اخبار جنجالی در خصوص برگزاری اجرا ی زنده در فضای میدان آزادی توسط همایون شجریان را حتما شنیده اید. اگر کاربر شبکه های مجازی باشید که حتما خیلی راجعش دیده یا شنیده اید اگر اخبار تلویزیون (حاکمیتی) ایران را هم دیده باشید این چندروز مختصر بهش پرداخته است. چند نکته برایم در این قضیه پر رنگ است که دوست دارم جهت ثبت برای خودم و در حافظه مکتوب یادداشت اش کنم:
1- اول از همه مشروعیت و قدرت اجرایی دولت است در ایران به شکل اسف باری تنزل پیدا کرده است. پیشنهاد چنین اجرایی توسط دولت بوده و رئییس جمهور در موضعی قدرتمند که از رای مستقیم چندمیلیون ایرانی با خود دارد حتما باید بتواند تصمیمات و نیروهای متبوع خود را مجاب به انجام امری مشروع کند و بر انجام صحیح قوانین یا دستور العمل ها اصرار بورزد. این که سخنگوی دولت بگوید خارج از اختیار مابود عذر بدتر از گناه است. چرا که همه قوانین مصوب و لازم الاجرا احتمالا تا حد زیادی مخالف هم دارند اما وقتی دولت خود مجاب به انجامش است باید بر انجام و حسن انجام آن اصرار بورزدو انجامش دهد.
2- شهرداری تهران در نقش جاهل کلاه مخملی در بسیاری از امور سیاسی و کلان کشور دخالت میکند حال آنکه در مدیریت خدمات شهری که اصل اول هر شهرداری و دهیاری است کوتاهی می ورزد. ورودش هم دقیقا لاتی معابانه و پر از خبر و شلوغ بازی است.
مشکل جمعآوری زباله و خدمات شهری، فساد اداری و آلودگی هوا، نبود آب و مجوزهای ساخت آپارتمان همه مواردی است که شهرداری باید درا ن ورود کند اما یا وارد نشده یا موضوع منفعلانه در پیش گرفته است. ولی در مورد برگزاری کنسرت نظر میدهد حال آنکه همین یک ماه پیش در همین میدان ازادی صحنه بزرگ و مراسم آیینی برگزار میکرد. یعنی میتواند اما چون این یکی باب میلش نیست هم مشکل ایجاد میکند.
3- و اما همایون شجریان که بار سنگین شجریان بودن و پسر خلف موسیقی را هم به دوش میکشد. نتوانست فرزند خلف پدر در نوع رفتارش و امتیاز گیری از حاکمیت باشد. شجریان پدر چه خوب یا بد توانسته بود اعتباری نزد هوادارانش به واسطه کنش هوشمندانه و دقیق اش در مقابل حاکمیت بدست آورد. چه در انقلاب سال 57 چه در تصفیه های دهه شصت چه بعد ها در زمان جنگ و اطلاحات و درگیری بعد از انتخابات سال 88 موضع اش را دقیق و صریح بیان میکرد. نمیخواست ظن همکاری با حاکمیت بر پیشانی اش عیان باشد اگر همکاری هم داشت در خفا و با رعایت ظواهر بود. شجریان پدر بابت این موضوه هزینه هایی هم پرداخت از جمله ممنوعیت اجرا و برگزاری کنسرت در 12 سال پایانی عمر و محروم شدن از رویت در تلویزیون و ... اما همان شجریان اگر در شرایط فعلی زیست میکرد بدون شک همایون را بابت نزدیک است به هسته عجیب قدرت و وضعیت جامعه آگاه میکرد. بدون شک بهش میفهماند که مواقعی که گند قضیه بالا می آید نباید ادامه دهد و بهش میگفت: همایون، ولش کن.