حمیدرضا معیری
حمیدرضا معیری
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

قائله تهران و بختیاری‌ها

این روزها در اینستا گرام بسیار می بینیم که برخی اقوام در سایه‌ی عدم توجه به معنا و بار کلمات با این جمله شادی کرده و باد به تنبان قومیت گرایی خود می اندازند.

این باد به تنبان انداختن را هم از خودم ساختم به نظرم عبارت خوبی است مثل کسی که با شلوار گشاد پشت موتور سیکلت نشسته و باد در تنبانش می‌افتد.

به روی این مردم با بی سلیقگی یا ناآگاهی از واژه‌ی «فتح تهران» استفاده می‌کنند. و به آن افتخار می‌کنند. در واقع ایشان با قرار گرفتن در کنار فاتحان تهران تمایل دارند خود را در ردیف دشمنان این سرزمین چون ضحاک و اسکندر و (اسمش رو نبر) و مغول و دیگر حرامی های تاریخ ببینند.

در واقع آنچه از آن به عنوان فتح تهران نام می‌برند اشغال دارالخلافه‌ی قاجار است.

چه فرقی میان دارالخلافه قاجار و تهران است؟ فرق اینجا است که وقتی شما شور و شوق فتح تهران را داری همسو و برابر با صدام می‌شوی.

هنگامی که عزم اشغال مقر حاکم کشور را داری، کاری که این روزها مردم سریلانکا کردند، شما یک کنش‌گر سیاسی هستی که دست به اسلحه و زور بردی و قصد داری بدون بر هم زدن تمامیت ارضی کشور، ساختار سیاسی را دگرگون کنی. آنگونه که در سال 88 توسط مشروطه خواهان کردند.

این کج سلیقگی در انتخاب نام را نه میتوان گردن پان ترک ها انداخت و نه پان عرب ها

نمیتوان داستان سرایی کرد که عرب ها به یاد دادند به زوزه سگ بگوییم پارس یا بجای درود بگیم سلام که اسم جن اعظم است.

این تا مغز مغز ناشی از عدم دقت و آگاهی در بین ما ایرانیان است.

مشروطهفتح تهرانسردار اسعدبختیاریسالگرد
کارشناس ارشد مهندسی نرم افزار و گراینده‌ی digital humanities. نویسنده‌ی کتاب «شاهنامه؛ کوتاه و تندرست»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید