ویرگول
ورودثبت نام
هانیه نیک بخت
هانیه نیک بخت
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

آزادی چیست؟

دانشگاهی در سر دیگر دنیا، این‌چنین حمایت می‌کند از آزادی چندش‌آور و ما خوشحال قدم می‌زنیم روی این مسیر با خوش‌خیالی اینکه ما نماد بیزاریمان زیر پا گذاشتن است.
دانشگاهی در سر دیگر دنیا، این‌چنین حمایت می‌کند از آزادی چندش‌آور و ما خوشحال قدم می‌زنیم روی این مسیر با خوش‌خیالی اینکه ما نماد بیزاریمان زیر پا گذاشتن است.



وسط هیئت ینگه دنیا نشستم درباره آزادی بنویسم.
بار قبلی که در این هیئت نشسته بودم تک و توک ادم‌ها همدیگر را می‌شناختند یا زبان هم را می‌فهمیدند، برای همین بیشتر تعجب می‌کردم از اینکه این آدم‌ها تنها برای بودن در مجلس امام حسین اینجا جمع شده‌اند.
امسال قسمت زنانه پر از حرف هست. به نظر می‌رسد افراد گروه گروه هم را می‌شناسند و صدای قسمت زنانه بلندتر از آقای سخنران است.
این است که من هم به حساب بودن در مجلس امام حسین نشسته ام و می‌خواهم از آزادی بنویسم.
چندهفته پیش شنبه روزی از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۰ شب در محله ما جشن و پایکوبی برپا بود. پایکوبی آسیایی نه البته؛ با ریتم دوبس دوبس اروپایی که اگر آسیایی بود آن‌قدر به گوش من آزار دهنده نمی‌آمد.
صبح با صدای آهنگ بیدار شدم و تا شب هر لحظه منتظر قطع شدنش بودم. منبعش را هم پیدا نمی‌کردم و هیچ کاری هم نمی‌توانستم بکنم. اولین بار نبود که این موضوع را تجربه می‌کردم.
یاد محرمی افتادم که مثل هر سال بساط نذری در ساختمان برپا بود و مداحی حیاط هم تمام نمی‌شد. راستش ما عادت داشتیم و به گوشمان نمی‌آمد اما همسایه‌ای آمد و سر تا پایمان را گل‌باران کرد از کلمات قشنگ و ما هم ابراز شرمندگی کردیم اما بعید می‌دانم تغییری در روندمان ایجاد کردیم.
اینجا آزادی اینطور است که صدای شنبه‌ها بلند باشد و کشور ما آزادی این است که صدای مداحی بلند باشد. اولی سبک من نیست و آزادی من را سلب می‌کند و دومی سبک من است (البته من نوعی‌. چون من هانیه هم چنین مدلی را نمی‌پسندم) و مطابق با آزادی من اما در سلب کننده آزادی دیگران.

این فقط یک مصداق ساده است و چه بسیار مصادیقی از این دست و حتی بدتر که گاه ما را به ورطه ای هولناک می‌کشد. دوستی مهاجر می‌گفت از جایی که‌ هست باز مهاجرت خواهد کرد یا مهاجرت معکوس یا جایی جدید. چرا که نمی‌خواست بچه‌هایش با «آزادی اجباری جنسی» آنجا مواجه شوند. خیلی از مهاجران مسلمان بخشی از این آزادی را پذیرفته اند اما با آزادی‌های چندش‌آور رنگین‌کمانی چه باید کرد؟


چیست این آزادی؟ جز اینکه آزادی هرکس، دیگری را محدود می‌کند؟ چه چیز را فریاد می‌زنیم و می‌خواهیم؟ دیکتاتور درونمان را چی میشناسیم؟






















































































































آزادیامام حسینهیئترنگین کمان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید