ویرگول
ورودثبت نام
حانیه
حانیهنوشته های کم جان او خیلی زود در ذهن ناپدید میشدند؛ گویی هرگز وجود نداشته اند.
حانیه
حانیه
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

-سرمای نزدیک صبح

و آنچنان که سپیده صبح را

آب ها ناگهان آیینه میشود

و قسم به رنگ باد ها

که تو را دوست دارم.

هیچ وقت دلیل تنفر عجیبم از صبح زود رو نفهمیدم، ولی امروز یکم دوستش داشتم/
هیچ وقت دلیل تنفر عجیبم از صبح زود رو نفهمیدم، ولی امروز یکم دوستش داشتم/




**این اولین شعر زندگیم بود. شدیدا بخاطر وقت و چشماتون عذر میخوام

***وقتی تا صبح بیدار میمونی

ابرصبح زود
۲۶
۲۴
حانیه
حانیه
نوشته های کم جان او خیلی زود در ذهن ناپدید میشدند؛ گویی هرگز وجود نداشته اند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید