مارک فیشر، رماننویس معروف کتاب حکایت دولت و فرزانگی را با نثری شیوا و روایت داستانی نوشته که به سرعت در سراسر دنیا محبوب و به زبانهای مختلف ترجمه شد. این کتاب یکی از محبوبترین کتابهای انگیزشی در کل دنیاست. این کتاب در زمینهی ثروتسازی و رشد فردی است. البته فیشر این مفاهیم را در قالب داستان آورده که جذابیت کتاب را چندین برابر کرده. این کتاب با وجود حجم کمی که دارد، درس بزرگ و مهمی به ما یاد میدهد.
در ابتدای کتاب ما با جوانی 32 ساله مواجه میشویم که یرای یادگیری رمز و راز ثروتمند شدن پیش عمویش میرود. عموی این فرد هم او را پیش شخصی میفرستد که هم فرزانه است هم ثروتمند. او در مسیر ثروتمند شدن راز و رمزهای زیادی یاد میگیرد. راز و رمزهایی که مسیر زندگیش را به کلی تغییر میدهد.
شخصیت اصلی ما جوانی 32 ساله است که آرزو داشت روزی ثروتمند شود. او هیچ علاقهای به کار خودش نداشت و به همین خاطر تصمیم گرفت از کارش استعفا دهد. او نامه استعفایش را نوشت ولی آن را تحویل رئیسش نداد. این جوان 32 ساله عموی ثروتمندی داشت. یک روز جوان پیش عمویش رفت تا از او پولی قرض بگیرد. عموی ثروتمند به او گفت که به جای پول قرض دادن به تو، تو را پیش شخص دولتمندی میفرستم.
جوان 32 ساله به سمت مقصد نوشته شده در آدرس حرکت کرد و با آن فرد ملاقات کرد. یکی از اولین درسهایی که آن فرد دولتمند به جوان یاد داد این بود که اگر واقعاً میخواهد ثروتمند شود باید مصمم باشد.
دولتمند کتاب حکایت دولت و فرزانگی از جوان میخواهد مبلغی که میخواهد در پایان سال آینده به آن برسد را یادداشت کند. پس از آن که جوان رقم مورد علاقه خودش را نوشت، پیرمرد ثروتمند به او گفت اکنون زمان کار کردن روی خودش رسیده است.
او یادش داد که رقمی که افراد روی کاغذ مینویسند و رقمی که تمایل دارند به آن برسند در واقع بیانگر ارزشی است که برای خودشان قائل هستند. مسلماً هر چه افراد به توانایی و استعداد خودشان باور داشته باشند و بدانند که به هر چه بخواهند، میتوانند برسند رقم بیشتری را یادداشت میکنند.
یکی دیگر از مهمترین پندهایی که در این کتاب پیرمرد به جوان یاد میدهد این است که قانع نباشد. که اگر رویاهای بزرگی دارید به کمتر از آن قانع نشوید و شما نباید با رسیدن به یک موفقیت خوب، موفقیتهای بزرگ را نادیده بگیرید. این کتاب به بررسی تاثیرات متقابل کائنات و ما هم میپردازد و میگوید کائنات از رفتار شما انرژی میگیرند. شما باید مدام بر روی اهداف خود مصر باشید و به آنها فکر کنید تا کائنات هم جواب شما را بدهد و این انرژی را به شما برگرداند.
اینها پندهایی خلاصه از کتاب حکایت دولت و فرزانگی بود که ما در همیار آکادمی خلاصهای جامعتر از این کتاب را برایتان آماده کردیم که پیشنهاد میکنیم آن را از دست ندهید و از لینک زیر خلاصهی این کتاب را مطالعه بکنید.