حمیدرضا معیری
حمیدرضا معیری
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

سرویس احراز محل سکونت و ناعقلی پست

هرچند دیر و هرچند به کیفیت سرانجام شرکت های دولتی هم تلاش کردند آرام آرام سرویس های هوشمندانه تری نسبت به گذشته(تَکرار می کنم فقط نسبت به گذشته خودشان) ارایه کنند اما در ارایه این سرویس ها جدا از کیفیت نرم افزاری و ارایه آن، ماهیت سرویس نیز بعضا از روال عُقلایی برخوردار نیست.

یکی از این موارد بسیار غیر عقلایی سرویس احراز محل سکونت است که به نظر می رسد ریشه آن از سرویس‌های امنیتی آب بخورد.

یک نهاد انتظامی هوس می‌کند بیش از خوداظهاری افراد در خصوص محل اختفای آنها اطلاعات بگیرد. می‌آید یک دستگاه و سازمان دیگر (پست) را ملزم می کند که برود درب منزل و شخص را ویزیت کرده و مدارکش را رویت کند و گزارش بدهد که بله رفتیم ایشون اونجا بود.


این امر چه کمکی به احراز محل سکونت می کند نمی دانم. شما می توانید یک خانه مبله اجاره کنید و منتظر حضور کا گ ب (ببخشید پست) باشید و ایشان هم تایید کند که شما در آن آدرس هستید و سازمان های امنیتی هم گمان کنند که بله شما در آن آدرس هستید.

علی ایحال ما با غیر عقلایی بودن تصمیمات بزرگان کاری نداریم چون اگر کار داشته باشیم آنها هم با ما کار خواهند داشت. پس به چه چیزی اعتراض داریم؟ هیچ ما به چیزی اعتراض نداریم فقط عرض می کنیم آن هم از روی نیک خواهی

عرض می کنیم که آقایان عاقل اگر قرار است من را در محل سکونتم ملاقات کنید باید خارج از ساعت اداری تشریف بیاوردید یا ساعت مشخصی را اعلام کنید که سر کار نباشم. البته احتمال می دهم که فرض مسولان محترم بر این است که در این وضع خراب اقتصادی و بیکاری شدید چرا یک نفر نباید در محل سکونتش باشد؟ خوب این فرض فرض کاملن عقلایی دیگری است که جا دارد در مقال دیگری به آن بپردازیم.

اگر فرض کنیم روزانه هزار نفر(فرض ذهنی خودم است بدون منبع) بخواهند محل سکونت خود را احراز کنند و چهل و هشت ساعت منتظر رسیدن مامور به درب منزل و احراز محل باشند با فرض شاغل بودن همه آنها (که البته فرض خوبی نیست) روزانه شانزده هزار نفر ساعت از فعالیت مفید کشور صرف منتظر مامور پست بودن برای احراز محل سکونت می شود.

هرچند که مشخص است کشوری با رشد منفی اقتصادی لابد افرادش چندان کار نمی کنند که روزی شانزده هزار ساعت نفر چندان به چشم بخورد اما برای خود این افراد از دست دادن فرصت کسب درآمد(چه حقوق بگیر باشند چه پیشه ور و حتا دلار ارز) می تواند آزار دهنده باشد.

البته پاسخ کلاسیک به این پرسش که چرا موقع تنظیم قوانین و فرایند ها توجهی به حال ملت نمی شود را می توان به طور پیش فرض اینگونه داد: «رعیت پدرسوخته غلط کرده انتظاراتی داشته باشه»

به هر روی شاید به طنز بتوان گفت هدف قانون گذاری و بخش نامه نویسی صرفن آزار رساندن به سرویس گیرنده است. شاید هم باید پذیرفت به علل مختلفی از جمله اهمیت تعهد به سیاست بجای توجه به تخصص آرام آرام عقلانیت و تخصص از سازمان های سرویس دهنده رخت بر بسته و جای خود را به رفتارهای امنیتی و غیر عُقلایی داده است.

پستتعویض پلاکدولت الکترونیک
کارشناس ارشد مهندسی نرم افزار و گراینده‌ی digital humanities. نویسنده‌ی کتاب «شاهنامه؛ کوتاه و تندرست»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید