خیلی از ما زنجیرهبلوکُ با بیتکوین هممعنا میدونیم و تفاوتی بین این دو تا مفهوم نمیبینیم، اما بهتره بدونیم که زنجیرهبلوک یک فناوری هست که بیتکوین و باقی رمزارزها از بستر اون استفاده میکنند تا کارایی لازمُ برای انجام وظایفشون داشته باشن.
کاربردهای زنجیرهبلوک فقط به مسائل مالی و بانکی محدود نمیشه و تقریبا تو هر صنعتی میشه ازش استفاده کرد و کمک گرفت. یکی از کاربردهای ارزشمند زنجیرهبلوک بحث زنجیرهتامین و فرایندهای مالی زنجیرهتامین هست.
اگه مسیر تولید و عرضه محصولات رو به صورت یه روند یکپارچه در نظر بگیریم به یه دید اولیه از زنجیرهتامین میرسیم مسیری که مواد اولیه تولید میشن و کنار همدیگه یه محصول نهایی خلق میکنن. یه کارخونه خودروسازی رو در نظر بگیرین. اتومبیل که محصول نهایی این زنجیره هست از قسمتهای مختلف تشکیل شده که تو کارگاهها و کارخونههای دیگه ساخته شدن و تو مجموعه خودرو سازی به یک محصول نهایی تبدیل شدن. حالا همون کارگاه میتونه مواد لازم برای ساخت قطعه مورد نظر رو از کارگاهها و صنایع دیگه تهیه کرده باشه و این مسیر میتونه خیلی طولانیتر از چیزی باشه که ما فکر میکنیم.
مدیریت چنین زنجیرهطولانی و غیرمتمرکزی کار آسونی نیست و رهگیری رخدادها و فرایندهای توی چنین زنجیرهای بدون فناوری غیر ممکن به نظر میرسه. برای مثال اپل کامپیوتینگ رو در نظر بگیرین که با 1/6 میلیون نفر در 20 شرکت مختلف کار میکنه تا یه محصول رو تولید کنه.
تامین کیفیت، صحت عملکرد، مدیریت هزینههای تولید و خیلی عوامل دیگه به مدیریت صحیح این زنجیره وابسته هست. با کمک زنجیره بلوک میشه زنجیرهتامینُ به بهترین شکل مدیریت کرد و از ابتدا تا انتها به تمامی مراحل و فرایندهای تامین نظارت داشت.
زنجیره بلوک به خاطر ماهیت شفاف و بازی که داره میتونه از بروز تقلب و کلاهبرداریهای رایج تو فرایند تامین هم جلوگیری کنه، از طرف دیگه فرایند ثبت تراکنشها کوتاهتر میشه و امکان بروز خطاهای انسانی هم کمتر میشه.
یه بخش مهم دیگه که میتونه با کمک زنجیره بلوک و مزیتاش بهبود پیدا کنه فرایندهای تامین مالی تو زنجیره بلوک هست. اجازه بدین برگردیم سراغ مثال اتومبیل: گفتیم که واسه تولید هر ماشین چندین قطعه ساز باید کار کنند تا قسمتهای مختلف ماشین رو بسازن، خود این قطعه سازها مواد اولیه رو از کارگاهها و کارخونههای تولید کننده مواد اولیه تهیه میکنن و البته کارخونهها هم مواد اولیه رو از یه بازرگان یا تامین کننده دیگه میخرن....
فرایند گردش پول اما تو زنجیره تامین برعکس هست یعنی از محصول به سمت ماده اولیه حرکت میکنه!! به زبون ساده وقتی محصول نهایی آماده شد و فروخته شد کارخونه پول قطعه ساز رو میده و قطعه ساز هم میتونه پول کارخونه رو بده ... آخر سر هم کارخونه پول بازرگان رو تامین میکنه... در واقع تو زنجیره تامین اینچنینی هر واحد به تامین کننده خودش مقروض هست و کمبود بودجه تو واحدهای تولیدی میتونه راندمان تولید رو پایین بیاره و کلی مشکل ریز و درشت واسه صاحبین این کسب و کارها ایجاد کنه... از طرف دیگه وقتی پول تو سیستم تزریق میشه به دلایل مختلف از سیستم خارج میشه و برای کارهای غیرمرتبط هزینه میشه که خودش یه مشکل بزرگ دیگست...
راهکار چیه؟؟ استفاده از زنجیره بلوک ... زنجیره بلوک امکان ایجاد توکنهای هوشمند رو تو زنجیره تامین فراهم میکنه... توکنها رو مثل یک ژتون الکترونیکی در نظر بگیرین که فقط تو زنجیرهتامین تعریف شده معنا و ارزش داره. حالا تو این سیستم مشخص میشه ژتونهایی تعریف کرد که بین فعالان زنجیره دارای ارزش هست و فقط تو همین زنجیره کارایی داره. به محض اینکه قطعه ساز ما کارش رو انجام میده ژتونهایی بهش تعلق میگیره که میتونه اونها رو به کارخونه تامین کننده بده در ازاش مواد اولیه تحویل بگیره، کارخونه هم میتونه اون ژتون رو خرج کنه یا به پول تبدیل کنه...
ما تو اولبلاک رو کاربردهای مختلف زنجیرهبلوک تحقیق میکنیم و اگه بشه تو کشور پیادهسازیش کرد شروع به توسعه محصول میکنیم. تو نوشتههای بعدی سعی میکنیم کاربردای دیگه زنجیرهبلوک رو بررسی کنیم.