معمولا آموزش با حرفهایسازی اشتباه گرفته میشود؛ بعضی وقتها هم افراد میدانند که این دو چیز متفاوتاند اما مطمئن نیستند که مرز هرکدام چیست. خب پس بهتر است که اول من بهطور ساده تفاوت این دو را توضیح دهم:
آموزش به افراد آموزش میدهد که چطور در شغلشان درست عمل کنند و حرفهایسازی به افراد میآموزد که در زمینههایی فراتر از شغلشان پیشرفت کنند. این یعنی دستیابی به دانش، مهارت و تواناییهایی که بهطور وسیعی میان شغلها و صنایع مختلف قابل انتقال است. آموزشی که در این سطح اتفاق میافتد معمولا ادراکی است و نیاز است که یادگیرنده در بهکارگیری آنچه یاد گرفته است تلاش کند.
آموزش افراد را منطبق میسازد و حرفهایسازی آنها را متعهد.
خب چرا دانستن تفاوت این دو مهم است؟
دلیل اول: چگونگی یادگیری در این دو حوزه خیلی متفاوت است پس اگر شما کسی را برای آموزش به سازمان میآورید، نباید توقع داشته باشید که این شخص بتواند افراد را حرفهای کند و بلعکس. همچنین ممکن است به این فکر افتاده باشید که چه خوب است که بجای استخدام از بیرون، از متخصصان درونسازمانی برای آموزش استفاده کنید. این خوب است اما بعید است که این افراد علاقهای به حرفهایسازی دیگر افراد داشته باشند؛ همچنین این اشتباه را نکنید که چون یک نفر در یک کاری خبره است پس میتواند آموزش هم بدهد. این تفکر مثل این است که فکر کنیم که چون یک نفر در کاری که انجام میدهد خوب است پس میتواند ناظر خوبی هم برای آن کار باشد.
دیگر دلیلی که باید بین این دو مقوله تفاوت قائل شویم این است که برای این دو باید بودجهی متفاوتی درنظر گرفته شود. اگر شما بین این دو تفاوت قائل نشوید، تمام بودجهی شما صرف آموزش و آموزش و آموزش میشود. چون همه میدانند که آموزش برای انجام درست کارها ضروری است، اغلب هرگونه نیازی برای رشد استراتژیک افراد نادیده گرفته میشود.
زمانی که از مدیران یا رهبران پرسیده میشود که آنها چهکاری برای حرفهایسازی افراد انجام دادهاند، اغلب باافتخار هزینههای صرف شده برای آموزش را اعلام میکنند اما واقعیت این است که آن هزینهها تنها صرف این شده که مطمئن شویم که افراد میدانند که چطور کار خودشان را درست انجام دهند؛ و برای یادگیری مداوم افراد یا سرمایهگذاری خیلی کمی انجامشده و یا هیچ سرمایهگذاری صرف یاددادن به افراد در اینکه چطور بتوانند مشکلات را بهتر حل کنند، چطور تفکر انتقادی داشته باشند و چطور نوآور باشند، نمیشود.
کاملا مشخص است که افراد نیاز دارند که بدانند چطور کارشان را درست انجام دهند اما پسازآن به همان میزان اهمیت دارد که آنها یادگیری مستمر داشته باشند. همانگونه که شما دوست دارید کسبوکارتان مداوما بهبود پیدا کند، شما مایلید که افرادی که در کسبوکار فعالیت میکنند، بهطور مداوم بهبود پیدا کنند و این جایی است که پای حرفهایسازی به میان میآید. بعد از آموزش، عملکرد عالی افراد به حرفهایسازی گرهخورده است.
همانطور که در بالا گفتم، آموزش شمارا مطمئن میکند که افراد منطبقاند و منطبق بودن ضروری است؛ اما زمانی که شما فرصتهای آموزشی را برای افراد مهیا کنید که ذهنشان را باز شود و به آنها اجازه دهید که به دنبال ایدههای جدید باشند، آن زمان است که آنها متعهد میشوند. زمانی که افراد به یک سازمان متعهد شدند و تنها زمانی که آنها متعهد شدند، میتوانند که اتفاقات جالبی را رقم بزنند.
نویسنده: امیل کرسل
مترجم: سیدحمید درخشان
نوشتهشده در مهر ۲۸, ۱۳۹۷