ویرگول
ورودثبت نام
حمزه قائم پناه
حمزه قائم پناه
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

کتاب انسان در جستجوی معنا

کتاب انسان در جستجوی معنا، اثر ویکتور فرانکل هست که یک پزشک متخصص مغز یهودی بوده که در زمان جنگ‌جهانی در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها به‌سربرده و از خاطرات اونجا و معنایی که در میان اون سختی‌ها برای زندگی پیدا کرده می‌گه. این متن، خلاصه کتاب نیست، بلکه برداشت‌ها و یا نقل‌قول‌های کلیدی از نگاه منه که اینجا نگه‌شون داشتم :)

به فردی که اجباری نداشت روزی ۱۲ ساعت روی زمین باتلاقی کار کنه حسادت داشتیم، به اینکه لازم نبود بیل بزنه تا لوله‌ها رو توی زمین بذاره قبطه می‌خوردیم.

کسی نمی‌تونه تصور کنه صدای منحوس آژیر خطر هم می‌تونه خوشایند باشه وقتی که اگر به صدا نمیومد از شدت خستگی میمردی.

ما هیچ چیزی را مالک نبودیم، تنها خوش شانسی ما این بود که تن ضعیف‌مون رو مالک بودیم.

در نهایت آنچه به سقوط حالت روحی و درونی زندانی منجر میشد، آنچنان به شرایط روانی، جسمی و محیط زندان وابسته نبود، بلکه نتیجه تصمیم زندانی بود.

تنها کسانی قربانی آثار ویران کننده زندگی اردوگاهی شده‌اند که اجازه کم شدن سیرت معنوی و اخلاقی خود را داده‌اند. - با مذهبی متفاوته :)

زندگی موقتِ نامحدود.

دور کردن واقعیت از شرایط موجود، همه چیز رو بی‌معنا می‌کنه. این شرایط مجالی میده که از نظر روحی فراسوی خود بری. این شرایط اومدن تا سد راه بشن و بتونی شیوه برداشتنشون رو یاد بگیری، اما بعضی‌ها بجاش سختی‌ها رو کوچک میشمردن، به عنوان چیزی که نتیجه‌ای با خودش نداره، و غرق شدن در زندگی گذشته رو برتری می‌دادند. که این باعث میشد زندگی براشون بی‌معنی بشه.

زندگی مثل رفتن به دندون‌پزشکیه، چون انسان همواره در انتظار دردناک‌ترین لحظه‌هاست، با اینکه اون لحظات رو پشت سر گذاشته.

با نشون دادن هدف‌های آینده، دریچه امیدی براش باز بشه.

کسی که چرایی برای زندگی‌کردن داره، از عهده چگونگی اون برخواهد آمد.

زمانی که آدمی آگاه می‌شه که سرنوشتش رنج بردنه، به اجبار رنجش را به عنوان وظیفه‌ای منحصر به فرد می‌پذیرده و می‌پذیره که هیچ‌کس نمی‌تونه بجاش رنج بکشه و از سختی‌ها رهاش کنه. نحوه تحمل و مواجهه با مشکلات تنها فرصتیه که داره.

تحمل رنج ایجاد کننده فرصت‌هایی است که به کمک آن به کمال می‌رسیم.

بی‌همتایی و یگانگی که هر فرد را از دیگری متمایز می‌کنه و هرکس مسئولیتی داره و قابل جایگزینی نیست یعنی کسی به جای اون نمی‌تونه انجامش بده، در مقابل کاری ناتمام یا انتظار کشیدن دیگران برای او، معنی خودکشی از بین می‌ره.

معنا درمانی بر این اصل تکیه داره که پذیرش مسئولیت بسیار مهمه. چنان زندگی کن که انگار بار دومه توی این جهانی و امروز در حال برطرف کردن اشتباهاتی هستی که بار اول انجام دادی. ❤

خودت انتخاب کن در برابر چه چیز و چه کس چقدر مسئولی.

انتخاب اینکه در برابر وظیفه‌ای که زندگی بر دوشش گذاشته، به افرادی ویژه پاسخگو باشه.

هدایت گاهی به سمت چیزیست که باعث می‌شود آدمی خود را کنار بگذارد و با قبول هر نوع فداکاری و ایثاری به انسان بودن واقعی خود نزدیک شود.

معنا درمانی معنا را به سه روش تعریف می‌کند:

  • با انجام دادن کاری ارزشمند و یا خلق و آفرینش آن.
  • به دست آوردن تجربه‌ای حاصل از آشنا شدن با کسی یا چیزی.
  • با تاب آوردن رنج و درد و رویه‌ای که برای آن انتخاب می‌کند.

داستان مردی که همسرش مرده بود و مدت‌ها غمناک بود. ازش پرسید اگر تو زودتر مرده بودی، همسرت چه حسی داشت؟

یافتن معنایی برای رنج‌ها.

به نظر می‌رسه رنج و فنا و پریشانی و مرگ، دزدان معنای زندگی اند، اما چیزی که از دست میره، توانایی‌ها و امکانات هستن. وقتی شکوفا شوند به گذشته‌ای فنا ناپذیر متصل می‌شن، احساس مسئولیت و وظیفه. درس ما از گذرا بودن امکانات و چگونه انتخاب کردن ما: کدام باید شکوفا شود و کدام به فنا برود؟ اثر ماندگار او در این دنیا زودگذر چه خواهد بود؟

تقویم اون از نکرده‌ها به کرده‌ها و شده‌ها تبدیل میشه. با افتخار به این برگ‌ها و زندگی پر از فعالیت خود نگاه می‌کند.

با جدیت و پشتکار نقش خود را در زندگی بازی کرده است.

من بجای امکانات، واقعیات را در کنارم دارم، لبریز از عشق و محبت ورزیده شده و دردها و رنج‌هایی که با دلیری در برابرشون ایستادگی کردم و امروز بیشتر از هرچیزی بهشون افتخار می‌کنم و اجازه نمی‌دم حسرت‌ها در وجودم ریشه کنه.

پدری که امکاناتی که خودش فراهم کرده و در اختیار نوجوان‌ها قرار داده.

روش متضاد: اتفاقی که ازش ترس داره، با قصد فراوان بخوایش. بر دو پایه استواره:

  1. ترس باعث میشه تا همون اتفاقی که ازش می‌ترسیم بیفته.
  2. فشار توجه بالا منجر به دور شدن از آنچه آرزو داریم.

مثلا آدمی که زیاد عرق می‌کنه و از پیش اومدنش می‌ترسه، هروقت حس کرد عرق می‌کنه، بجای شرمندگی از اطرافیان بخواد ببینن که چقد عرق کرده.

حسابداری که از بدخطیش می‌ترسه: بذار همه ببینن چقد خرچنگ غورباقه می‌نویسم، همه باید بدونن.

بچه‌ای که لکنت داشت و توی قطار بخاطر بلیط نداشتن، گرفته بودنش و خواسته از لکنتش استفاده کنه. اما اون موقع کاملا واضح صحبت کرده.

مگر اینکه خلا وجودی خودنمایی کنه و مجدداً سنتوم‌ها رو فعال کنه.

اما شاید آزادی در انتخاب موقعیت‌ها رو گاهی نداشته باشیم. ما آزادی چگونه مواجه شدن با موقعیت‌ها رو داریم.

آزادی در کنار مسئولیت پذیری باید باشد.

معنای زندگیانسان جستجوی معنا
مهندس نرم‌افزار و عاشق توسعه فردی - مهندس نرم‌افزار - اکس هم بنیان‌گذار و مدیرفنی و پرداکت استارتاپ کشمون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید