کتاب پدرو پارامو نوشته نویسنده مکزیکی خوان رولفو است. این کتاب در سال 1955 منتشر شد. این رمان جزو فهرست 10 رمان برتر قرن بیستم است. این کتاب را می‌توان جزو بهترین کتاب قرن بیستم در نظر گرفت که عده زیادی آن را بهترین کتاب قرن بیستم می‌دانند. جالب است بدانید که نویسنده این کتاب تنها دو اثر تا کنون منتشر کرده است. کتاب پدرو پارامو و کتاب دشت سوزان، شاید به همین دلیل است که این نویسنده توانسته است جایزه ادبیات مکزیک را به دست آورد.
آمریکای لاتین نویسندگان بزرگی را به خودش دیده است، لورا اسکوئیول، گابریل گارسیا مارکز و خوان رولفو، تنها گوشه‌ای از تنوع در نویسندگان آمریکای لاتین است. در این میان همان طور که گفته شد رولفو کم کارترین نویسنده است که تنها با همان دو اثر خود توانسته است جایزه ادبیات مکزیک را از آن خود کند.
کتاب پدرو پارامو معروف‌ترین و شناخته شده‌ترین اثر رولفو است. این کتاب نویسندگان بزرگی را توانسته است تحت تاثیر قرار دهد. در جایی گابریل گارسیا مارکز در رابطه با این کتاب گفته است. پس از نوشتن 4 فصل از کتاب 100 سال تنهایی دیگر ذهنم اجازه و امکان نوشتن را نمی‌داد و به بن بست رسیده بود. در این میان توانستم کتاب پدرو پارامو را بخوانم. این کتاب کمک بزرگی در به پایان رساندن کتاب صد سال تنهایی کرد. آن زمان بود که به بزرگی و عظمت این کتاب پی بردم. همچنین مارکز عنوان می‌کند که خط به خط این کتاب را حفظ است. خورخه لوئیس هم معتقد است که این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی دنیا است که تا کنون نوشته شده است.
خواندن این کتاب بی‌شک شما را با خود به عمق داستان خواهد کشاند، در دنیای ادبیات کمتر پیش می‌آید که بزرگان از کتابی اینچنین تعریف و تمجید کنند، به همین خاطر پیشنهاد می‌کنیم خواندن این رمان زیبا را به هیچ عنوان از دست ندهید.
بازخورد کتاب
نام شخصیت اول این کتاب خوان پرسیادو است، این شخص پس از سالیان طولانی در جستجوی پدر خود به رسوتای کومالا می‌رود. این روستای، روستای است که بین موردگان و زندگان واقع شده است. شاید بتوان گفت این روستا شهر ارواح است. در سراسر این داستان با شخصیت‌های گوناگونی رو به رو می‌شویم که ویژگی بارز آن‌ها مالیخولیایی بودن آن‌ها است. خواننده به خوبی می‌توان در این داستان خود را مجسم کند و در حل کردن معماهای داستان نقش اساسی را بازی کند.
این کتاب به خوبی توانسته است به شیوه تمام آثار آمریکای لاتین (رئالیسم جادویی) مذهب، مرگ و زندگی، اسطوره و رابطه موجود بین پدر و فرزند را به چالش بکشد. در سراسر این داستان ما به صورت خلاصه با تاریخ آمریکای لاتین رو به رو هستیم.
شخصیت اصلی این داستان در صدد اجرایی کردن قولی است که در بستر مرگ مادرش داده است، به روستای کومالا آمده است. مردمان حاضر در این روستا مردگانی‌اند که در جهنم به سر می‌برند و عده‌ای دیگر از آن‌ها زندگانی‌اند که تنها به انتظار مرگ خود نشسته‌اند تا از این جهنم هولناک رها شوند.
