آموزش به زبان ساده برای وکلا

مقدمه: وکالت در سپیدهدم عصر جدید
همکاران گرامی، وکلای محترم و کارآموزان عزیز،
دنیای ما با سرعتی بیسابقه در حال تغییر است و در قلب این دگرگونی، یک نیروی قدرتمند و تحولآفرین به نام «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence - AI) قرار دارد. شاید این واژه را در اخبار، فیلمهای علمی-تخیلی یا حتی در بحثهای روزمره شنیده باشید؛ گاهی با نگاهی از سر ترس و زمانی با شگفتی. اما هوش مصنوعی دیگر یک مفهوم دور از دسترس و مختص به آزمایشگاههای تحقیقاتی نیست؛ بلکه به سرعت در حال نفوذ به تمامی شئون زندگی حرفهای ما، از جمله و به طور خاص، حرفهی وکالت است.
من، به عنوان یک وکیل که سالهاست شیفتهی پیوند میان حقوق و تکنولوژی هستم و مقالات متعددی در این زمینه به چاپ رساندهام، در این نوشتار قصد دارم به زبانی ساده و قابل فهم برای جامعه حقوقی، به این پرسش اساسی پاسخ دهم: هوش مصنوعی چیست و چرا ما به عنوان حقوقدانان باید آن را بشناسیم؟ هدف این مقاله، نه ارائه یک تحلیل فنی پیچیده، بلکه ترسیم یک نقشه راه برای درک این پدیده و آماده شدن برای آیندهای است که در آن، هوش مصنوعی دستیار جداییناپذیر ما خواهد بود.
تصور کنید یک کارآموز بسیار باهوش و خستگیناپذیر دارید که میتواند در چند ثانیه، میلیونها صفحه از آرای وحدت رویه، نظریات مشورتی و قوانین را مطالعه کند، الگوهای موجود در پروندههای مشابه را بیابد و پیشنویس لایحهای را بر اساس موفقترین دفاعیات گذشته به شما ارائه دهد. این، سادهترین و در عین حال، کاربردیترین تعریف از هوش مصنوعی در دنیای حقوق است.
به بیان علمیتر، هوش مصنوعی، شاخهای از علوم کامپیوتر است که به ساخت ماشینها و سیستمهایی میپردازد که قادر به انجام وظایفی هستند که معمولاً به هوش انسانی نیاز دارند. این وظایف شامل یادگیری، استدلال، حل مسئله، درک زبان و ادراک بصری میشود.
نکته کلیدی در فهم هوش مصنوعی، واژه «یادگیری» است. برخلاف نرمافزارهای سنتی که صرفاً دستورات از پیش تعیینشده را اجرا میکنند (مانند نرمافزارهای حسابداری یا واژهپرداز)، سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند از دادهها «یاد بگیرند» و عملکرد خود را به مرور زمان بهبود بخشند.
برای درک بهتر، بیایید هوش مصنوعی را به دو دسته اصلی تقسیم کنیم:
هوش مصنوعی محدود یا ضعیف (Narrow or Weak AI): این نوع از هوش مصنوعی که امروزه با آن سر و کار داریم، برای انجام یک وظیفه خاص طراحی شده است. برای مثال، سیستم تشخیص چهره در تلفن همراه شما، دستیارهای صوتی مانند Siri و Google Assistant، یا الگوریتمهای پیشنهاد فیلم در پلتفرمها، همگی نمونههایی از هوش مصنوعی ضعیف هستند. در دنیای حقوق، یک نرمافزار که صرفاً برای جستجوی هوشمند در میان قوانین و مقررات طراحی شده، در این دسته قرار میگیرد.
هوش مصنوعی عمومی یا قوی (General or Strong AI): این، همان مفهوم نزدیک به هوش انسانی است که در فیلمها میبینیم؛ سیستمی که میتواند هر وظیفه فکری را که یک انسان قادر به انجام آن است، درک کرده، یاد بگیرد و اجرا کند. چنین هوش مصنوعی در حال حاضر وجود خارجی ندارد و در حد یک هدف تحقیقاتی بلندپروازانه باقی مانده است.
بنابراین، وقتی امروز از کاربرد هوش مصنوعی در وکالت صحبت میکنیم، منظورمان همان هوش مصنوعی ضعیف و متخصص است که برای کمک به ما در انجام وظایف مشخص حقوقی طراحی میشود.
قلب تپنده اکثر سیستمهای هوش مصنوعی مدرن، «یادگیری ماشین» (Machine Learning) نام دارد. یادگیری ماشین، به زبان ساده، فرآیندی است که در آن به کامپیوتر، به جای دستورالعملهای صریح، حجم عظیمی از دادهها و مثالها داده میشود تا خود الگوها را کشف کند و بیاموزد.
مثال حقوقی: تصور کنید میخواهیم یک سیستم هوش مصنوعی برای پیشبینی احتمال موفقیت در یک دعوای خلع ید طراحی کنیم. به جای نوشتن میلیونها خط کد بر اساس مواد قانونی (که کاری تقریباً غیرممکن است)، ما هزاران دادنامه مربوط به دعاوی خلع ید را به سیستم میدهیم. این دادهها شامل جزئیات پرونده (مانند نوع سند مالکیت، وجود یا عدم وجود قرارداد، اظهارات شهود) و نتیجه نهایی رأی (خلع ید یا رد دعوا) است.
سیستم با تحلیل این حجم از داده، الگوهایی را کشف میکند که شاید از چشم یک انسان پنهان بماند. برای مثال، ممکن است تشخیص دهد که در پروندههایی که خواهان سند رسمی داشته و خوانده هیچ قراردادی ارائه نکرده، احتمال موفقیت ۹۵٪ است. این فرآیند «آموزش» (Training) نام دارد. پس از آموزش، وقتی ما مشخصات یک پرونده جدید را به سیستم میدهیم، او با استفاده از الگوهای آموختهشده، احتمال موفقیت را پیشبینی میکند. این همان یادگیری ماشین است.
داده، نفت عصر جدید وکالت: همانطور که در مثال بالا دیدید، دادهها (دادنامهها، لوایح، قوانین، نظریات مشورتی) خون جاری در رگهای هوش مصنوعی هستند. بدون دادههای باکیفیت، گسترده و ساختاریافته، حتی پیشرفتهترین الگوریتمها نیز کارایی نخواهند داشت. اینجاست که اهمیت دیجیتالسازی و مدیریت دانش در دفاتر وکالت و قوه قضائیه دوچندان میشود.
شاید بپرسید این مفاهیم تئوریک، در عمل چگونه به کمک یک وکیل در ایران میآید؟ در ادامه به چند کاربرد ملموس که برخی هماکنون در دسترس و برخی در آینده نزدیک قابل دستیابی هستند، اشاره میکنم:
تحقیقات حقوقی هوشمند: تصور کنید به جای جستجوی کلیدواژههای ساده در سامانههای حقوقی، بتوانید سوال خود را به زبان عادی بپرسید: «آخرین رای وحدت رویه در خصوص مطالبه خسارت تاخیر تادیه در چکهای صیادی چیست؟» و سیستم هوش مصنوعی دقیقاً همان رای را به همراه تحلیل مختصری از آن به شما ارائه دهد. این سیستمها با درک معنایی زبان، نتایج بسیار دقیقتری نسبت به جستجوی کلمهبهکلمه ارائه میدهند.
تحلیل و بررسی اسناد (Due Diligence): در قراردادهای بزرگ تجاری یا در فرآیند ادغام و تملک شرکتها، وکلا باید صدها و گاهی هزاران صفحه سند را برای یافتن ریسکها، تعهدات و شروط خاص بررسی کنند. این کار طاقتفرسا و زمانبر، مستعد خطای انسانی است. هوش مصنوعی میتواند این اسناد را در کسری از ثانیه تحلیل کرده و بندهای مهم یا پرریسک (مانند شروط فسخ، وجه التزامهای سنگین) را برای بازبینی نهایی وکیل، مشخص نماید.
پیشبینی نتایج پرونده: همانطور که در مثال یادگیری ماشین ذکر شد، سیستمهای هوش مصنوعی با تحلیل دادههای پروندههای گذشته، میتوانند احتمال موفقیت در یک دعوای خاص را تخمین بزنند. این ابزار میتواند در ارائه مشاوره به موکل برای پذیرش یا عدم پذیرش وکالت، یا در تصمیمگیری برای مصالحه یا ادامه روند دادرسی، بسیار راهگشا باشد. برای مثال، این سیستمها میتوانند با تحلیل آرای شعب مختلف یک دادگاه، به وکیل بگویند که قاضی شعبه X در پروندههای مشابه با موضوع «تعدیل اجارهبها» معمولاً به چه عواملی بیشتر توجه میکند.
تولید خودکار اسناد حقوقی: هوش مصنوعی میتواند در تهیه پیشنویس اسناد حقوقی استاندارد مانند وکالتنامه، اجارهنامه، دادخواستهای ساده یا اخطاریهها به وکلا کمک کند. وکیل با وارد کردن اطلاعات اصلی (نام طرفین، موضوع، مبلغ)، یک پیشنویس اولیه دریافت میکند و سپس تخصص و تجربه خود را برای نهایی کردن آن به کار میگیرد. این امر، ضمن صرفهجویی در وقت، به کاهش خطاهای تایپی و نگارشی نیز کمک میکند. مطابق با ماده ۱۰ قانون مدنی ایران که اصل آزادی قراردادها را به رسمیت میشناسد، تا زمانی که این پیشنویسها مخالف صریح قانون نباشند، استفاده از آنها بلامانع است.
استفاده از هوش مصنوعی در حرفه وکالت، در کنار تمام مزایا، چالشهایی را نیز به همراه دارد که ما به عنوان حقوقدان باید پیشگام اندیشیدن به آنها باشیم:
مسئولیت مدنی و انتظامی: اگر یک نرمافزار هوش مصنوعی در تحلیل یک پرونده دچار خطا شود و بر اساس مشاوره اشتباه آن، وکیل متحمل ضرر یا محکومیت انتظامی شود، مسئولیت با کیست؟ شرکت سازنده نرمافزار، وکیل، یا هر دو؟ تعریف مفاهیمی چون «تقصیر» در این حوزه نیازمند بازنگری در قوانین مسئولیت مدنی است.
حفظ اسرار حرفهای: دادههای پروندههای موکلین، مصداق بارز اسرار حرفهای هستند. ذخیرهسازی و پردازش این اطلاعات توسط پلتفرمهای هوش مصنوعی، به خصوص اگر سرورهای آنها در خارج از کشور باشد، نگرانیهای جدی در خصوص حفظ محرمانگی اطلاعات و تعهدات وکیل در این زمینه ایجاد میکند.
سوگیری الگوریتمی (Algorithmic Bias): اگر دادههایی که برای آموزش یک سیستم هوش مصنوعی استفاده میشود، حاوی سوگیریهای انسانی (مانند سوگیری علیه یک جنسیت یا قومیت خاص) باشد، سیستم نیز همان سوگیریها را یاد گرفته و در تحلیلها و پیشبینیهای خود تکرار خواهد کرد. این امر میتواند به تضییع حقوق افراد و بیعدالتی منجر شود.
آینده شغلی وکالت: آیا هوش مصنوعی جایگزین وکلا خواهد شد؟ پاسخ کوتاهِ من «خیر» است، اما ماهیت کار وکالت را «تغییر» خواهد داد. وظایف تکراری و مبتنی بر تحلیل داده به ماشینها سپرده خواهد شد و نقش وکیل به سمت مشاوره راهبردی، تفکر انتقادی، خلاقیت در دفاع، مذاکره و درک جنبههای انسانی پرونده که از عهده هوش مصنوعی خارج است، سوق پیدا خواهد کرد. وکیلی در آینده موفق خواهد بود که بتواند از هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار قدرتمند در کنار تخصص خود استفاده کند.
همکاران ارجمند،
هوش مصنوعی یک قطار پرسرعت است که حرکت خود را آغاز کرده است. ما به عنوان اهالی حقوق، دو راه بیشتر نداریم: یا در ایستگاه بمانیم و نظارهگر عبور آن باشیم، یا سوار این قطار شده و از فرصتهای بینظیر آن برای ارتقاء کیفیت خدمات حقوقی، افزایش دقت و سرعت و در نهایت، تحقق بهتر عدالت بهرهمند شویم.
ترس از تکنولوژی، ریشه در عدم شناخت آن دارد. هدف از این نوشتار، برداشتن اولین گام برای آشناییزدایی از این مفهوم بود. هوش مصنوعی قرار نیست جایگزین تفکر حقوقی، استدلال قضایی و شمّ وکالتی ما شود؛ بلکه آمده است تا با پذیرفتن کارهای تکراری و طاقتفرسا، به ما این فرصت را بدهد که بر جوهرهی اصلی حرفهی خود، یعنی تفکر، خلاقیت و انسانیت، متمرکز شویم.
پیشنهاد من به شما، مطالعه بیشتر، شرکت در دورههای آموزشی مرتبط و مهمتر از همه، داشتن یک ذهن باز و پذیرا نسبت به این تغییرات است. آیندهی وکالت نه در تقابل با تکنولوژی، که در همافزایی هوشمندانه با آن رقم خواهد خورد. بیایید برای استقبال از این همکار جدید و قدرتمند، آماده شویم.
برای مطالعه بیشتر و ارجاعات:
Susskind, Richard. (2017). Tomorrow's Lawyers: An Introduction to Your Future. Oxford University Press. (برای درک تحول حرفه وکالت)
مقالات منتشره در وبسایتهای معتبر فناوری مانند TechCrunch و Wired در حوزه "Legal Tech" یا "AI in Law" (برای آشنایی با آخرین دستاوردها)
گزارشها و مقالات پژوهشی منتشر شده توسط مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) در حوزه پردازش زبان طبیعی برای متون فقهی و حقوقی. (به عنوان نمونهای از تلاشهای داخلی)