تو اولبلاک پروژههای زنجیرهبلوکی مختلفی برای سازمانها و نهادهای بزرگ کشور پیادهسازی کردیم. بیشتر مواقع با یک سوال مشترک مواجه میشدیم...
همه ما تعریف نسبتا مشابهی از زنجیرهبلوک شنیدیم که از شفافیت و امنیت دادهها میگن... کاربرایی که به تمام اطلاعات سطح شبکه دسترسی دارن و هیچ نهاد ناظری هم شبکه رو کنترل نمیکنه.
یه لحظه خودتون رو به عنوان کارشناس فنی یا مدیر ارشد سازمان در نظر بگیرید...
هر اطلاعاتی نباید در دسترس همه کس باشه... یه سازوکار نظارتی باید برای زنجیرهبلوک قابل تعریف باشه ...
تصمیم گرفتیم اینجا جواب این سوال رو توضیح بدیم.
زنجیرههای بلوک رو میشه به دو شکل دستهبندی و تقسیم کرد؛ این تقسیم بندیها از دو منظر متفاوت انجام میشه و در واقع همون جوابی هست که برای سوال بالا بهش نیاز داریم.
زنجیره بلوک رو میشه از منظر اعتماد و دسترسی مورد بررسی قرار داد. از ترکیب این دو طرز نگاه میشه گفت زنجیرههای بلوک به ۴ شکل قابل پیادهسازی هستند.
از منظر اعتماد زنجیرهبلوکها به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیم میشوند. در زنجیرهبلوک عمومی استفاده از امکانات شبکه برای تمامی کاربران فراهم است و هیچ نوع ثبت نام یا تایید هویتی انجام نمیشود. توی چنین شبکهای اعتماد وجود نداره و باید یه فکری برای حل این مشکل در نظر گرفته بشه.
تو مدل زنجیرهبلوک خصوصی، همه کس نمیتونن از امکانات شبکه استفاده کنند و کاربرا باید برای حداقل بخشی از شبکه شناخته شده باشن. شعبههای یک بانک یا نمایندگیهای یه شرکت تو سطح کشور رو میشه برای مثال تو این شبکه در نظر گرفت.
از نظر دسترسی زنجیرهبلوکها اما به دو مدل مجوزمحور و بدون مجوز تقسیم میشن.
همونطور که از اسمشون پیداست تو مدل مجوز محور یه سری سطح کاربری تعریف میشه و هر کاربری فقط به اطلاعاتی دسترسی داره که مجوز استفاده ازش رو داشته باشه...
در مدل بدون مجوز اما دسترسی محدود به اطلاعات معنی نداره و همه کاربرا تو سطح شبکه به تمام اطلاعات دسترسی کامل دارن.
ترکیب این دو نگاه چهار ساختار متفاوت برای زنجیرهبلوک میسازه:
اگه دنبال مثالها و اطلاعات بیشتری درباره زنجیره بلوک هستین مقایسه پلتفرم های زنجیرهبلوک رو هم مطالعه کنید.
خب نتیجه فکر کنم ناگفته پیداست؛ هر شبکه تو هر نهادی که بخواد استفاده بشه باید با نیازهای اون سازمان و خواستههاش سنجیده و منطبق باشه. با کمی خلاقیت میشه ساختار مناسب رو پیدا و پیادهسازی کرد.