چکیده: هدف این مقاله معرفی مفاهیم، اهمیت و تفاوتهای پایهای سه مدل BPMN و CMMN و DMN است. در حال حاضر این 3 زبان مدلسازی با عنوان triple crown در مباحث تحلیل و بهبود کسب و کار شناخته می شوند.
همواره همه مدیران در سازمانها با حوزههای کاری مختلف به دنبال این هستند که جریانهای کاری درون سازمانی کسبوکار را بررسی کنند و در راستای بهبود و کاهش خطاها و مشکلات، برای رسیدن به بهرهوری بیشتر تمامی اجزای سازمان گام بردارند. این امر نیازمند تحلیل مداوم کارها و بهبود مستمر متدهای کاری در بخشهای مختلف است.
فراموش نکنید اگر شما صاحب یک کسب و کار در یک بازار رقابتی هستید و اهمیت بهبود مستمر در ذهن شما کمرنگ و اندک است، مطمئن باشید توان ماندن در بازار را در طولانی مدت نخواهید داشت. از این رو شناسایی متدهای کاری، تحلیل و بررسی جزئیات هریک از آنها، گام اول و بسیار ضروری برای بهبود مستمر در یک سازمان رو به رشد است. این متدهای کاری ممکن است فرآیندهای کاری کاملا ساختار یافته با موقعیتهای تصمیم گیری قابل پیشبینی باشند، یا در مقابل از موقعیتهای غیر ساختاریافته و تصمیمگیری در شرایط غیر قابل پیشبینی تشکیل شدهباشند. از این رو شرکت OMG یا Object Management Group استانداردی برای مدلسازی این نوع متدهای کاری به صورت عمومی ارائه کرد و به مرور این مدلسازی ها تکامل پیدا کرد و به سه گانه BPMN/CMMN/DMN رسید. این مدلها میتوانند روالهای کاری سازمانی را در هر نوع و شکلی مختلفی که هستند به صورت موثر و البته خوانا و قابل فهم مدلسازی کنند. در واقع با کمک آنها گام اول شناسایی فرآیند/پرونده/تصمیم در سازمان برای بهبود و شناسایی مشکلات برداشته میشود. شرکت OMG از عنوان triple crown یا همان تاج سه گانه برای نام بردن از این سه مدل BPMN و CMMN و DMN استفاده میکند. از ارزشهای خلق شده توسط این سه مدلسازی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در ادامه هر کدام از این موارد را به صورت کاملا مختصر معرفی میکنیم:
مخفف Business Process Model and Notation میباشد. این زبان مدلسازی یک نوع استاندارد است که توسط گروه OMG ارائه شدهاست. علت اهمیت آن ارائه یک زبان استاندارد گرافیکی برای به تصویر کشیدن فرآیندهای سازمانی هر نوع کسبوکاری میباشد، که به راحتی برای ذینفعان قابل درک است. هدف اولیه آن ایجاد یک پل ارتباطی و زبان مشترک بین ذینفعان و نیروهای فنی سازمانی است. بیشتر برای فرایندهاییی کاربرد دارد که تکرار پذیرند و توسط routine worker ها انجام میشود. به عنوان مثال فرآیندهای پشتیبانی در یک Marketplace یا Market از نوع این فرایندها هستند. تکرار پذیراند، نیروی کار برای انجام آن نیاز به دانش ویژه ندارد و در موقعیتهای تصمیمگیری در فرآیند گزینههای پیش رو کاملا مشخص است. آخرین نسخه ارائه شده برای BPMN نسخه 2.0.1 است که به عنوان استاندارد ISO/IEC 19510:2013 ارائه شده است. میتوانید یک نمونه نمودار BPMN را در شکل زیر ببینید:
مخفف Case Management Model and Notation میباشد. این زبان مدلسازی یک زبان استاندارد است که توسط گروه OMG ارائه شدهاست. یک زبان مدلسازی گرافیکی برای شرح کار و تصمیمگیریهای یک پرونده است. هدف اصلی آن مدلسازی فعالیتهایی است که وابسته به یک سری شرایطاند و مبتنی بر تصمیمات ad hoc که توسط knowledge worker ها گرفته میشوند، میباشند. پروندههایی که نیازمند فعالیتهای متفاوت و مختلفی است که اصولا ترتیب قابل پیشبینی هم ندارند. این نوع مدلسازی انعطافپذیری خیلی زیادی را در برمیگیرد. به عنوان نمونه از کاربرد آن میتوان به حل یک پرونده جنایی توسط پلیس یا پرونده رسیدگی به وضعیت یک بیمار سرطانی توسط پزشک اشاره نمود. تصمیمگیری توسط یک نیروی دانش محور انجام میشود و دانش و توانایی فرد در حل مسئله و به نتیجه رسیدن پرونده بسیار موثر است. نکته مهم در مورد CMMN این است که مرزهای مدلسازی متدهای کاری توسط BPMN را به شدت گسترده کرد. متدهای غیر ساخت یافته با نیروهای دانشی امکان مدل سازی شفاف و واضحی با BPMN نداشتند. میتوانید یک نمونه نمودار CMMN را در شکل زیر ببینید:
مخفف Decision Model and Notation میباشد که توسط گروه OMG ارائه شدهاست.یک مدل گرافیکی ساده برای مدلسازی تصمیمهای سازمانها و قوانین مربوط به آنها ارائه میدهد. و به مدلسازی جداول تصمیمگیری بسیار کمک میکند. از DMN در راستای دو مورد قبلی استفاده میشود که بتواند مکانیزم تصمیمگیری را در هر دو نوع مدلهای فرآیندمحور و پروندهمحور مدلسازی نمود.
فراموش نکنید BPMN با مدیریت فرآیندها سروکار دارد. CMMN با مدیریت پروندههای سازمانی و DMN با تصمیمگیریها مرتبط است. تفاوت کلی بین این سه مورد را در شکل زیر (از سایت OMG.org) مشاهده نمایید.
در حالی که هر سه این موارد به گونهای طراحی شده اند که میتوانند کاملا مستقل به کار روند اما در عین حال میتوانند مکمل هم نیز باشند. اکثریت سازمانها برای بهبود مستمر خود نیازمند مدلهای فرآیندی برای فرایندهای ساختیافته، مدلهای مبتنی بر پرونده برای امور غیر ساختیافته و مدلهای تصمیمگیری برای تصمیمگیریهای چندهدفه و چند معیاره سازمانی میباشد. به همین دلیل این سه مفهوم امکان بهبود مستمر فرایندهای سازمانی برای هر نوع کسبوکاری را فراهم کردهاست.
در ادامه در پستهای بعدی هر کدام از این مدلها به صورت مجزا تعریف میشوند.