هانیه نیک بخت
هانیه نیک بخت
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

اعتبار مدرکتون از کجاست؟

اگر می‌خواستم برای نوشتن اولین متنم منتظر یک فرصت و زمان مناسب باشم هیچ وقت آن زمان نمی‌رسید و هیچ موضوعی مناسب اولین متن پیدا نمی‌شد. عبارت پرتکراری که این روزها زیاد می‌بینم (چون در پیام‌های افراد متقاضی دوره آموزشی‌مان است «دیدنی» است) جرقه این نوشته را زد: مدرک می‌دهید؟اعتبارش از کجاست؟

اگر به من بود تمام مدارک جهان را به همراه عناوینشان می‌سوزاندم. چرا برای شناختن یکدیگر و به رسمیت شناختن هم باید مدرک رو کنیم و عنوان بگذاریم؟ انگار حوصله نداریم یکدیگر را یا حتی فرصت‌ها را تجربه کنیم. چه چیز راحت‌تر از این‌که آقا یا خانم دکتر باشی و مدرکت از فلان جا باشد و دوره برگزار کنی و مدرک دوره ات هم از بهمان جا باشد و ... . سه نقطه ندارد که. همه چیز واضح است. این دوره انتخاب اکثر افراد است چون این جناب یا سرکار دکتر با مدرک ال قرار است به واسطه مدرک بل به من اعتبار بدهد.

برخی از نظریات روانشناسی را که می‌خوانم می‌بینم نظریه پرداز هیچ کس خاصی نبوده حتی گاهی تحصیلات درست و حسابی‌ هم نداشته اما بعد نظریه‌ای داده و امروز ما اعتبارمان را از او می‌گیریم. زندگی آن افراد و دستاوردهایشان برای من بسیار جالب است اما روندی که بعد از آن‌ها شکل گرفت عجیب و شاید هم گریز ناپذیر.

مثلا زندگی ملانی کلاین را بخوانید؛ نظریه پرداز روابط شیء. بعد ببینید الان جایگاه نظریه روابط شیء کجاست و به چه چیز‌های دیگری ختم شده است‌.

یک‌بار در جایی چنین چیزی خواندم:"ما در جهانی زندگی می‌کنیم که قواعدش را باورهای یک‌سری افراد ساخته اند" همان موقع با خودم گفتم چرا ما آن کسی نباشیم که قواعد دیگری را بر اساس باور‌های خودمان بسازیم؟

تصویر بانو ملانی کلاین
تصویر بانو ملانی کلاین
دوره آموزشیمدرکمدرک گراییروابط شیءملانی کلاین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید