
«آیا هوش مصنوعی جایگزین وکلا خواهد شد؟» این پرسشی است که امروزه در هر همایش حقوقی و در هر گفتگوی حرفهای میان همکاران، به گوش میرسد. با پیشرفتهای شگفتانگیز مدلهای زبانی بزرگ و توانایی آنها در درک، تحلیل و تولید متون پیچیده حقوقی، این نگرانی از یک بحث تئوریک به یک دغدغه واقعی تبدیل شده است. اما شاید این، پرسش اشتباهی باشد. پرسش دقیقتر و استراتژیکتر این است: هوش مصنوعی و وکالت چگونه در کنار یکدیگر تکامل خواهند یافت و نقش یک وکیل موفق در اکوسیستم حقوقی آینده چه خواهد بود؟ این مقاله به دنبال پاسخی واقعبینانه به این پرسش، با نگاهی به وضعیت فعلی فناوری، تواناییها و محدودیتهای آن، و در نهایت، بازتعریفی از نقش وکیل در ایران و جهان است.
برخلاف تصور عمومی، هوش مصنوعی دیگر یک فناوری دور از دسترس نیست و هماکنون در بسیاری از موسسات حقوقی پیشرو در جهان به کار گرفته شده است. گزارشهای معتبری مانند گزارش (Deloitte, 2023) نشان میدهد که بیش از نیمی از شرکتهای بزرگ حقوقی در حال سرمایهگذاری فعال در ابزارهای هوشمند هستند. این ابزارها در سه حوزه اصلی متمرکز شدهاند:
کشف الکترونیکی ادله (E-Discovery): پلتفرمهایی مانند Relativity با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، میلیونها سند و ایمیل را در پروندههای بزرگ تحلیل کرده و مدارک مرتبط را با سرعتی هزاران برابر سریعتر از انسان، شناسایی میکنند.
تحلیل و بررسی قراردادها: ابزارهایی نظیر Kira Systems یا Luminance به شرکتها کمک میکنند تا در فرآیندهای ادغام و تملک (M&A)، هزاران قرارداد را به صورت خودکار بررسی کرده و بندهای پرریسک یا نامتعارف را استخراج نمایند.
تحقیق و پیشبینی حقوقی: شرکتهایی مانند Allen & Overy با استفاده از ابزاری به نام Harvey AI (که مبتنی بر مدلهای GPT است)، به دستیاران هوشمندی مجهز شدهاند که میتوانند در چند ثانیه، پیشنویسهای حقوقی تهیه کرده و تحقیقات پیچیده را انجام دهند.
در ایران، اگرچه ما با چنین سطح از اتوماسیون حقوقی فاصله داریم، اما حرکت به این سمت آغاز شده است. ظهور سامانههای هوشمند جستجوی قوانین و آرای قضایی و فعالیت استارتاپهای فناوری حقوقی در ایران، نشاندهنده آغاز یک تحول اجتنابناپذیر است.
برای درک آینده، باید مرز میان تواناییهای ماشین و انسان را به درستی ترسیم کنیم.
وظایفی که هوش مصنوعی بهتر و سریعتر انجام میدهد (علم حقوق):
این وظایف عمدتاً تکراری، دادهمحور و نیازمند پردازش حجم عظیمی از اطلاعات هستند.
جستجوی پیشرفته قوانین و رویهها: یافتن یک رأی خاص یا تمام مواد قانونی مرتبط با یک موضوع.
تحلیل اولیه قراردادها: شناسایی بندهای استاندارد، یافتن تناقضات و هایلایت کردن کلمات کلیدی.
خلاصهسازی اسناد طولانی: تبدیل یک پرونده ۱۰۰۰ صفحهای به یک خلاصه ۱۰ صفحهای از نکات کلیدی.
پیشبینی آماری نتایج دعاوی: تحلیل هزاران رأی گذشته برای ارائه یک احتمال آماری از موفقیت یک پرونده.
حوزههایی که نیازمند قضاوت و شمّ انسانی هستند (هنر وکالت):
این حوزهها نیازمند درک عمیق انسانی، خلاقیت، همدلی و تفکر استراتژیک هستند.
مشاوره و همدلی با موکل: درک نگرانیها، اهداف و شرایط انسانی یک موکل، چیزی نیست که یک الگوریتم بتواند آن را درک کند.
تفکر استراتژیک: طراحی یک استراتژی پیچیده برای یک پرونده، که شامل پیشبینی حرکات طرف مقابل و تصمیمگیریهای خلاقانه است.
مذاکره و اقناع: هنر مذاکره، ترکیبی از روانشناسی، هوش هیجانی و اعتمادسازی است که کاملاً انسانی است.
قضاوت اخلاقی: تصمیمگیری در مورد یک دوراهی اخلاقی پیچیده، نیازمند وجدان و درک عمیق از عدالت است.

با خودکار شدن وظایف تکراری، نقش وکیل نه تنها حذف نمیشود، بلکه به سطحی بالاتر و استراتژیکتر ارتقا مییابد. بازتعریف نقش وکیل در سه حوزه اصلی قابل تصور است:
وکیل به عنوان استراتژیست حقوقی (Legal Strategist): در آینده، وکیل به جای صرف وقت برای یافتن اطلاعات، از خروجیهای تحلیلی هوش مصنوعی به عنوان ماده خام برای طراحی استراتژیهای پیچیده و خلاقانه استفاده خواهد کرد. او دیگر یک کارشناس اطلاعات نخواهد بود، بلکه معمار دانش و استراتژی است.
وکیل به عنوان ناظر و ممیز الگوریتمها (Algorithm Auditor): با افزایش استفاده از الگوریتمها در تصمیمگیریهای عمومی و خصوصی، یک حوزه تخصصی جدید برای وکلا ایجاد خواهد شد: نظارت بر عملکرد این الگوریتمها برای تضمین عدالت، شفافیت و عدم تبعیض.
وکیل به عنوان مشاور میانرشتهای: وکیل آینده باید بتواند به مشتریان خود نه تنها در مورد ابعاد حقوقی، بلکه در مورد ریسکهای اخلاقی و اجتماعی استفاده از فناوریهای جدید نیز مشاوره دهد.
برای ایفای این نقشهای جدید، وکلا نیازمند کسب مهارتهای نوینی هستند: سواد دادهای، توانایی تفسیر نتایج آماری، درک اصول اولیه عملکرد هوش مصنوعی، و مهمتر از همه، تفکر انتقادی در برابر خروجیهای ماشینی.
تحلیل آینده شغل وکالت در ایران، نیازمند نگاهی واقعبینانه است.
تهدیدها: بدون شک، وظایفی که در حال حاضر توسط بسیاری از کارآموزان و وکلای جوان انجام میشود (مانند خلاصهنویسی پرونده، تحقیق اولیه، و تهیه پیشنویسهای ساده) به شدت در معرض اتوماسیون حقوقی قرار دارند. مدل سنتی «ساعت کاری قابل شارژ» برای اینگونه وظایف، به تدریج معنای خود را از دست خواهد داد.
فرصتها: از سوی دیگر، تقاضا برای وکلایی که مهارتهای جدید را کسب کردهاند، به شدت افزایش خواهد یافت. وکلایی که بتوانند از ابزارهای هوشمند برای ارائه خدمات سریعتر، دقیقتر و با هزینه کمتر استفاده کنند، مزیت رقابتی فوقالعادهای خواهند داشت. همچنین، حوزههای جدیدی مانند «حقوق فناوریهای هوشمند» و «مشاوره به استارتاپهای AI» بازارهای کار جدیدی را ایجاد خواهند کرد.
در نهایت، پاسخ به پرسش ابتدایی روشن است: هوش مصنوعی جایگزین وکلا نخواهد شد، اما بدون شک، وکیلی که از هوش مصنوعی استفاده میکند، جایگزین وکیلی خواهد شد که از آن استفاده نمیکند. هوش مصنوعی و وکالت یک بازی مجموع-صفر نیست. این فناوری، ابزاری برای خودکارسازی «وظایف» است، نه جایگزینی «حرفه». آینده وکالت، در یک همزیستی خلاق میان هوش انسانی و قدرت تحلیلی ماشین تعریف میشود. وکلایی که این واقعیت جدید را بپذیرند و خود را به مهارتهای لازم برای راهبری این ابزارهای قدرتمند مجهز کنند، نه تنها از این تحول جان سالم به در خواهند برد، بلکه به معماران اصلی اکوسیستم حقوقی آینده تبدیل خواهند شد.