این روزها مد شده که بانک ها باجه های سنتی خود را جمع می کنند و بانکداری های نوین تحت عنوان های مختلف که بعضا عجیب غریب است راه اندازی می کنند.
در اینجا شما دیگر با یک شعبه و گیشه سر و کار ندارید که مشتریهای پولدارتر را یواشکی راه بیندازند و جلوی چشم شما متصدی گیشه مشغول انجام کاری غیر از کار شما باشد که در صف ایستاده اید.
در این بانکداری مسولان گیشه تبدیل شده اند به تلفنهای گویا با صف های صد تا دویست نفره که شما عطای صحبت با تلفنچی را به لقایش میبخشید و از صف خارج میشود.
البته افتتاح حساب آسان شده اما انجام کارهای اداری و ضمانت اگر به مشکل بخورد کار شما با اپلیکیشن و کارمندان و تلفنچی هایی است که حرفی جز : «همه چیز در اپلیکیشن توضیح داده شده» ندارند که به شما بزنند.
البته این هنوز بخش عجیب ماجرا نیست. بخش عجیب ماجرا اینجا است که بانکی مثل بانک رسالت که شعبه فیزیکی هم ندارد حساب را برای شما افتتاح می کند با کمی تاخیر شماره حساب را هم برای شما ایجاد می کند و حتا اجاز میدهد کسی امتیاز وام به نام شما انتقال دهد. اما حساب شما هنوز فعال نیست و تلفنچی (که البته تلفن ایشان هیچ وقت پاسخگو نیست و همیشه بوغ اشغال می زند) یا پاسخگوی آنلاین آنها اظهار می کند حساب شما مشخص نیست کی فعال می شود منتظر بمانید تا با شما تماس بگیرند.
اینکه یک بانک توان پردازشی محدود داشته باشد چیز عجیب و غریبی نیست اما مساله اینجا است اگر شما توان فنی افتتاح آنلاین حساب ندارید چرا حساب را آنلاین افتتاح می کند.
اگر حساب را فعال نمیکنید که نوبت وام ندهید (چون شما یک بانک نیستید بلکه یک بنگاه قرض الحسنه هستید ) این یک کار غیر حرفهای است. البته میدانم که در ایران ما به آن حرفهای گری می گوییم و در گزارش ها به مدیران بالادستی توضیح می دهیم که چطور مردم را سرکار گذاشتیم بدون آنکه سرکار گذاشته باشیم.