بعد از مدتها اهمال کاری تصمیم گرفتم نوشتن رو شروع کنم. چند هفته به دنبال موضوع بودم که خوشبختانه پیدا شد. در این نوشته قصد دارم تجربیات خودم در مورد هدف، انگیزه و تاثیرات اون رو با شما به اشتراک بذارم. امیدوارم این نوشته بتونه امید رو بهتون هدیه بده تا کارهای بزرگی انجام بدید.
همزمان با پایان دوره هنرستان، بازیسازی با موتور Unity رو در شرکتی به عنوان کارآموز شروع کردم. در اون دوره با کمک همکاران پروژههای کوچک زیادی رو انجام دادم که واقعا آموزنده و جذاب بودند. من و یکی از دوستانم هدف مشخصی رو دنبال میکردیم: انتشار یک بازی. ایدههای جذابی داشتیم اما در پیادهسازی آنها کم آوردیم چراکه زمانبر و پیچیده بودند و در نتیجه ایدههای سادهتری مطرح میشد.
در نهایت ترم دوم دانشگاه ایده ساده و جذابی به ذهنم رسید. اون رو با یکی از دوستانم مطرح کردم و با کاملتر شدن ایده قرار شد یک دمو از اون بزنیم و اگر جواب گرفتیم، ادامه بدیم. طی یک هفته به اون چیزی که مدنظرمون بود رسیدیم. سریعا کارهایی که باید انجام میدادیم(طراحی UI، ساختن مراحل و gameplay) رو یادداشت کردیم و پروژه شروع شد.
حالا هدف کاملا مشخص بود. با اضافه شدن ویژگیهای مختلف به بازی، انگیزهمون هر روز قویتر میشد و با سرعت بیشتری ادامه میدادیم. این کار به حدی برای من جذاب بود که در مسافرت، اتوبوس، ماشین یا هر کجا که امکان استفاده لپتاپ وجود داشت، کارها رو انجام میدادم. پروژه اوایل عید ۱۳۹۶ تمام شد و قبل از انتشار برای تست در اختیار دوستانمان قرار دادیم و بازخوردهای خوبی گرفتیم. در نهایت پروژه در تاریخ 1396/01/22 منتشر شد. همزمان با اتمام پروژه، برنامههایی هم برای نسخه بعدی داشتیم که متاسفانه به دلایل مختلف ادامه ندادیم.
بعد از مدتها آمار دقیق بازی رو بررسی کردم و نتایج برام جذاب بود:
تصور کنید بعد از ۴ سال و نیم هنوز بازی شما نصب و استفاده میشه. حداکثر تعداد نصب در کافه بازار به ۲۰۰۰ و در مایکت به ۴۰۰۰ هم رسید. وقتی پروژهای برای خودتون باشه و ببینید بعد از چندین سال هنوز زنده است و نفس میکشه، خیلی حس خوبی بهتون میده. با اتصال بازی به یکی از سرویسهای تبلیغاتی به فکر درآمد هم بودیم. کل درآمد ما از شروع پروژه تا الان نزدیک ۴۰ هزار تومان بوده. البته از این بابت زیاد ناراحت نشدیم چراکه هدف درآمد نبود; کسب تجربه دقیقا همان چیزی بود که دنبالش بودیم. در کنار این موضوع انگیزههای زیادی مانند اولین ایده اجرا شده توسط خودمان، اولین نمونهکار و تشویق دوستان در این راه ما را همراهی کردند.
«دایره» همون بازی بود که توسعه دادیم.
بهنظرم اگر تا امروز پروژه یا کارهای مختلفی رو رها کردید یا حتی شروع نکردید، بهدنبال هدف باشید و در کنارش سعی کنید انگیزههایی برای انجام اون کار پیدا کنید. حتما به فکر تشکیل یک تیم باشید و یک پروژه یا کار هر چقدر هم کوچک رو شروع کنید تا جرقه لازم برای احتراق فراهم بشه. این کار برای من تجربیات فوقالعادهای به ارمغان آورد. بعد از گذشت چندین سال با هر نظر یا ستارهای که کاربران ثبت میکنند، انگیزه من بیشتر میشه و کلی ذوق میکنم و در نتیجه به دنبال اهداف بزرگتر میروم.
نوشتن این مطلب خود هدفی برای شروع نویسندگی بود; هدفی جدید...