Hny
Hny
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

راز ثروتمند شدن

اگر تا به حال بهره‌ی اندکی از دنیا برده‌اید، تنها به این دلیل است که قوانین حاکم بر ایجاد ثروت را فرانگرفته‌اید یا توجهی به آن‌ها نداشته‌اید.

ایمان، نقطه‌ی شروع انباشت ثروت است. ایمان مبنای همه‌ی اعجازهاست، مبنای همه‌ی اسراری است که آن را به کمک قانون علم نمی‌توان تحلیل نمود. ایمان تنها پادزهر شکست است.

ابتدا باید باور ثروتمند بودن را در خود ایجاد کرد.یکی از این راه‌ها، تلقین به خود است که می‌تواند ذهن نیمه هشیار شما را متقاعد سازد که هرچه را که می‌خواهید بدست آورید. هر اندیشه‌ای که به تکرار، به ذهن نیمه هشیار برسد، جذب آن می‌شود و به تدریج این ذهنیت، حالت فیزیکی می‌گیرد. برای این کار کافیست اندیشه‌ی مثبت را روی کاغذ بنویسید و آن را آنقدر تکرار کنید و یا مرتباً بنویسید تا بخشی از ذهنیت شما شود و آن را باور کنید. به یاد داشته باشید که کلمات عاری از احساس، بر ذهن نیمه هشیار تأثیری نمی‌گذارند و باید احساس ثروتمند بودن و آن شادی و هیجان را در خود ایجاد کنید و خود را در آن نقطه‌ای ببینید که به ثروت رسیده‌اید و به گونه‌ای زندگی کنید که گویی آن ثروت را هم‌اکنون دارید. ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید بیان می‌کند که "لزوماً همیشه قوی‌ترین‌ها و سریع‌ترین‌ها پیروز نمی شوند، بلکه پیروز کسی است که فکر می‌کند می‌تواند پیروز شود." میزان ثروت با آنچه در ذهن شما می‌گذرد محدود می‌شود و ایمان محدودیت‌ها را برطرف می‌سازد.




ویژگی افراد ثروتمند:

◼ باور به ارزشمندی خود

قبل از تقاضای شغل با اطمینان بگویید که بیش از مقداری که هم‌اکنون می‌گیرید ارزش دارید. ارزش شما بستگی به این دارد که بتوانید خدمات مناسبی عرضه کنید یا دیگران را به این مهم تشویق کنید.

◼ تصمیم‌گیری سریع

ناتوانی در تصمیم گیری از مهمترین دلایل شکست است. افرادی که نتوانسته‌اند سرمایه‌ای کسب کنند، کسانی هستند که نمی‌توانند تصمیم‌گیری کنند و تصمیمات خود را به سرعت تغییر می‌دهند.

◼ استفاده از حس ششم

حس ششم آن بخش از ذهن نیمه هشیار است که تصور خلاق نامیده می‌شود. حس ششم تنها به کمک مراقبه و از طریق توسعه دادن درونی ذهن امکان‌پذیر است. به کمک حس ششم می‌توانید از بروز خطر آگاه شوید و از آن اجتناب کنید.

◼ استفاده از قدرت همکاران

بررسی‌ها نشان داده‌اند که هرگز یک شخص به تنهایی نمی‌تواند به اتکای تلاش های شخصی‌اش موفق شود. برای جامعیت بخشیدن به برنامه و بخصوص اگر قرار باشد برنامه ابعادی گسترده داشته باشد، باید از دیگران برای همکاری دعوت شود.

و چندین ویژگی‌های دیگر که باید در خود ایجاد کنیم و از آنها استفاده کنیم تا به ثروت و موفقیت برسیم.

در ادامه چندین عامل را با هم بررسی م‌یکنیم که علت ثروتمند نشدن تا به امروز و یا شکست‌ها در این راه را برایمان روشن می‌کنند.

دلایل عمده‌ی شکست و ناکامی:

1) نداشتن هدف مشخص در زندگی:

کسانی که هدف مشخصی را در زندگی دنبال نمی‌کنند و کسانی که راستایی برای حرکت ندارند، شانس موفقیت چندانی ندارند.

2) نداشتن اشتیاق برای پیشرفت:

کسانی که به پیشرفت و ترقی بی‌علاقه‌اند و مایل نیستند بهای ترقی و پیشرفت را بپردازند، شانسی برای موفقیت ندارند.

3) نداشتن نظم و ترتیب:

نظم و ترتیب ناشی از کنترل خویشتن است. به این معنا که بتوان کیفیات منفی خود را کنترل نمود. قبل از اینکه بتوانید شرایط را کنترل کنید، باید ابتدا خود را کنترل کنید. اگر بر خود مسلط نباشید این "خود" بر شما مسلط می‌شود.

4) خرج کردن بی‌حساب:

ولخرجی و خرج کردن بی‌حساب شیوه ی خردمندان نیست. عادت کنید که بخشی از درآمد خود را پس انداز کنید.

5) تأثیرات نامطلوب محیطی در دوران کودکی:

بسیاری از کسانی‌که دارای گرایشات منفی هستند، آن را از محیط و دوستان نااهل کودکی گرفته اند که باعث شده‌اند باورهایی هم‌چون پول علف خرس است و... را در ذهن حک کنند.

6) نداشتن مداومت:

کسی که مداومت می‌کند مشکل را از پیش روی خود برمیدارد، مشکل را خسته می‌کند تا راه خود را بگیرد و برود. پشتکار و مداومت، شکست و ناکامی را محو می‌کند.

7) انتخاب شغل نامناسب:

موفق شدن در کاری که آن را دوست ندارید امکان پذیر نیست. مهم‌ترین قدم برای ثروتمند شدن و ارائه و فروش، انتخاب حرفه‌ای است که بتوانید با تمام وجود به آن بپردازید.

پنج قانون طلا

در کتاب ثروتمندترین مرد بابل، جورج کلاسون پنج قانون را معرفی میکند که آن‌ها را قوانین طلا نامیده است.

قانون اول

"طلا با خوشحالی و به وفور سراغ فردی می آید که یک دهم درآمدش را نگه دارد تا با آن ملکی برای آینده خانواده‌اش فراهم کند."

قانون دوم

"طلا برای صاحب عاقل آن با خشنودی و مجدانه کار می‌کند تا کارگران سود‌ده آن همچون گله ای بر روی زمین تکثیر شوند."

قانون سوم

"طلا به محافظت صاحب محتاط خود نیاز دارد تا به توصیه‌ی فردی که در اداره‌ی طلا عقلانه عمل می‌کند آن را سرمایه‌گذاری کند."

قانون چهارم

"طلا از دست کسانی فرار می‌کند که آن را در راه های نا‌‌آشنا و با اهداف نامشخص و برخلاف توصیه‌ی آدم های ماهر سرمایه‌گذاری کنند."

قانون پنجم

"طلا هم‌چون پرنده ای از بام خانه ی مردانی پر می‌گیرد که آن را مجبور می‌کنند تا درآمدی ناممکن داشته باشد و یا به دنبال شیادان روند و یا با بی تجربگی و آرزوهای رمانتیکشان آن را در جایی نادرست سرمایه‌گذاری کنند."

با بکارگیری این قوانین و ایجاد باورهای ثروت ساز در خود، می‌توانیم آبشارهای ثروت الهی را به روی خود سرازیر کنیم.?



منابع:

کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج کلاسون

کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل

بیندیشید و ثروتمند شویدناپلئون هیلراز ثروتجورج کلاسونثروت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید