خمرهای سرخ یک رژیم وحشیانه بود که از سال 1975 تا 1979 بر کامبوج تحت رهبری دیکتاتور مارکسیست پل پوت حکومت میکرد. تلاشهای پل پوت (Pol Pot) برای ایجاد یک نژاد ارباب (master race) در کامبوج از طریق مهندسی اجتماعی در نهایت منجر به مرگ بیش از 2 میلیون نفر شد. در این کشور که در آسیای جنوب شرقی واقع شده است، کشتهشدگان یا به عنوان دشمنان رژیم اعدام میشدند یا از گرسنگی، بیماری یا کار زیاد جان خود را از دست دادند. از نظر تاریخی، این دوره به نسل کشی کامبوج (Cambodian Genocide) معروف شده است.
اگرچه پل پوت و خمرهای سرخ تا اواسط دهه 1970 به قدرت نرسیدند، اما ریشههای تسلط آنها را میتوان در دهه 1960 جستجو کرد؛ زمانی که یک شورش کمونیستی برای اولین بار در کامبوج شروع شد و سپس توسط پادشاه کامبوج کنترل و دفع شد.
در سراسر دهه 1960، خمرهای سرخ به عنوان شاخه مسلح حزب کمونیست کامبوچیا، نامی که حزب برای کامبوج استفاده میکرد، فعالیت میکرد. خمرهای سرخ که عمدتاً در مناطق جنگلی و کوهستانی دورافتاده در شمال شرقی کشور (نزدیک مرز کامبوج با ویتنام) که در آن زمان درگیر جنگ داخلی بود، فعالیت میکردند. خمرهای سرخ معمولا در شهرهای بزرگ مانند پایتخت پنوم پن از حمایت مردمی برخوردار نبودند.
با این حال، پس از یک کودتای نظامی در سال 1970 که منجر به برکناری شاهزاده نورودوم سیهانوک (Norodom Sihanouk)، پادشاه حاکم کامبوج شد؛ خمرهای سرخ تصمیم گرفتند با رهبر برکنارشده متحد شوند و یک ائتلاف سیاسی تشکیل دهند. از آنجایی که پادشاه در میان شهرنشینان کامبوج محبوب بود، خمرهای سرخ شروع به جلب حمایت مردم شهرنشین کردند.
برای پنج سال بعد، کشور درگیر جنگ داخلی بین ارتش راستگرا که کودتا را رهبری کرده بود و کسانی که از اتحاد شاهزاده نورودوم و خمرهای سرخ حمایت می کردند، بود. در نهایت، خمرهای سرخ و متحدانشان پس از تصرف بخش عظیمی از کشور کامبوج، دست بالا را در جنگ پیدا کردند.
در سال 1975 جنگجویان خمرهای سرخ به پنوم پن حمله کردند و شهر را تصرف کردند. با در دست داشتن پایتخت، خمرهای سرخ در جنگ داخلی پیروز شده بودند و در نتیجه کنترل دولت را نیز در دست گرفتند. جالب است که خمرهای سرخ ترجیح دادند بجای اعطای قدرت به شاهزاده نورودوم، اختیار حکومت را به رهبر خمرهای سرخ یعنی پل پوت، واگذار کنند. پس از آن شاهزاده نورودوم مجبور شد در تبعید زندگی کند.
پل پوت به عنوان رهبر خمرهای سرخ در دوران فعالیت خود به عنوان یک جنبش شورشی، به تحسین قبایل مناطق روستایی شمال شرقی کامبوج میپرداخت. زیرا این قبایل خودکفا بودند و با کالاهایی که از طریق کشاورزی تولید میشد زندگی میکردند.
او احساس میکرد که قبایل مانند کمونهایی بودند که با هم کار میکردند، در نتیجه کار خود سهیم بوده و از شر پول، ثروت و مذهب مصون مانده بودند. لازم به ذکر است منظور پل پوت از مذهب، همان آیین بودایی پذیرفته شده در شهرهای کامبوج است.
هنگامی که خمرهای سرخ به عنوان حذب حاکم منصوب شدند، پل پوت و نیروهای وفادار به او، به سرعت دست به بازسازی کامبوج زدند. در اولین اقدام نام کشور را به کامبوچیا تغییر دادند. کامبوچیا برگرفته از نام قبایل روستایی است که پل پوت به سبک زندگی آنها علاقمند شده بود.
در اقدام بعدی پل پوت سال 1975 را "سال صفر" نام گذاری کرد و کامبوچیا را از جامعه جهانی جدا کرد. او صدها هزار نفر از شهرنشینان کشور را در کمونهای روستایی اسکان داد و پول کشور را لغو کرد. او همچنین مالکیت خصوصی و انجام اعمال دینی را در کشور جدید غیرقانونی اعلام کرد.
کارگران در مجموعههای روستایی که توسط پل پوت تأسیس شده بودند به زودی از عوارض کار بیش از حد و کمبود غذا میمردند. صدها هزار نفر بر اثر بیماری، گرسنگی یا آسیب به بدنشان که در حین کار سخت یا بدرفتاری توسط ماموران خمرهای سرخ که بر اردوگاهها نظارت میکردند، جان باختند.
رژیم پل پوت همچنین هزاران نفر را به اتهام دشمنی با رژیم خمرهای سرخ اعدام کرد. کسانی که به عنوان روشنفکر یا رهبران بالقوه یک جنبش انقلابی تشخیص داده میشدند، اعدام شدند. برخی از مردم کامبوج که آن دوران را به یاد دارند، میگویند: برخی از آنها صرفاً به این دلیل که روشنفکر به نظر میرسند، عینک میزدند یا توانایی صحبت کردن به یک زبان خارجی را داشتند، اعدام شدند.
به عنوان بخشی از این نسل کشی، صدها هزار نفر از کامبوجیهای تحصیل کرده و طبقه متوسط در مراکز ویژهای که در شهرها ایجاد شده بود، شکنجه و اعدام شدند. یکی از بدنامترین این مراکز، زندان توول اسلنگ (Tuol Sleng) در پنوم پن بود که در آن نزدیک به 17000 مرد، زن و کودک نگهداری میشد. در جریان آنچه که به عنوان نسل کشی کامبوج شناخته میشود، حدود 1.7 تا 2.2 میلیون کامبوجی در زمان ریاست پل پوت بر کشور جان باختند.
ارتش ویتنام در سال 1979 به کامبوج حمله کرد و پل پوت و خمرهای سرخ را پس از یک سری نبردهای خشونت آمیز در مرز بین دو کشور از قدرت خارج کرد. پل پوت به دنبال گسترش نفوذ خود در ویتنام با برخی از سران بلندمرتبه ویتنام متحد شده بود، اما متحدان او به سرعت به او پشت کردند.
پس از تهاجم، پل پوت و مبارزان خمرهای سرخ به سرعت به مناطق دورافتاده کشور عقب نشینی کردند. با این حال، آنها به عنوان یک گروه شبیه نظامی فعال باقی ماندند، البته با قدرت و نفوذ کمتر. ویتنام کنترل این کشور را با وجود مخالفت ایالات متحده تا اواسط دهه 1980 حفظ کرد.
در طول چند دهه پس از سقوط خمرهای سرخ، کامبوج به تدریج روابط خود را با جامعه جهانی برقرار کرد؛ اگرچه این کشور هنوز با مشکلاتی از جمله فقر و بیسوادی گسترده مواجه است. شاهزاده نورودوم در سال 1993 به حکومت کامبوج بازگشت، اما اینبار تحت یک سلطنت مشروطه حکومت خود را ادامه میدهد.
خود پل پوت تا سال 1997 در مناطق روستایی شمال شرقی کشور زندگی میکرد. بعد از آن توسط خمرهای سرخ به دلیل جنایاتش علیه ملت کامبوج محاکمه شد. با این حال، محاکمه بیشتر جنبه نمایشی داشت و دیکتاتور سابق در حبس خانگی در خانه جنگلی درگذشت.