید مسئول ایجاد اون محتوا باشه.
· اهمیت توزیع محتواتون تو موتورهای جستوجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل، و تبلیغات پولی.
· و بالاخره، متریکهای پیشنهادی که هرکدوم از تیمهاتون باید برای بهینهسازی برنامه بازاریابی محتواییتون، اندازهگیری و گزارش کنن.
این برنامههای بازاریابی به عنوان منابع اولیه برای اینکه برنامه بازاریابیتون رو شروع کنید، عمل میکنن؛ اما برای اینکه واقعاً چیزهایی که مخاطبهاتون میخوان و نیاز دارن رو محقق کنید، شما احتمالاً باید ایدههای مختلفی رو امتحان کنید، موفقیتشون رو اندازه بگیرید، و بعد در ادامۀ کار، اهدافتتون رو بهبود ببخشید.
امیدوارم با ترجمۀ این مقاله در مورد مارکتینگ پلن، تونسته باشم کمکی به شما برای درک بهتر این مقوله کرده باشم.
ممنون از همراهی شما.