خب UI کار، کارش اینه که اینترفیس رو خوشکل کنه و استانداردهای طراحی مثل رنگ و سایز و الاین و چندتای دیگه رو رعایت کنه. در نهایت وقتی ما طرح رو میبینیم از عبارت: “واو چقدر قشنگه!” استفاده میکنیم.
اما UX کار میاد طرح UI کار رو دچار چالش میکنه و دستخوش تغییر. چیدمان، ساختار و دسترسی راحتتر بسته به فکر بزرگتر سازمان وارد طرح میشه و در نهایت اون طرح به هدف سازمان نزدیک تر میشه. اینجا وقتی ما طرح رو میبینیم از عبارت: “واو چقدر کارایی داره!” استفاده میکنیم.
اما CX کار میاد طرح UI و UX کار رو دوباره دچار تغییر میکنه. البته فقط یکی از کار های CX کار نظارت روی UX کار هست. کارهای دیگه مثلا برند، تبلیغات، خدمات، فروش و محصولات همگی توی مشت CX کار هست. در کل وظیفه این رو داره که هیچ بخشی از فکر اصلی سازمان دور نشه.
حالا فرض کنید CX کار، کاری رو به UX کار بده که UX کار هم باید به UI کار بگه!
این رول معمولا توی شرکت های بزرگتر به مراتب بیشتر احساس میشه. اینجا وقتی ما اثرات این رول رو میبینیم از عبارت: “واو چقدر همه چیز میزونه!” استفاده میکنیم.
بازم رول بالاتر هست مثله SD که دیگه از بحثمون خارجه.