shaparak
shaparak
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

پیرمرد و دریا

پیرمرد و دریا داستان تک تک ما آدم هاست.

داستانی از نشخوارهای متداول ذهنی، بایدها و نبایدها، حسرت ها و آرزوهایی که همواره در ذهن انسان رژه میروند، و حتی وسوسه هایی که موذیانه تمرکز ما را می خورند و از هدف دورمان می کنند. این داستان رسیدن به شانس بزرگ پس از شکست ها و سرشکستگی هاست، داستان فرصتی است که بعد از صبر و تلاش بسیار قربانی غرور و قدرت نمایی میشه و حسرتی که همچون استخوان ماهی جلوی چشممان خواهد ماند.

به شخصه از همینگوی ممنونم نه تنها برای پایان بندی داستان و نمایش جریان زندگی و امید در کهنسالی، بلکه چون محبت و احترام و همراهی را در مانولین و مارتین به نمایش می گذاره و به یادمان می آورد که یکسری مسائل خاص انسان است و فقدانش ما را عاری از انسانیت می کند. و چقدر خوشبخت بود پیرمرد که چنین انسان های فهمیده ای را در کنار خود داشت.

هیچکس در سن پیری نباید تنها بمونه هرچند این اجتناب نا پذیره

کتاب فقط در توصیف صید ماهی تبحر نداره، بلکه آموزه های اخلاقی متعددی را در لابلای آن بیان می کند.

من هم می تونم اما سعی می کنم قرض نگیرم. مردم اول قرض می گیرند بعد گدایی می کنند.

دریا همان مشکلات زندگی است که گاه از دل آن شانسی به بزرگی نهنگ شکار می کنیم و گاه هیچ! توصیف همینگوی را می پسندم. از نظر او دریا برای جوان ترها "المار" است، یک مرد ستیزه جو، یک دشمن که باید با آن جنگید و سهم خود را از دلش بیرون کشید. اما برای پیرمرد "لامار" است، همچون زنی دوست داشتنی و بخشنده.

گویی یک زن است...اگر وحشیانه یا بدجنس عمل می کند به این خاطر است که کمکی از او برنمی آید.

مشکلات گاهی می توانند به سادگی یک دندان درد باشند، در حالیکه جوان ترها از اسم دندانپزشکی می گریزند، مسن تر ها با دندان مصنوعی هم لبخند عمیقی می زنند. آری مشکلات اینگونه اند یا باید آنها را در آغوش کشید و یا با آنها جنگید. البته حالت سومی را هم برخی ابداع کرده اند که طی آن با مشکلات فقط به نق و نق و سرکوفت سرگرمند. گناهکارانی که پیرمرد اینگونه توصیفشان می کند:

امید نداشتن احمقانه است. علاوه بر این فکر می کنم گناهه. به گناه فکر نکن. الان بدون گناه هم به اندازه کافی مشکل دارم.

و بی دلیل نیست که این آدم ها نه ماهی صید می کنند و نه به ساحل آرامشی میرسند.

کتاب پیرمرد و دریا اگرچه کوتاه است اما کشش کافی را ندارد.با این حال، پس از خواندن آن بیشتر به نجواهای درون حساس می شوید و شاید مثل همینگوی کتابی بنویسید از خودتون و شغلتون و اندیشه های ذهنیتون.

https://taaghche.com/book/32728/%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7


چالش کتابخوانی طاقچههمینگویامیدنوبل ادبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید