ویرگول
ورودثبت نام
حمیدرضا محمدی پور
حمیدرضا محمدی پور
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

قلبی برای فروش

شنیده‌ام که آدمی روح خود را به شیطان می‌فروشد اما قلب(احساس) چی؟ آیا قلب انسان فروشی نیست؟

چرا هست، خوبش هم هست، خیلی‌ها قلب خودشان را به خاطر مشتی پول می‌فروشند، البته حداقل چیزی به دست می‌آورند، اما خیلی‌ها قلبشان را مفت به دیگران می‌دهند، مثل این است که به کسی بدن خودت را رایگان بدهی، بگویی: «بیا این من، مفت برای تو، هر کاری می‌خواهی بکن»

اما باورش سخت است که ما خیلی‌ها قلبمان را مفت می‌فروشیم، آن هم برای هیچ، برای یک شخص که یکبار هم از نزدیک ندیدیمش، برای مالی که کورمان کرده، برای جایگاهی که هرجوری خواهان آن هستیم، برای پسر یا دختری که اصلا به فکر ما نیست، برای میلیاردها دلیلی دیگر.

هر کس به طریقی می‌تواند قلب خودش را مفت بفروشد، اما در ازایش چی؟؛ شاید فکر کنید هیچی، اما وقتی قلبت را مفت فروخته باشی دلیلی بر این نیست که چیزی دریافت نمی‌کنی، شاید از آن کسی که قبلش را فروخته آدم دریافتی بیشتری داشته باشد.

وقتی انسان قلبش را فروخت باید چیزی جای آن قلب را پر کند، اما چه چیزی؟ جای قلب را نیستی پر می‌کند، اما شاید بگویید که نیستی خودش هیچ است، یعنی چیزی جای قلبش را نمی‌گیرد، اما نه، نیستی خودش دارای فعل است، خودش اصلا فاعل است، خودش همچون هستی معتبر است.

وقتی قلب آدمی را نیستی پر کند دیگر مهم نیست چه چیز پیش خواهد آمد، هیچ چیز آدمی را تکان نخواهد داد، طوفان‌ها باعث ذره‌ای تعلل در کار آدمی نمی‌شوند، آدمی می‌شود پوچ، آدمی در این هستی خودش را به نیستی می‌کشاند، وقتی قلب آدمی فروخته شده باشد دیگر آدمی را به چه چیز می‌توان شناخت؟


«روباه گفت: خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است: بدان که جز با چشم دل نمی‌توان خوب دید. آنچه اصل است، از دیده پنهان است.»
شازده کوچولو، آنتوان دو سنت‌اگزوپری
قلبدلهستینیستیدیدن
در زندگی عاشق نوشتن، خواندن، تماشای فیلم و گوش دادن به موسیقی هستم🔶در عين حال سعی می‌كنم نويسنده باشم، هر چند هر كه مینویسه نويسنده‌ست🔶 vrgl.ir/dOH6G
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید