این روز ها جمله " ما ملت امام حسینیم" از سید الشهدا مقاومت سرلشگرپاسدار شهیدحاج قاسم سلیمانی نٌقل محافل هیاتی و رسانه ی و مذهبی کشور و جهان اسلام شده است ،حال به مناسبت فرارسیدن ماه عزا و ماتم حسینی میخواهیم این جمله که خود معنای عمیق و ژرفی را برای جهان اسلام و انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه و برای تمامی آزادی خواهان و حق طلبان جهان دارد ، مورد وا کاوری و تحلیل قرار دهیم.
اولین واژه از این جمله واژه "ما" است که بیانگر و نشانگر کار جمعی و تشکیلاتی برای تحقق اهداف الهی قیام عاشورا حسینی است؛ قیامی که از عصر خویش تا عصر حاضر گفتمان ساز بود ، هست و خواهد بود ، قیامی که احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) ودر امتداد بعثت نبی مکرم اسلام (ص) است ، مقصود حاج قاسم از به کارگیری این واژه را میتوانم در اتحاد و خرد جمعی و گذر از منیت در مقابل اهداف الهی برای تحقق اهداف عالی قیام حسینی در عصر حاضر معنا کنیم.
دومین واژه " ملت" است که خود این واژه ده ها صفحه حرف برای گفتن دارد ، اساسا واژه ملت را به جمع یا گروهی متحد می گویند که دارای اهداف مشترک هستند و برای تحقق اهداف خود در حال تلاش و حرکت میباشند حرکتی که در قیام به سوی تمدن سازی و حکومت عدل الهی با جهد و تلاش مستمر همراه است که در عرف دینی به آن "جهاد" می گویند که خود کلمه "جهاد " در متون قرآنی و روایی دارای اقسام و انواع متعدد و مختلف است .
سومین واژه " امام " یا پیشوا است که در متن دینی و اسلامی از آن به عنوان راهنما و پیشرو و راهبر جامعه برای رسیدن به حق و حقیقت و تعالی و پیشرفت و سعادت از یاد می شود ، امامتی که خود یکی از اصول دین مذهب تشیع است و هر کس به دو اصل امامت و عدل ،ایمان ندارد از مذهب شیعه بیرون است؛ گرچه از اسلام بیرون نیست.
و چهارمین واژه " حسین" است که نقطه پرگار معنا بخشی به هندسی ذهنی سردار سرلشگر شهید مقاومت و تمامی مجاهدان و آزادی خواهان عالم است ،چه زیبا است کسانی که عشق را چهار حرفه می پندارند و آن چهار حرف( ح – س-ی-ن) خود دریای از حرف برای گفتن و روایت کردن دارد؛دریای که حاج قاسم سلیمانی را تا هزاران کیلومتر آن سوی مرزهای آبی و خاکی ایران اسلامی می کشاند، برای دفاع از مظلوم و ایستادگی در مقابل ظلم آشکار اسکتبار جهانی و حامیان منطقه ای اش که پدیده داعش خود نمونه کوچکی از تفکرات مصمم اسلام لیبرال و آمریکایی است و چه زیبا پیر مکتبمان حضرت روح ا.. موسوی الخمینی در دهه شصت فرمودند : امروز جنگ میان دو قرابت از اسلام است ، قرابت اسلام ناب محمدی (ص) در مقابل اسلام لیبرال و آمریکایی که داعش تنها یک روی این سکه است و روی دیگر آن اسلام رحمانی که جریان موسوم به شیعه انگلیسی و لندن نشین به دنبال انحراف در دین و تعالی شیعیان و مسلمانان جهان و جامعه عمل چوشاندن به اسلام رحمانی هستند که هر دو این آفت بزرگی است که اگر ما از اصل امامت که از اصول پنچ گانه اسلام است دوری گزنیم دچار این دست از آفات خواهیم شد، در ادامه واکاوی واژه " امام" در عصر غیبت امام زمان (عج) به مفهوم فقهی "ولایت مطلقه فقیه" می رسیم که در زمان غیبت کبری که در آن واقع شده ایم ولایت و سرپرستی و امامت جامعه باید در دستان عالم و فقیه دین شناس و زمان شناس و بصیر باید باشد که جامعه را در همه حال از فتنه ها و آسیب ها و آفات و هجمه ها به سوی اهداف الهی و حکومت عدل الهی سوق دهد که رسالت انقلاب اسلامی و شکل گیری جمهوری اسلامی ،جامعه عمل پوشاندن بر همین مهم است ، و چه زیبا بیان کرده اند عاشقان به عشق ولایت ، "که بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد"؛ که در تکمله این جمله باید بگوییم نه تنها نتوان عاشق مهدی شد بلکه نمیتوان نه عاشق مهدی شد و نه سرباز او که این جمله در زمان فعلی این گونه باید متجلی شود که "بی عشق سید علی نتوان عاشق مهدی شد"؛ که حاج قاسم سلیمانی در زمان دفاع مقدس جلوه گر گام اول این ولایت مداری بود و پس از رحلت حضرت امام (ره) و زمامت امام خامنه ای ( مدظله العالی )مظهر و تجلی بخش گام دوم ولایت مداری با اطاعت از امام خویش رهبری معظم وفرزانه انقلاب بودند و نتیجه این ولایت مداری نوشیدن شربت شیرین شهادت در رکاب امام جامعه برای رسیدن و وصال امام زمان در جریان مقاومت اسلامی جلوه کرد.
واژه پنجم یا بهتر بگوییم ضمیر "یم " است که با توجه به محاوره ای بودن کلام فوق و شفاهی بودن آن در واقع فعل جمله است که به جای فعل " هستیم " در جمله توسط حاج قاسم سیلمانی بیان شده است ، فعل جمله ای که بصورت مختصر و مفید آورده شده که خود بیانگر جلوه های پیدا و پنهان شخصیتی این شهید و سرباز والامقام سنگر ولایت مداری و تقوا است؛ اولین جلوه از آن جلوه بیان کوبنده توسط شهید والامقام در خطابه خود است که نشان از مصمم بودن در راه حق و حقیقت توسط این شهید والامقام دارد و از طرفی این جمله بعداز شهادت حاج قاسم سیلمانی جلوه دیگری را نیز برای توسط ولایت مداران و انسان های حق طلب پیدا کرده است و آن جلوه دعوت عملی به راه حق و ولایت مداری و استمرار در حرکت قیام حسینی برای رسیدن و پیروزی و تحقق حکومت عدل الهی است .
در واقع حاج قاسم با بیان این جمله ، این موضوع را برای ما به ارث گذاشته است که من راهم را پیدا کرده ام شما هم اگر به فکر سعادتید این راه را برگزنید ، راهی که از ولایت مداری و امام حسین (ع) و قیام حسینی برای رسیدن به قیام مهدی و حکومت عدل الهی و تمدن اسلامی میگذرد.
بنابراین اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة» ناظر بر این موضوع است. امام حسین(ع) از ازل همان چراغ هدایتی است که مسیر هدایت به صراط مستقیم را روشن کردند و بر اساس این حدیث هر کس در هر زمان و مکانی توفیق هدایت به سوی صراط مستقیم را یافت، مدیون امام حسین علیه‌السلام و وجه مصباح هدایتی حضرت است. چقدر زیباست که از این وجه به آیه «إهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» نگاه شود که در این صورت نماز خودمان را با امام حسین (علیه‌السلام) گره زدهایم، به این صورت که شرط هدایت به صراط‌المستقیم، بهره از وجه مصباح الهدایی امام حسین(ع) است.
امیدوارم توانسته باشم در حد توان و بضاعت علمی و ادبی ام این جمله گهربار از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تحلیل کرده باشم هر چند این کلمه خود ده ها کتاب جای برای سخن و تحلیل دارد و می دانم که مطلب تحلیلی حقیر خود گوشه ی کوچک برای جویندگان و پویندگان این راه با برکت است . التماس دعا
محرم 1399
