
در حالی که ایران با کمبود بیسابقه برق مواجه است و پیشبینیها از کسری ۲۵ هزار مگاواتی در سال ۱۴۰۴ حکایت دارد، رئیس سازمان انرژی اتمی کشور با تأکید بر توسعه نیروگاههای هستهای، مدعی شده است که این منبع میتواند ناترازی برق را جبران کند. اما دادههای رسمی و تحلیلهای تخصصی نشان میدهد این وعده نهتنها دور از واقعیت است، بلکه بازتابدهنده یک نگاه تکبعدی و ناکارآمد به مدیریت انرژی کشور است.
سهم ناچیز انرژی هستهای در سبد برق ایران
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سهم انرژی هستهای در تولید برق ایران تا پایان سال ۱۴۰۲ تنها حدود ۱.۸ درصد بوده است. در حالی که در سطح جهان، متوسط سهم انرژی هستهای از تولید برق ۹ درصد است، ایران در رتبهای پایینتر از متوسط جهانی قرار دارد.
این آمار در تضاد کامل با اظهارات اخیر محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی است که گفته: «برای دستیابی به ظرفیت ۲۰,۰۰۰ مگاوات برق هستهای برنامهریزی کردهایم و با مشارکت مردم و بخش خصوصی، به این هدف بلندمدت دست خواهیم یافت و ناترازیهای موجود در حوزه انرژی را برطرف خواهیم کرد.»
اما ایران تاکنون تنها یک نیروگاه هستهای فعال (بوشهر) دارد که حداکثر ظرفیت آن حدود ۱,۰۰۰ مگاوات است. حتی با خوشبینانهترین تخمینها و توسعه چند نیروگاه دیگر، ایران طی یک دهه آینده نیز قادر نخواهد بود بیش از ۵,۰۰۰ مگاوات برق هستهای تولید کند؛ رقمی که فقط ۲۰ درصد از کسری پیشبینیشده را جبران میکند.
تنوع سبد تولید برق؛ ایران در رتبه ۱۳۱ جهان
امنیت انرژی در هر کشوری به تنوع سبد تولید برق وابسته است، اما ایران با وابستگی شدید به گاز طبیعی، در جایگاه ضعیفی قرار دارد. شاخص تنوع سبد تولید برق ایران در سالهای اخیر از سطح قابل قبول به سطح ضعیف سقوط کرده و در حال حاضر، کشور در رتبه ۱۳۱ جهان از نظر تنوع تولید برق قرار دارد. در سال ۱۴۰۲، ۸۶ درصد برق ایران از گاز طبیعی تأمین شده است؛ وابستگیای که هرگونه اختلال در شبکه گازرسانی، میتواند به خاموشیهای گسترده منجر شود.
سهم فراموششده تجدیدپذیرها؛ فرصتهای سوخته
در حالی که ایران پتانسیل تولید بیش از ۱۲۰ هزار مگاوات برق از منابع تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی) را دارد، تا پایان ۱۴۰۲ تنها حدود ۱,۰۳۶ مگاوات از این ظرفیت استفاده شده است؛ رقمی کمتر از یک درصد پتانسیل . تجدیدپذیرها در ایران کمتر از نیم درصد برق کشور را تولید میکنند، در حالی که سهم آنها در سطح جهانی به ۱۴ درصد رسیده است.
اسلامی در این باره اشارهای نکرده و تمرکز خود را بر دستاوردهای فناورانه سازمان انرژی اتمی گذاشته است. او میگوید: «در نوزدهمین سالگرد ملی فناوری هستهای، هفت دستاورد جدید رونمایی شد که سه مورد از آنها رادیوداروهای پیشرفته هستند و جایگاه ایران را در عرصه علم و فناوری ارتقا میبخشند.»
در حالی که این دستاوردها در حوزه پزشکی و صنعت قابلتقدیرند، اما نقشی در رفع بحران تأمین برق ندارند.
وعدههای هستهای در سایه واقعیت اقتصادی و زیستمحیطی
ساخت و راهاندازی هر نیروگاه هستهای جدید نیازمند ۱۰ تا ۱۵ سال زمان و میلیاردها دلار سرمایهگذاری است. در شرایطی که ایران با محدودیتهای مالی، تحریمهای بینالمللی، و کمبود فناوری مواجه است، تحقق وعده ساخت چندین نیروگاه هستهای جدید در بازه زمانی کوتاه، بیشتر به رؤیا میماند تا برنامه عملیاتی .
اسلامی البته تأکید دارد که با وجود «فضاسازیهای منفی، اقدامات تخریبی و تروریستی»، متخصصان سازمان توانستهاند مسیر توسعه فناوری را ادامه دهند. او افزود: «سازمان به سطحی از بلوغ رسیده که میتواند سالانه حدود ۱۵۰ دستاورد علمی، فناورانه و صنعتی ارائه دهد.»
اما از دید منتقدان، این دستاوردها گرچه مهماند، اما پاسخ روشنی به بحران برق در تابستانهای آینده نیستند.
از سوی دیگر، نگرانیهای زیستمحیطی و ایمنی پس از فاجعههای چرنوبیل و فوکوشیما باعث کاهش تمایل جهانی به توسعه نیروگاههای هستهای شده است؛ موضوعی که مقامات ایرانی آن را نادیده میگیرند.
راه نجات در خورشید و باد است، نه شعارهای هستهای
تحلیل دادهها به روشنی نشان میدهد وعدههای مقامات در خصوص جایگزینی برق هستهای برای جبران کسری ۲۵ هزار مگاواتی، فاقد پشتوانه فنی و اقتصادی است. مسیر واقعی نجات، در توسعه گسترده انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش راندمان نیروگاهها، و اصلاح ساختار مصرف است.
ادامه اصرار بر راهحلهای پرهزینه، زمانبر و کمبازده، نهتنها مشکل کمبود برق کشور را حل نخواهد کرد، بلکه آینده امنیت انرژی ایران را نیز به خطر خواهد انداخت.