روزنامه هفت صبح، حانیه جهانیان | مجموعهای از محتوای مستند و دقیق درباره تاریخ و چهرههای شهیر با تصاویر رنگارنگ و باکیفیت. این مجموعه میتواند تا جایی با جزئیات خیرهکنندهاش خواننده را میخکوب کند. مقصودمان مجموعه کتابهای نشر «سایان» است؛ ناشری که در سالهای اخیر از معدود انتشارات دایرهالمعارف مصور در ایران بوده است.
بین این دایرهالمعارفها، یکی از خواندنیترین کتابها «ایران در عصر امامان» به قلم احسان ناظم بکایی است که به تازگی منتشر شده. این کتاب حدود ۳۰۰ صفحه است و البته با قیمت قابل توجه يكمیلیون و ۷۰۰ هزار تومان. فحوای آن اما روایتی از تحولات ایران است در زمان زیست ائمه اطهار. کتاب، با تصاویر و گرافیک خیرهکننده، مقطعی را روایت میکند که ایران از دوره باستان به دوره اسلامی گذر میکند و رویدادهای ۳۵۰ سالِ نخست دوره اسلامی را در برمیگیرد.
این مقطع، دوره مهمی در تاریخ ایران و عربها است. البته برخی از مورخین این سالها را سالهای سرخوردگی و سکوت ایرانیان میدانند و برخی دیگر، سالهای پرهیاهوی جنبشهای فکری، عقیدتی و خیزشهای گوناگون. در ادامه گفتوگویی کردیم با احسان ناظم بکایی، نویسنده کتاب «ایران در عصر امامان» درباره چالشهای خلق کتابهای مصور و دایرهالمعارفها در بازار نشر این روزها.
* در کنار تمام جذابیتهای محتوایی و بصری کتاب، شاید بتوان گفت به همان میزان که گیرا و جذاب است؛ به همان اندازه هم گران است! چه اتفاقی میافتد که کتابی تا این اندازه مهم و پراز جزئیات، در بازار آشفته نشر با قیمت تمامشده بالا عرضه میشود؟
خود شما به آشفتگی نشر اشاره کردید. از سویی ناشر یک مجموعه استانداردهایی مد نظر دارد و به خاطر قیمت پایینتر حاضر به تغییر سبک و کاستن کیفیت اثر نیست. از سوی دیگر تلاش نشر «سایان» بر تولید آثار مصور است که این اتفاق باید در بستر مناسبی تولید شود تا خروجی که مد نظر است حاصل شود. بالطبع نشر هم از موضوعات اقتصادی این روزها مستثنا نیست.
* از آنجا که شما تجربه نویسندگی و روزنامهنگاری را به صورت مجزا دارید؛ غالب محتوای اثر حاصل کدام حرفه شماست؟ در کتاب «ایران در عصر امامان» با جناب بکایی نویسنده مواجهایم یا روزنامهنگار؟
خود من این دو حرفه را از یکدیگر آنقدر مجزا نمیدانم. به نظرم در کنار هم دنبال میشوند.
* به عنوان انتخاب مخاطب هدف چطور؟ یعنی با روایت و نویسندگی سروکار داریم یا یک روزنامهنگاری تحقیقی؟
یک پیوستگی بزرگ در محتوای این کتاب دیده میشود. در بزنگاههایی، روزنامهنگاران به این نتیجه میرسند که رمز ماندگاری، در خلق «کتاب» است. چراکه در این حرفه عمر تولید محتوا برای سایتها و خبرگزاریها، چند دقیقه، برای روزنامهها چند ساعت، توزیع و مطالعه یک هفتهنامه، چند روز و برای یک ماهنامه نهایت یک هفته زمان نیاز است.
اما در کتاب ما دیگر با این زمانبندی سروکار نداریم. در انتها محتواهای تولیدی در این بسترها به اصطلاح «نمیمانند!» و اینکه بتوان وارد جهان کتاب شد، قطعا اتفاق مثبتی است تا به ماندگاری برسیم. فکر میکنم اینکه بتوان همچنان نوشت موهبت الهی است. حس اینکه با نویسندگی، در زمان، مکان و دورههای تاریخی به شکلی زندگی میکنیم تا روایت کنیم. نگاه روزنامهنگارانه در این اثر تنها به میزانی خرج شده که متن را برای جذب مخاطب جذاب کنیم.
وگرنه اثر کاملا پژوهشی و با منابع فراوان تهیه شده است. حتی یک جمله در کتاب «ایران در عصر امامان» بدون منبع و استنادات مربوطه نوشته نشده. برای حفظ این امانتداری در روایات همچنان مشاوران مختلفی در طول تولید اثر همراهی میکردند. که خب طبیعتا پتانسیل این میزان از دقت و جزئینگری در روزنامهنگاری وجود ندارد و فرصتی هم نیست. اما برای خلق کتاب و ماندگاری اثر این وسواس همواره وجود دارد.
* در یک گفتوگو که مربوط به پیش از انتشار کتاب «ایران در عصر امامان» است، شما به تاریخ و اهمیت بررسی مسیر ۲۵۰ساله انسان اشاره میکنید. این پرسشها و دغدغهها سرانجام به خلق این اثر منجر شد؟
بله. در ابتدا تنها قرار بود به گرههای ذهنی خودم پاسخ داده شود اما هرچه جلوتر رفت، پرسشها و محتوای مربوط در کنارهم باعث خلق مجموعهای شد که در آن به تاریخ ایران در زمان ۱۲امام بپردازد. اصرار شخص من پیوستگی و همزمانی مطالبی در رابطه با زندگی امامان و شرایط تاریخی ایران در همان زمان بود.
تا پیش از این کتاب، غالب محتواهای تاریخی مربوط به زندگی ائمه، به ارائه یک روایت تفکیک شده اکتفا میکرد. در صورتی که اگر هر دو تاریخ را یک بدنه و مجموعه بدانیم امکان پیوستگی موضوعی آسانتر میشود و میتوان گفت که زندگی ائمه با پيوستگی و نظم در این کتاب روایت شده است. بهطور مثال همزمان با صلح امام حسن(ع)، موضوعات دیگر که با این واقعه همزمان است نیز، گفته شده. حضور من به عنوان نویسنده، سلمان رئیس عبداللهی، مدیر هنری نشر، حامد کفاش، ناشر و حسنروحالامین، گرافیست و تصویرگر کتاب. همفکری درباره تک تک جزئیات اثر در این گروه ۴ نفره، تلاش برای ارائه اثر با بالاترین کیفیت بود.
*پس از انتشار اثر، به عنوان نویسنده چه حسی به نتیجه داشتید؟
از چیزی که تصورم بود و در ذهنم به آن فکر میکردم، بسیار بهتر بود. کاملا از نتیجه راضیام. که خب این موضوع بدون جزئینگری، وسواس و همفکری ممکن نبود. تصویرگری چنین محتوایی برای خود حسن روحالامین هم یک تجربه تازه بود. چرا که تا پیش از کتاب «ایران در عصر امامان» تجربهای درباره تصویرگری ائمه در سرزمین ما آن هم با این جزئیات و در این ابعاد اتفاق نیفتاده بود.
* احساس نیاز و علاقه شما به پیگیری موضوعات تاریخی ایران و اسلام از کجا میآید؟
راستش این علاقه از همان بچگی بهواسطه حضور در هیات و تعزیه در من شکل گرفت. اینکه هربار در یک مراسم مذهبی شرکت میکردم، روایتها و مفاهیم پشت برخی عزاداریها برای من سؤال بود. همین کنجکاوی و علاقه باعث شد تا همچنان پیگیری کنم و به دنبال پاسخ باشم.
* شهرت شما در بین همکاران، به ساده نویسی و انتقال آسان مطالب است. در این کتاب چقدر به این ایده نزدیک شدید؟
برای من انتقال ساده مفاهیم بدون به کار بردن کلمات دشوار همیشه اهمیت دارد. دیدگاه من به سادهنویسی در این مفهوم گنجانده شده که قرار نیست با دایره واژگانی وسیع یا دشوارنویسی وارد رقابت یا بگومگوی «من داناترم» بشوم! اهمیت صراحت و سادگی برای من در تمامی آثارم وجود دارد؛ از روزنامه تا مستندهایی که ساختم، همگی با همین الگو خلق شدند. همیشه تلاش میکنم خودم را جای مخاطب کمحوصله امروز قرار دهم. همیشه نگاهم به تعداد کلمات است؛ اینکه از مرزی که برای تعدادشان قائلم تجاوز نکند. بارها بلند بلند متن را برای خودم میخوانم تا بدانم تا چه حد ساده روایت کردم.
* نحوه دسترسی شما به منابع و مستندات لازم برای انتشار کتاب «ایران در عصر امامان» چگونه بود؟
همفکری با افراد آگاه و معتبر به عنوان مشاور در روند تولید محتوا، کمک بسیاری به ما کرد. بهویژه کمکهای جناب علی بهرامیان و دیگران مراجعه و آشنایی ما را با منابع معتبر آسانتر کرد. منابع و مستنداتی که ما به آنها اتکا کردیم، مطالعه آخرین منابع به منظور دستیابی به اولین مستندات بود.
برای رسیدن به نتیجه امروز، حدود ۴۰۰ منبع را بررسی کردیم. این تعداد تنها اختصاص به منابع ملموسی دارد که بنده تک به تک ورق زدم. یافتن نسخه یک از هر منبع دشواریهای خاص خودش را داشت. تصاویر کتاب همگی نمایه دارند و با هماهنگی عکاس صورت گرفت. برخی فصلهای کتاب نیاز به عکاسی مجدد پیدا کرد و به همین علت روند تولید جزئیات زیادی داشت.
پینوشت: تیتر گفتوگو برگرفته از کتابی است نوشته زندهیاد «عبدالحسین زرینکوب»