موضوع از اینجا شروع شده که من هرچیزی توی دلم هست رو نمیگم ، نه مختص این روز ها باشه بلکه این از بچه گی های من میاد ... همون موقع حرفم رو نمیزنم و میذارم وقتی که بیات شد مطلب اون حرف رو میزنم
این روزها بخاطر شرایط کاری بدی که قرار گرفتم درونش متاسفانه ...
باورتون شاید نشه دقیقا همون متنی که قبلتر نوشتم بعد از متاسفانه هم پاک کردم بخاطر همین داستان نگه داشتن حرف توی دل
توی روانشناسی و انسان شناسی یه موضوعی هست به اسم خود سانسوری و این کاری که من دارم میکنم قطعا و یقینا خودسانسوری هستش
و من دارم خودم و حرفام رو سانسور میکنم که کسی رو ازار ندم ولی از طرفی حرفی هم چه میزنم و چه نمیزنم با واکنش های بی نهایت مسخره و سمی برخورد میکنم
فکر میکنم البته داره کاسه صبرم تموم میشه ... خدا بعدش رو بخیر کنه