
در حالی که پیشبینیها از کمبود ۲۰ هزار مگاواتی برق در سال ۱۴۰۴ حکایت دارد، مقامات دولتی با اظهاراتی غیرکارشناسی درباره برق خورشیدی، نگرانیها درباره انحراف سیاستهای انرژی تجدیدپذیر را افزایش دادهاند.
حمزه سلمانی/ با ادامه ناترازی برق و گاز در کشور، تب انرژی خورشیدی در میان سرمایهگذاران و افکار عمومی به بالاترین حد در سالهای اخیر رسیده است. خاموشیهای گسترده نهتنها زندگی روزمره شهروندان را مختل کرده، بلکه آسیبهای قابلتوجهی به صنایع و واحدهای تولیدی وارد کردهاند. پیش بینی میشود امسال کشور با کمبود حدود ۲۰ هزار مگاوات برق روبهرو خواهد بود؛ عددی که زنگ هشدار را برای سالی سخت به صدا درآورده است.
در چنین شرایطی، اظهار نظرهای پررنگ اما فاقد پشتوانه فنی از سوی مسئولان ارشد دولتی ، نگرانیها را دوچندان کرده است. یکی از این اظهارات از زبان رییس جمهور و در جلسهای بود که اخیراً با عنوان بررسی راهکارهای عبور از چالش ناترازی انرژی کشور برگزار شد. این صحبتهای پزشکیان بود: «تمامی دستگاههای اجرایی موظفند ظرف دو ماه آینده برق خود را از طریق نصب پنلهای خورشیدی تأمین کنند.»
ادامه این اظهارات در جلسه عصر یکشنبه هیات دولت مطرح شد. آن طور که ایرنا نوشته «در این جلسه مقرر شده تمام ساختمانها و مراکز دولتی در کوتاهترین زمان به پنلهای خورشیدی مجهز شده و مصرف آنها از شبکه سراسری قطع شود.» این جملات خیلی زود توسط سخنگوی دولت در شبکه اجتماعی ایکس هم تکرار شد. خانم سخنگو نوشت: «ادارات دولتی با استفاده از انرژی خورشیدی، از شبکه عمومی برق جدا خواهند شد».

در نگاه اول، چنین صحبتهایی امیدبخش به نظر میرسند، اما در عمل با واقعیتهای فنی و اجرایی فاصله زیادی دارند. به نظر میرسد مسئولان ارشد کشور پیش از صدور چنین دستورات بزرگی، به یک دوره آموزش خورشیدی فوری نیاز دارند. اگر مسئولان تاکنون حتی یک نیروگاه خورشیدی را از نزدیک دیده بودند، میدانستند که جدایی کامل از شبکه برق با نصب پنل خورشیدی ممکن نیست.
پنلهای خورشیدی فقط در ساعات تابش خورشید قادر به تولید برق هستند و استفاده از باتریهای ذخیرهساز در مقیاس بزرگ برای تأمین برق در شب و شرایط ابری نه صرفه اقتصادی دارد و نه زیرساخت لازم آن فراهم است. بنابراین ساختمانها در هر صورت نیاز به اتصال دائمی به شبکه سراسری برق دارند.
همچنین دستور «تجهیز دستگاههای اجرایی به پنل خورشیدی در دو ماه» هم عملی به نظر نمیرسد چرا که نه تجهیزات کافی در دسترس است، نه سازوکار مالی شفافی وجود دارد، و نه بوروکراسی اداری کشور چنین سرعتی را ممکن میکند.
این اولینبار نیست که مسئولان بدون توجه به جزئیات فنی، وعدههایی بزرگ در حوزه انرژی خورشیدی میدهند. علی آبادی وزیر نیرو پیشتر در اوایل دوران تصدص وعده احداث ۵۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی در پنج سال را مطرح کرده بود. یا در ابتدای سال جاری وعده نصب ۱۰ هزار مگاوات در یک سال را داد. وعدههای سرسری مختص اینن دولت هم نیست. روزی دولت سیزدهم وعده 4500 مگاواتی احداث نیروگاه خورشیدی را داده بود که حتی یک وات آن هم استارت نخورد.
ادامه این رویکرد غیرکارشناسی، نهتنها افکار عمومی را نسبت به انرژی خورشیدی بیاعتماد میکند، بلکه روند سرمایهگذاری بخش خصوصی را هم مختل خواهد کرد به جای صدور دستورات بدون برنامه یا بیان اهداف غیرواقعی، باید زیرساختهای لازم برای توسعه برق پاک فراهم شود.
نقطه امید اینجاست که هزینه احداث نیروگاه خورشیدی طی دو سال گذشته تقریباً نصف شده است. همچنین با توجه به جنگ تجاری چین و آمریکا، بسیاری از پنلهای تولیدشده در چین بهدلیل محدودیت صادرات به آمریکا، در بازارهای دیگر از جمله خاورمیانه عرضه شدهاند. این یک فرصت واقعی برای کشور ماست که با نیاز فوری به برق مواجه است.
با اینحال، استفاده از این فرصتها نیازمند برنامهریزی دقیق، حمایت اجرایی، و درک واقعگرایانه از ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر است. بدون این مقدمات، حتی بهترین وعدهها هم تنها در حد تیترهای هیجانی باقی خواهند ماند.