همه ما معمولا در برخورد اولی که با افراد یا پدیدهها داریم، براساس برداشتهای خود ویژگیهای مثبت یا منفی را به آنها نسبت میدهیم، این اتفاق باعث میشود ما کل ابعاد شخصیتی آن فرد یا کل آن پدیده را بر مبنای همان برداشت اولیه، به صورت مثبت یا منفی قضاوت کنیم. به این تمایل اثر هاله ای گفته میشود.
بسیاری از ما این تجربه را داریم که در مواجه با فردی، نسبت به او احساس خاصی پیدا کنیم و سپس براساس همان احساس، کل شخصیت آن فرد را قضاوت کنیم. به این پدیده یا تمایل، اثر هاله ای (Halo Effect) میگوییم. تصور کنید یک روز صبح به محل کار خود میروید و متوجه میشوید همکار جدیدی به جمع شما اضافه شده، بعد از یک سلام و احوالپرسی نسبتا صمیمانه، با خود فکر میکنید: آدم خوب و مهربانی به نظر میآید. پس از مدتی به خود میآیید و متوجه میشوید، براساس همان برداشت اولیه (خوب و مهربان بودن او) در حال قضاوت درمورد کل ویژگیهای شخصیتی او هستید؛ به نظر میرسد او فرد باهوش و مسئولیتپذیری باشد، از رفتارش مشخص است که بسیار منظم و دقیق است و… . درحالی که ممکن است واقعیت چیز دیگری باشد و همکار جدید، هیچ یک از این صفات را نداشته باشد.
در واقع این موضوع همان چیزی است که آن را به عنوان اثر هاله ای میشناسیم؛ قضاوت درمورد کل ویژگیهای یک فرد (شی، اتفاق یا هر چیز دیگر) براساس نخستین برداشتها و احساساتی که نسبت به آن داشتهایم.
اثر هاله ای یا خطا هاله ای (Halo Error) نوعی تعصب شناختی است که براساس آن، ما افراد یا اتفاقاتی که در زندگی با آن مواجه میشویم را بر مبنای همان برداشت اولیه که از آنها داشتهایم، قضاوت میکنیم. این گرایش یا تعصب ذاتی در همه انسانها وجود دارد؛ به عنوان مثال همه ما با دیدن یک فرد زیبا، گمان میکنیم که او باید فردی باهوش، توانمند و قوی باشد، در صورتی که بارها دیدهایم تمام یا دست کم بخشی از این تصورات اشتباه از آب در آمده است. یکی از شناختهشدهترین مثالها در ارتباط با اثر هاله ای ،همان چیزی است که ما در سلبریتیها مشاهده میکنیم. معمولا ما تصور میکنیم آدمهای مشهور، همگی افرادی باهوش، مهربان و بسیار سطح بالا هستند اما در اولین برخورد نزدیکی که با آنها داریم، متوجه میشویم بسیاری از تصورات ما اشتباه بوده و آنها نیز مانند بسیاری دیگر از افراد عادی میتوانند گاهی بدخلق، عصبی باشند!
واژه Halo یا هاله از یک مفهوم یا باور مذهبی ریشه میگیرد که براساس آن، افراد مقدس، هالهای از نور بالای سر خود دارند که نشان از تقدس این افراد است. در بسیاری از نقاشیهای مربوط به قرون وسطی، از جمله دوران رنسانس، این هاله دور سر مردان و زنان مقدس، دیده میشود. هدف از به تصویر کشیدن این هاله در نقاشیها این است که ببیننده با دیدن آن، ناخودگاه قضاوت کند که این فرد، دارای صفات نیک بوده است. اما در بحث روانشناسی، موضوع کاملا فرق میکند، براساس تعریف روانشناسان، اثر هاله ای به این معنی است که نسبت دادن یک ویژگی مشخص به فردی در همان برخورد اول، باعث شکلگیری یک ذهنیت کلی درمورد آن فرد میشود.
شناخت اثر هاله ای چه کمکی میتواند به ما بکند؟ نگه داشتن همان تصور خوب اولیه، حتی به اشتباه یا گذشتن از آدمها و اتفاقات، صرفا به دلیل آنکه همان ابتدا حس خوبی نسبت به آنها پیدا نکردیم، چه تاثیراتی میتواند بر زندگی ما و سایر افراد بگذارد؟ اثر هاله ای اصولا یک پدیده مخرب و یک گرایش رفتاری اشتباه است و در نتیجه میتواند باعث ایجاد خطا شود. آگاه نبودن از اثر هاله ای میتواند باعث شود ما با برداشت اشتباه درمورد دیگران، فرصتها را از آدمها بگیریم یا با دادن فرصت به آنها، خود دچار مشکلاتی شویم.
ما در همیار آکادمی به طور کامل در مورد اثر هاله ای توضیح داده ایم که با مراجعه به صفحه اثر هاله ای چیست؟ میتوانید آن را مطالعه کنید.