ویرگول
ورودثبت نام
حانیه
حانیه
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

از پایان

تکه های گسسته از همِ خورشید

و پژواک صدای حسین

بر خاک بایر صحرایی تا ازل

سحرگاه سایه های بلند

و لحظه شورانگیز بی مقصد

شب عراق بلند است...


*نوشته شده وسط صحرا های عراق، با تکون های وَن، که نمیدونم چرا انقدر قشنگ بودن.

**آخرین جمله، عنوان یکی از شعر های محمود درویشه. شعر خیلی عجیب و خیلی قشنگی بود.

***ممنون که خوندین:))


nothing to say i guess
نوشته های کم جان دختر، خیلی زود در ذهن ناپدید میشدند؛ گویی هرگز وجود نداشته اند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید