چیشد که یهو عوض شد؟
بعد چرا من یهو فریز شدم تو همه چی؟
۳ روز قرار بود بیاد شهر ما، از هفته قبلش کلی ذوق داشتم، براش تولد گرفتم ذوق نکرد، باهاش شام بیرون رفتم توجه نکرد بهم، بهش گفتم ازش ناراحتم، با دلایل الکی قانعم کرد که چون باهات راحتم اینجوری بوده..
کم اوردم جلوی خیلیا..
اصلا انگار وجود نداشتم...چرا یدفعه همه چی عوض شد؟
بخاطر اینکه ارتقا شغلی گرفت دیگه خودشو در حدم نمیدونست؟ همه چی از سیاستش بود یعنی؟
چجوری تونست واقعا؟ پز بقیه رو جلوی من میداد ولی ذره ای بهم توجه نمیکرد... این چجور دوستی ای بود که با سر منو کوبید به زمین؟
شاید حق با خیلیاست که نباید با همکار دوست صمیمی شد..
چجوری میتونم اینقدر ساده باشم؟ یا اصلا چجوری ادما میتونن اینقدر کثیف باشن؟
