یکی از سوالات مهمی که برای بسیاری از صاحبان کسب و کار و مدیران بازاریابی به وجود میآید، این است که چگونه پیشرفت یا پیسرفت خود در رسانههای اجتماعی را اندازهگیری کنیم؟ اگر بخواهیم به مدیران ارشد سازمان در مورد فعالیت در شبکههای اجتماعی گزارش دهیم، چه معیارهایی را مد نظر قرار دهیم؟ برای پاسخ دادن به این سوالات باید از معیارهای فعالیت در شبکه های اجتماعی استفاده کنیم.
در دنیای امروز رسانههای اجتماعی اهمیت خارق العادهای پیدا کردهاند و بسیاری از کسب و کارهای بزرگ و کوچک دارند تمام تلاش خود را میکنند تا از طریق این رسانهها مشتریان خود را بیشتر و برند خود را معروفتر کنند و در نهایت میزان فروش خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. یکی از سوالاتی که در این بین به وجود میآید این است که چگونه میتوانیم میزان موفقیت، شکست، پیشرفت یا پسرفت خود را در این رسانهها بسنجیم؟ آیا خط کشی برای اندازهگیری میزان موفقیت در این شبکهها وجود دارد؟ متخصصان پس از پژوهشهای فراوان معیارهای فعالیت در شبکه های اجتماعی (Social Media Metrics) را کشف و معرفی کردند.
قیف سوشیال مدیا مارکتینگ چهار بخش یا سطح دارد که بخش اول آن آگاهی، بخش دوم تعامل و انگیجمنت، بخش سوم تبدیل و بخش چهارم، مشتری واقعی است. هر کدام از این بخشها، خصوصیات خودش را دارد و کسی که میخواهد در رسانههای اجتماعی موفق شود و به درآمد عالی برسد، باید برای هر کدام از این بخشها خط کش و معیار خاص خودش را داشته باشد.
اگر برای هر کدام از این بخشها معیار داشته باشیم، میتوانیم قیف بازاریابی و فروش را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنیم و کاری کنیم که مشتری بالقوه خیلی راحت به مشتری واقعی تبدیل شود. در صورتی که برای هر بخش معیار خوب و درستی نداشته باشیم، قطعاً نمیتوانیم مشتریان را به درستی به سمت پایین قیف هدایت کنیم و در نهایت بسیاری از مشتریان بالقوه از ما میگریزند و سراغ سایر کسب و کارها میروند.
فرض کنید که شما مدیر بازاریابی یک سازمان بزرگ هستید و از مسئول رسانههای اجتماعی سازمان میخواهید که به شما گزارش دهد. او در پاسخ به شما میگوید: «خداروشکر! همه چیز اوکی و رو به پیشرفت است!» شما در حالی که از این شیوه گزارش حیرتزده هستید، از او میپرسید: «یعنی چی رو به پیشرفت است؟ نسبت به چه زمانی رو به رشد و پیشرفت هستیم؟» او پاسخ میدهد: «از هفته قبل وضعیت بهتری داریم ولی از دو هفته قبل ضعیفتری شدهایم!» شما در حالی که از این شیوه گزارشدهی پر از افسوس هستید، ترجیح میدهید که جلسه را ترک کنید و به صحبت ادامه ندهید.
همین مثال ساده نشان میدهد که تعریف پلن سوشال مارکتینگ تا چه اندازه مفید و مهم است. این معیارها باعث میشود که شما با اعداد و ارقام سروکار داشته باشید. توصیف کیفی در کسب و کار هیچ کمکی به فهم دقیق مسائل نمیکند. از این رو است که باید با معیارهای درست و منطقی، سعی کنیم از توصیفهای کمی کمک بگیریم.
وقتی با اعداد و ارقام سروکار داریم میتوانیم بگوییم که میزان دنبال کنندگان پیج اینستاگرام ما در ماه گذشته 5 درصد افزایش داشتهاست. اکنون درک این 5 درصد خیلی راحت است. همچنین میتوانید نمودار روند افزایش فالوورها در یک سال گذشته را رسم کرد و تحلیلی اساسی و منطقی از آن به دست آورد. بنابراین اگر واقعا میخواهید به صورت اصولی و اساسی در شبکههای اجتماعی فعالیت کنید، حتماً یک سری معیار تعریف کنید تا شیوه گزارشدهی و تجزیه و تحلیل آسان شود.
وقتی معیارها به صورت عدد و رقم دربیاید، قطعاً ارزیابی و برآورد آنها آسانتر میشود چرا که میتوان میزان پیشرفت در فصل دوم سال را خیلی راحت با فصل اول سال مقایسه کرد و از این مقایسه نتایج بسیار خوبی گرفت. همچنین اگر معیارهای فعالیت در شبکه های اجتماعی را بشناسیم و بدانیم که برای بررسی میزان موفقیت باید کدام معیارها را اندازهگیری کنیم، کار برایمان خیلی آسان میشود و از سردرگمی هم نجات پیدا میکنیم.
ما در همیار آکادمی به طور کامل در مورد رازهای موفقیت یک پلن سوشال مارکتینگ توضیح داده ایم که با مراجعه به صفحه پلن سوشال مارکتینگ چیست؟ میتوانید آن را مطالعه کنید.