عبارت "تحصیل در خارج" واسه کسایی که تجربهای ازش ندارن همزمان دو تا تصویر مختلف داره:
اول - دانشجوی خوشحالی که تو یکی از دانشگاههای خارجی پذیرش شده، قراره با زبان و تاریخ و فرهنگ و آداب و رسوم یه کشور دیگه آشنا بشه، از بهترین امکانات آموزشی استفاده کنه و تازه کنار درس خوندن کلی هم خوش بگذرونه ...
دوم - فارغالتحصیل خوشحالی که با موفقیت درسشُ با نمرات خوب تموم کرده، و همین حالا کلی شرکت خوب و معتبر داخلی و خارجی آمادن که با شرایط عالی و حقوق و مزایای فوقالعاده استخدامش کنن ...
اما معمولا تصور ما با واقعیت تفاوت داره و تا وقتی که یه تجربه رو لمس نکنیم، نمیتونیم درک مناسبی ازش داشته باشیم.
تو مثال بالا اون قسمتی که دیده نمیشه فاصله بین دو تا تصویر هست... یعنی دقیقا بازه زمان تحصیل که طولانیترین قسمت هم هست - دوران تحصیل در خارج از کشور
فکر کن از چند سال قبل شروع کردی به یادگرفتن زبان خارجی... حسابی درس خوندی تا نمرههای عالی بگیری ... کلی درخواست واسه دانشگاههای مختلف فرستادیُ حالا
اینجایی
تو هوای همیشه ابری اروپا ... یه جایی تو غربت ... تنها ... دور از دوستا و خونواده... تو کشوری که با فرهنگش غریبهای... میون مردمی که بهت میگن خارجی... به اینا اضافه کن درسای سخت دانشگاهُ ... استادای خشکُ و از همه بدتر جیب خالی
شاید با بیشتر مشکلات بشه یه جوری کنار اومد حتی بشه یه جوری وانمود کرد که اوضاع خوبه و همهچی مرتبه اما تو غربت با بیپولی نمیشه راحت کنار اومد
اگه خوش شانس باشیُ شهریه دانشگاه پرداخت نکنی، هزینههای اصلی یه دانشجو تو خارج رو میشه تو سه بخش خلاصه کرد:
هزینه اقامت
هزینه خورد و خوراک
هزینه رفت و آمد
اگه یه زندگی دانشجویی خیلی معمولی در نظر بگیریم این عدد ماهانه حدود 1000 یورو میشه که تو شرایط فعلی میشه معادل بیست و اندی میلیون تومن به پول ما
معمولا با پولی که از ایران با خودت اوردی چندماه اول رو میشه یه جوری سر کرد اما ماههای بعد و ترمهای بعد؟؟؟
بعضی دانشجوها تو شرایط خاص اجازه کار پارهوقت حدود بیست ساعت تو هفته دارن که اگه خیلی زرنگ باشی یه کار پاره وقت تو دانشگاه یا یه کار عمومی تو یه رستوران پیدا میکنی که البته با درامدش میشه بخشی از این هزینهها رو پوشش داد.
سوال اینجاست که تو شرایط فعلی چقدر میشه از خونوادهها توقع داشت که هزینههای دلاری و یورویی تحصیل خارجُ با درامد ریالی داخل پرداخت کنن؟ اصلا چند درصد خونوادهها چنین توانی دارن؟ راهکار جایگزینی هم وجود داره؟ آخرین گزینه چیه؟ ترک تحصیلُ دست از پا درازتر برگشتن به ایران؟
اگه خارج از ایران تحصیل میکنین یا تجربه چنین شرایطیُ از نزدیک دارین لطفاً بگین چجوری با این مشکلات کنار میاین؟